معمای نفتی آفریقا

مترجم: مجید بی‌باک

منبع: تایم

قحطی نفت در کشوری که خودش یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نفت جهان است، به راستی موقعیتی است که تصور کردنش به این آسانی‌ها امکان پذیر نیست، اما این درست اتفاقی است که دارد در نیجریه می‌افتد، پمپ بنزین‌ها از کار می‌افتند و هزاران موتورسوار و راننده کامیون صف‌هایی می‌کشند که بزرگراه‌ها را می‌بندد. بخشی از مساله به خاطر مدیریت آشفته نیجریه بر منابع نفتی‌اش است - پالایشگاه‌های فرسوده، توزیع ضعیف، احتکارکنندگان نفتی و غیره - و بخشی هم نشانه‌ای است از اینکه چطور نفت می‌تواند معادلات آفریقا را در هم بریزد. موسی ابراهیم یکی از فعالان مبارزه با فساد است که ریاست مرکز «حمایت قانونی از حقوق مدنی» را در ابوجا، پایتخت نیجریه به عهده دارد. او که دسامبر گذشته به خاطر یکی از همین قحطی‌های سوخت ماه‌ها در دفترش حبس شده بود، می‌گوید: «نفت ما جهان را تغذیه می‌کند، اما در آفریقا گاهی شرایطی بوجود می‌آورد که افراد می‌کوشند به جای خدمت به ملت، از آنها دزدی کنند.»

اکتشاف نفت دریای شمال در دهه شصت، یکی از اقتصادهای درجه چندم اروپا را که از راه ماهیگیری و چوب بری و کشتیرانی روزگار می‌گذراند به یکی از دارندگان بالاترین استانداردهای زندگی در سطح جهان تبدیل کرد و تنوع فعالیت‌های اقتصادی آن اکنون از انرژی سبز تا مطالعات سرطان را شامل می‌شود. در خلیج گینه اما، جایی که بیشتر منابع نفتی آفریقا اکتشاف شده است، ترکیب صنعت دست پرورده اربابان و گردن کلفتان با ناکارآمدی و ضعف دولت فاجعه‌ای آفریده است که هم به محیط زیست آسیب می‌زند، هم به حقوق انسانی و هم به توسعه اقتصادی. آنگولا، گینه بیسائو و گابن هرسه دارای حکومت‌های ضعیف، فساد و نابرابری هستند. نیجریه، با وجود در دست داشتن

سه درصد از تولید نفت جهان، مایه شرم آفریقا است. بانک جهانی برآورد کرده است که ژنرال‌ها و سیاستمداران گانگستر مسلک این کشور در طی سه دهه منتهی به ۲۰۰۶ بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار به جیب زده‌اند. در رقابت ثروت اندوزی آنچه از میان رفته حقوق انسانی و سیاسی، محیط زیست و توسعه اقتصادی است. آنچه از بالا به پایین رخنه کرده، ثروت نیست، فساد و دشمنی است. خشم نسبت به رهبران فاسد، جنگ‌های داخلی را دامن می‌زند. یک نمونه‌اش در منطقه دلتای جنوبی که نظامیان برای به چنگ آوردن سهم خودشان از درآمدها کارشان به جنگ کشید، نمونه دیگرش در بخش شمالی کشور که گروهی از جوانان شبه طالبانی به گفته خودشان می‌خواهند کشور را از ننگ گناهان پدرانشان پاک کنند.

جای شگفتی نیست؛ بنابراین اگر اکنون اکتشاف دو میدان جدید نفتی در دو کشور آفریقایی دیگر - غنا و اوگاندا - با واکنش‌های متضاد روبه‌رو شده است، آیا سرنوشت مشابهی در انتظار غنا و اوگاندا است؟ آیا آنها می‌توانند این‌بار از چنگ نفرین منابع بگریزند؟

در جست‌و‌جوی شفافیت

برایان گلور بر دیوار اتاق دفترش در کامپالا، پایتخت اوگاندا، نقشه قاب شده این کشور شرق آفریقایی را از دیوار آویخته که زیر آن نوشته شده «زیندانگیر». گلور که مدیر یک شرکت نفتی بریتانیایی در اوگانداست توضیح می‌دهد که این کلمه به معنی «خرمگس» است؛ و یوری موسونی رییس‌جمهور اوگاندا که این نقشه را امضا کرده، از این اصطلاح برای خطاب به مقامات فاسد استفاده می‌کند. گلور می‌گوید: «این یک هشدار است؛ یعنی که شفافیت باید برنامه هرروزه ما باشد.»

