دایرهالمعارف اقتصاد
رفاه - ۲۸ تیر ۸۹
مترجمان: محسن رنجبر، پریسا آقاکثیری
بخش دوم
در واقع، مخارج این برنامهها از سال ۱۹۷۵ به بعد کمتر از ۳ درصد بودجه دولت فدرال را تشکیل دادهاند. تعداد دریافتکنندگان کمکهای رفاهی این برنامهها نیز تا اواسط دهه ۱۹۹۰ نسبتا ثابت ماند. با این وجود بعد از تصویب اصلاحات رفاهی، تعداد دریافتکنندگان این برنامهها و میزان مخارج آنها به صورت درصدی از مخارج دولتی به شدت کاهش پیدا کرد.
نویسنده: توماس مکردی و جفری جونز
مترجمان: محسن رنجبر، پریسا آقاکثیری
بخش دوم
در واقع، مخارج این برنامهها از سال ۱۹۷۵ به بعد کمتر از ۳ درصد بودجه دولت فدرال را تشکیل دادهاند. تعداد دریافتکنندگان کمکهای رفاهی این برنامهها نیز تا اواسط دهه ۱۹۹۰ نسبتا ثابت ماند. با این وجود بعد از تصویب اصلاحات رفاهی، تعداد دریافتکنندگان این برنامهها و میزان مخارج آنها به صورت درصدی از مخارج دولتی به شدت کاهش پیدا کرد. برنامه بن غذا که در سال ۱۹۶۴ به عنوان یک برنامه دائمی به تصویب رسید، عوایدی را جهت خرید مواد غذایی کمهزینه و دارای ارزش غذایی برای خانوارهای کمدرآمد فراهم میآورد. کنگره بعد از سال ۱۹۷۴ همه ایالتها را به ارائه این برنامه ملزم ساخت. دریافتکنندگان برنامه مزبور کوپنها و کارتهای انتقال الکترونیکی عواید (EBT) را جهت خرید غذا در خردهفروشیهای مجاز مورد استفاده قرار میدهند.
محدودیتهایی در این باره که امکان خرید چه غذاهایی با استفاده از بنها وجود دارد، اعمال میشوند (مثلا نمیتوان از آنها برای خرید سیگار یا الکل استفاده کرد). دریافتکنندهها هیچ مالیاتی را بابت محصولاتی که با این بنهای غذایی میخرند نمیپردازند. دولت فدرال مسوولیت کامل این قوانین و تامین تمامی بودجه مربوط به عواید ESP را تحت حمایتهای بخش خدمات غذایی (FNS) وزارت کشاورزی بر عهده دارد. دولتهای ایالتی مسوولیت اصلی اجرای برنامه بن غذا از طریق ادارات محلی رفاهی را بر دوش دارند. آنها مشخص میکنند که چه کسانی واجد شرایط دریافت عواید این برنامه هستند و خود آنها این عواید را محاسبه میکنند و سهمهای بن غذا را تعیین مینمایند. اصلاحات رفاهی الزامات شغلی را بر دریافتکنندگان اعمال کرده و این امکان را به ایالتها میدهد تا کارآیی روندهای اجرایی برای تعیین عواید و واجدین شرایط آنها را افزایش دهند. در صورتی که دریافتکنندگان بدون فرزند این عواید که بین هجده تا پنجاه سال سن داشتند، برای مدت بیش از سه ماه از این بنهای غذا برخوردار میگردیدند و در این حین کار نمیکردند، شرایط دریافت بنها را از دست میدادند. براساس شکل ۱ افراد شرکتکننده در برنامه ESP بین ۶ تا ۱۰ درصد از جمعیت آمریکا را شامل میشدهاند و تعداد آنها پیش از اصلاحات رفاهی، الگویی چرخهای را طی میکرد، به این معنا که درصد افراد شرکتکننده در این برنامه در خلال دورههای رکود زیادتر میشد. اصلاحات رفاهی به کاهش نسبت این افراد انجامید. برنامه درآمد تامینی تکمیلی (SSI) که با قانون تامین اجتماعی در سال ۱۹۷۴ به تصویب رسید، ماهانه مبلغی را به صورت نقدی به افراد نیازمندی که توانایی آنها برای کار به خاطر نابینایی یا معلولیت محدود شده است، پرداخت میکند. خانوادهها همچنین میتوانند مبالغی را برای پشتیبانی از کودکان معلول خود یا برای کمک به کودکانی که والدینشان درگذشتهاند، دریافت کنند؛ اگرچه نمیتوان به طور همزمان عواید برنامههای SSI و TANF را دریافت کرد، اما امکان دریافت مقارن وجوه برنامههای SSI و تامین اجتماعی وجود دارد. (در سال ۲۰۰۳، ۳۵ درصد از تمام دریافتکنندههای برنامه SSI از عواید تامین اجتماعی نیز برخوردار بودند و ۵۷ درصد از دریافتکنندههای سالمند SSI جزو افراد ذینفع در برنامه تامین اجتماعی هم بودند). دریافتکنندههای SSI در سال ۲۰۰۳ به طور متوسط مبلغ سالانهای تقریبا معادل ۵۰۰۰ دلار به دست میآوردند و متوسط پرداخت ماهانه فدرال ۴۱۷ دلار بود. بسیاری از دولتهای ایالاتی نیز عواید پایهای SSI را با وجوه خاص خود تکمیل میکردند.