تولو، شرکت گلور، اولین چاه آزمایشی‌اش را در سال ۲۰۰۶ در دریاچه آلبرت اوگاندا حفر کرد. از میان ۲۷ چاه، در ۲۶ تای آنها نفت پیدا شد. ژانویه ۲۰۰۹ شریک تولو، هریتیج اویل که شرکتی کانادایی است، اعلام کرد آنها به یکی از بزرگ‌ترین ذخایر نفتی دریایی رسیده‌اند که حجم آن به ۲ میلیارد بشکه می‌رسد و مسیر آن تا جمهوری دموکراتیک کنگو نیز ادامه دارد. تولو اکنون با توتال و شرکت دولتی غول‌آسای چینی CNOOC شریک شده است تا کارشان روی اولین حوزه نفتی را شروع کند و انتظار دارند تا اواخر امسال استخراج نفت آغاز شود.

مقامات بانک جهانی به خبرنگار تایم گفته‌اند تمهیدات موسونی برای مدیریت پول حاصل آنها را تحت‌تاثیر قرار داده و پیش بینی می‌کنند که تا یک سال آینده حجم عایدی‌های نفتی به میلیاردها دلار برسد. رییس‌جمهور اوگاندا نمایندگانش را به اقصی نقاط جهان - از کوبا و مالزی و نیجریه و نروژ گرفته تا ترینیداد و توباگو- فرستاد تا ببینند مدیریت نفت در کدام کشورها موفقیت‌آمیز بوده و در کدام‌یک خیر و قانون جدیدی نیز پیشنهاد کرده که ناظر بر فعالیت صنعت نفت باشد. پیتر لوکریس وزیر توسعه معادن اوگاندا می‌گوید: «در قانون جدیدمان باید از اقدامات مدیریتی موفق الهام بگیریم. ما می‌خواهیم اطمینان حاصل کنیم مردم ساکن در مناطقی که نفت از آنجاها می‌آید ناراضی نباشند.»

هدف برنامه سالانه یک میلیون دلاری تولو برای توسعه اجتماعی در منطقه دریاچه آلبرت نیز درست همین است. ایجاد کلینیک‌های بهداشتی، چاه‌های آب، درختکاری، مراقبت از حیات طبیعی و حتی آموزش شنا. تولو می‌خواهد خودش را به عنوان یک شرکت نفتی متفاوت معرفی کند، شرکتی که مسوولیت اجتماعی در قلب آن باشد نه اینکه به آن صرفا به چشم فعالیتی جانبی و اجباری نگریسته شود. هر تازه واردی توسط پزشک معاینه می‌شود، فرم‌های ایمنی را پر می‌کند، به او درباره نیش مار و عقرب هشدارهای لازم داده می‌شود و بسیاری از اقدامات احتیاطی دیگر. اطراف چاه‌ها را چمنزارهای طبیعی و درختان بلند پوشانده و در میان آنها بوفالو و بزکوهی هم به چشم می‌خورد. تولو می‌گوید حتی برای کاهش پیامدهای زیست محیطی برای حمل و نقل نفت به جای لوله از کامیون استفاده می‌کند.

البته یک میلیون دلار در سال برای شرکتی که ۸/۱۷ میلیارد دلار ارزش دارد، مثل نقل و نبات است. سخنان زیبای موسونی نیز همیشه رنگ عمل به خود نگرفته‌اند. او وقتی در ۱۹۸۶ قدرت گرفت از دیگر رهبران آفریقایی انتقاد کرد که به منصب خود چسبیده‌اند، اما حزب خودش در ۲۰۰۵ محدودیت دوره‌ای ریاست‌جمهوری را برداشت تا او بتواند در ۲۰۰۶ و ۲۰۱۱ نیز مجددا انتخاب شود. بعضی از مخالفان می‌ترسند که موسونی از این پول برای استحکام پایه‌های قدرت خودش استفاده کند. کیزا بسیگیه، رهبران مخالفان که سال ۲۰۰۵ چندماهی را نیز در زندان گذراند، می‌گوید: «درآمد نفتی دولت را از پول حامیانش بی‌نیاز می‌کند. برای دموکراسی مضراتی به همراه می‌آورد.»

فساد هم یکی دیگر از مشکلات پیش رو است. اوگاندا هم‌اکنون هم از این منظر جزو یکی از بدترین کشورهای جهان است. در شاخص شفافیت بین‌المللی در زیرمجموعه فساد اوگاندا در رتبه ۱۳۰ شانه به شانه نیجریه ایستاده است و با وجود اظهارات لوکریس، دولت بیش از شفافیت به پنهانکاری علاقه نشان می‌دهد.

مدیرعامل موسسه حکمرانی انرژی آفریقا در کامپالا می‌گوید دولت سعی می‌کند نگذارد آنها در باره نفت چیزی به روستاییان بیاموزند. «آنها تعقیب مان می‌کنند. هرکار می‌کنیم آنها مطلعند، باید حواستان باشد چیزی نگویید که به مزاجشان سازگار نباشد.» سال ۲۰۰۷ دو روزنامه‌نگار دیلی مانیتور، پرونده‌ای را به دادگاه بردند که دولت را مجبور کند قراردادهایش با تولو و دیگر شرکت‌های نفتی را منتشر کند. آنجلو ایزاما، یکی از دو روزنامه نگار، می‌گوید هرچه پنهانکاری بیشتر باشد احتمال ایجاد وضعیتی مشابه نیجریه بیشتر است. بعید هم نیست. ۱۶ فوریه دو گروه لندنی و اوگاندایی با همکاری یکدیگر گزارشی درباره جزئیات توافقنامه منتشر کردند که نشان می‌داد یک مبلغ ۵۰۰ هزار دلاری حق امضا در حساب‌های عمومی اوگاندا قابل ردگیری نیست. در این گزارش آمده است: «با وجودی که این رقم نسبتا کوچک است، نگرانی‌هایی درباره چنین پرداخت‌هایی در آینده ایجاد می‌کند. سوال ایجاد می‌شود که وقتی درآمدهای بزرگ‌تر نفتی از راه برسند، عکس‌العمل اوگاندا چه خواهد بود.»

آخرین فرصت

غنا باراک اوباما را هوادار خود می‌داند. جولای گذشته اوباما برای سفر آفریقایی‌اش غنا را برگزید و از آن چنین ستایش کرد که: «چهره‌ای از آفریقا را نشان می‌دهد که توسط جهانیان تا به حال نادیده گرفته شده است. آنها در آفریقا فقط تراژدی و نیازمندی را دیده‌اند.» این خوش‌بینی دلایلی هم دارد. در انتخابات سال ۲۰۰۹ غنا، قدرت بدون هیچ تنشی دست به دست شد. رسانه‌ها و جامعه مدنی که از ساختارهای اصلی هستند در این کشور نیرومندند.

غنا همچنین نفت زیادی هم دارد. ذخایر پیش بینی شده سال ۲۰۰۷ به هشتصد میلیون بشکه می‌رسد که انتظار می‌رود مابین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۹ درآمدی معادل یک میلیارد دلار برای این کشور به همراه داشته باشد. این یعنی افزایش بیش از ۲۵ درصدی درآمد دولت که در سال ۲۰۰۸ تنها ۷/۳ میلیارد دلار بوده است. اگر آنطور که انتظار می‌رود نفت بیشتری اکتشاف شود این ارقام باز هم بالا خواهند رفت.

امید آن هست که غنا ثروت تازه یافته‌اش را حداقل بهتر از همسایه غربی اش، نیجریه، مدیریت کند. تولو در اینجا هم باز شرکت پیشتاز است و نروژ به دولت غنا درباره چگونگی مدیریت ثروت نفت مشاوره می‌دهد. قوانین جدیدی ناظر بر فعالیت شرکت‌های استخراج نفت و آزادی گردش اطلاعات به تصویب رسیده‌اند که شفافیت مبادلات تامین شود. دولت همچنین جد و جهد زیادی می‌کند که گروه‌هایی که مثل ماهیگیران از حفاری‌ها متضرر می‌شوند، رضایتشان جلب شود. گازی که بواسطه عملیات آزاد می‌شود همانند نیجریه سوزانده نمی‌شود، بلکه برای تامین انرژی به ساحل پمپ می‌شود. از همه مهم تر، دولت غنا درباره سابقه بد آفریقایی‌ها در مدیریت منابع طبیعی، از جمله در خود غنا، خیلی صریح و بی‌پرده است. صنعت استخراجی اصلی غنا، یعنی طلا، ید طولایی در آلوده‌سازی و نادیده گرفتن گروه‌های محلی دارد. کوابنا دونکور، وزیر انرژی، می‌گوید: «ما فرصت‌های دیگری برای توسعه داشته ایم و آنها را به باد داده‌ایم. نفت فرصتی برای این کشور است تا خود را از چنگال فقر برهاند.» دای جونز، مدیر تولو در غنا می‌گوید، شاهد صداقت دولت غنا همین تعداد فراوان تبعیدی‌های این کشور است که در شرکت ما استخدام می‌شوند. «این جادوی غنا است. قوم پراکنده شده حالا می‌خواهد به میهنش باز گردد.»

اما شاید نیت پاک و عمل خالصانه به تنهایی کافی نباشد. نوامبر ۲۰۰۹ بانک جهانی در برآوردی محاسبه کرده بود که تا سال ۲۰۲۹ درآمد سرانه هر غنایی ممکن است حتی تا ۱۴ درصد نیز کاهش بیابد. چرا؟ بخاطر بیماری هلندی: پدیده‌ای که اولین بار در دهه شصت و هفتاد در هلند مشاهده شد و درآمد نفت فعالیت سایر بخش‌های اقتصاد را خنثی می‌کرد، هزینه‌های سایر کسب‌وکارها بالا می‌رفت - قیمت‌ها، دستمزدها و نرخ‌های ارز - و درنتیجه توان رقابت را از آنها می‌گرفت. بانک جهانی معتقد است به‌ویژه کشاورزی آسیب جدی خواهد دید. درآمد بخش‌های روستایی که بیش از نیمی از جمعیت غنا در آن ساکنند، راکد خواهد ماند. کشاورزان صادرکننده، به‌ویژه آنها که کاکائو کشت می‌کنند، ۴/۷ درصد فقیرتر خواهند شد.

بانک جهانی می‌گوید، راهکار مقابله با این پدیده، سرمایه‌گذاری بیشتر در بخش کشاورزی و کسب‌وکارهای تازه و شفافیت بیشتر و بودجه متوازن است، اما حتی با این اصلاحات هم درآمدهای برآورد شده به سطح بدون وجود نفت نخواهد رسید. بانک همچنین هشدار می‌دهد که با یکطرفه شدن سلطه رییس‌جمهور، نظارت ضعیف و فرقه‌ای، سیاست پدرسالارانه، بعید نیست که غنا هم به وضعیتی مشابه نیجریه دچار شود. به‌علاوه غنا هنوز اعلام نکرده است که پول نفتش را کجا و چگونه می‌خواهد هزینه کند، با ایجاد برخی محدودیت‌ها سرمایه‌گذاران خارجی را ترسانده و با سرعت سرسام آوری که حرکت می‌کند حتی خودی‌های صنعت نفت را نیز دچار اضطراب کرده است. تام کرواردز، مشاور اقتصادی ارشد دپارتمان توسعه بین‌الملل دولت بریتانیا، می‌گوید: می‌تواند دلیل شتاب دولت غنا برای برآورده ساختن انتظارات غنایی‌ها را درک کند، اما هشدار می‌دهد: «غنا جای خوبی برای سرمایه‌گذاری است، جزیره ثباتی داخل اقیانوس پرتلاطم آفریقا است، اما اگر مراقب نباشد، نفت و گاز می‌تواند همه این‌ها را سر و ته کند.»

امید‌های تازه، ترس‌های کهنه

چگونگی مدیریت نفت آفریقا امروز بیش از هرزمان دیگری برای تمام جهان اهمیت دارد. داستان این قاره دیگر مثل گذشته حدیث دیکتاتورهای فاسد و جنگ‌های خانمان برانداز نیست. با اشتهای روزافزون جهان برای نفت که به آسیا و آمریکای لاتین نیز سرایت کرده است و با اکتشافات تازه به تازه در خلیج گینه، نفت آفریقا به سرعت در حال تبدیل به منبع سوخت جهان است. آمریکا همین حالا هم برای یک پنجم وارداتش متکی به آفریقا است، این را موسسه اطلاعات انرژی آمریکا می‌گوید که عقیده دارد این رقم باید به ۲۵ درصد افزایش یابد.

دو عامل در خدمت غنا و اوگاندا عمل می‌کند. اول، ذخایر آنها در مقایسه با مثلا نیجریه کوچک است؛ بنابر این اثر این اکتشافات کمتر مضمحل کننده خواهد بود. دوم، آنها نفت شان را تازه کشف کرده‌اند. یعنی زمانی که نفرین منابع به خوبی شناخته شده است و روزگاری که شرکت‌های نفتی با پرداخت رشوه‌های میلیون دلاری به مستبدان آفریقایی مشکلی نداشتند سپری شده است.

همه اینها به نفع آفریقا است. حتی نشانه‌هایی هست که شاید نیجریه هم کمی پاکیزه‌تر شود. لامیدو سانوسی، رییس جدید بانک مرکزی نیجریه، به شدت با فساد و فریب مقابله می‌کند و تاکنون سران هشت بانک را نیز به جرم فساد برکنار ساخته است. دولت در حال تهیه صورت تازه‌ای از وضعیت فعالیت‌هایی نفتی است که وعده داده شده نور تازه‌ای بر قراردادهای نفتی بپاشد و وضعیت شرکت‌های خارجی بزرگ را روشن کند. در نقاط دیگر قاره نیز ضرورت تغییر احساس شده است. گودوین آب، وزیر دفاع نیجریه می‌گوید: «نظامیان دلتا خواسته عجیب و غریب یا خارق‌العاده‌ای ندارند. آنطور بهره‌کشی از مردم که در گذشته سابقه داشت، دیگر مطرح نیست.» اما این امید تازه تحت‌تاثیر تفرق آرا میان شورشیان و جنگ قدرت در پایتخت است. در جنگ قدرت به نظر جاناتان گودلاک دست بالا را گرفته و کابینه خود را نیز تشکیل داده، اما این تغییر وتحولات قدرت صنعت نفت را از نفس انداخته است. بی‌لیاقتی و فساد مستمر، از جمله دخالت‌های نظامی و دست داشتن دولت در سرقت میلیون‌ها بشکه نفت که هرساله اتفاق می‌افتد، شاید حتی توان عرضه نفت دولت فعلی را نیز تحت‌تاثیر قرار بدهد.

افزایش توجه جهانیان به نفت آفریقا، شاید منجر به تقویت موضع شهروندان این کشورها شود. یکی از سران نظامیان دلتا می‌گفت بعد از آنکه فهمیده فعالیت نظامی چند نفر مرد تفنگ به دست می‌تواند چه تاثیر عمده‌ای بر قیمت جهانی یک ماده باارزش داشته باشد، ابتدا شوکه شده، اما بعد تصمیم گرفته که باز هم عملیات خرابکارانه‌اش را ادامه بدهد.

روزهایی که آفریقایی‌ها کنار می‌ایستادند تا ثروت شان توسط خارجی‌ها یا سران فاسد خودشان به یغما برود گذشته است، اما برای اینکه بتوانیم بگوییم نفت آفریقا به حال این قاره کمکی خواهد کرد هنوز هم خیلی زود است.