اصلاحات رفاهی و قوانین مرتبط با آن در رابطه با مهاجرت که در سالهای ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷ به تصویب رسیدند، در پی آن بودند که مشکلات سه حوزه از سوءاستفادههای مشخص شده در برنامه SSI را رفع کنند. اولا این قوانین روندهایی را برای کمک به اطمینان از اینکه پرداختهای SSI به افراد زندانی داده نمیشوند، به وجود آوردند. ثانیا قوانین مورد اشاره عواید اعطاشده به کودکان را دارای معلولیتهای کمتر و بهویژه کودکانی که به جای اختلالات فیزیکی از مشکلات رفتاری رنج میبردند، حذف کردند. بالاخره اینکه مهاجران جدید صلاحیت دریافت عواید این برنامه پیش از تبدیل شدن به شهروندان آمریکا را نداشتند.
برنامه Medicaid در سال ۱۹۶۵ و با تصویب قانون تامین اجتماعی، در راستای کمک به دولتهای ایالتی، جهت ارائه خدمات مراقبتهای بهداشتی به افراد نیازمند و واجد شرایط به قانون تبدیل شد. این برنامه خدمات مراقبتهای بهداشتی را برای بیش از ۷/۴۹ میلیون آمریکایی کمدرآمد که در بین یک یا چند مورد از گروههای زیر باشند، فراهم میآورد: افراد مسن، نابینا، معلول، اعضای خانوادههای دارای کودکان تحتتکفل یا دیگر کودکان خاص و زنان حامله. Medicaid بزرگترین برنامه دولتی است که خدمات پزشکی و مرتبط با سلامتی را برای فقیرترین مردم آمریکا فراهم میآورد و بزرگترین منبع تامین بودجه برای خانههای سالمندان و نهادهایی است که به افراد دارای عقبماندگی ذهنی خدمترسانی میکنند.
طبق دستورالعملهای فدرال، هر یک از دولتهای ایالتی مسوول طراحی و اجرای این برنامه در ایالت خاص خود هستند. این ایالتها افراد تحتپوشش برنامه Medicaid، انواع عواید ارائهشده و دامنه آنها و مقدار پرداختهای صورتگرفته بابت ارائه خدمات را مشخص میکنند. قانون فدرال مقرر میکند که یک واحد ایالتی باید مسوولیت اجرای برنامه Medicaid را بر عهده داشته باشد که این واحد معمولا سازمان ایالتی رفاهی یا بهداشتی است. دولت فدرال هزینههای این برنامه را از طریق فرمولی که هر سال تعدیل میشود، بین ایالتها تقسیم مینماید.
تعداد افرادی که از این برنامه کمک دریافت میکنند در قیاس با تمامی برنامههای عمده رفاهی دیگر بیشتر است. بیش از ۱۷ درصد از جمعیت آمریکا در سال ۲۰۰۲ عواید Medicaid را دریافت کردند. این رقم در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ نزدیک به ۱۰ درصد بود.
مخارج صورتگرفته در این برنامه به صورت درصدی از بودجه فدرال به طول پیوسته افزایش یافته و از چیزی نزدیک به ۲ درصد در ۱۹۷۵ به ۱۳ درصد در سال ۲۰۰۲ رسیده است. کل هزینههای برنامه Medicaid در سال ۲۰۰۲ (فدرال و ایالتی) معادل ۲۵۹ میلیارد دلار و مخارج سرانه افراد دریافتکننده عواید آن به طور متوسط ۴۲۹۱ دلار بود.
برنامه کمک به مسکن، گستره وسیعی از تلاشهای صورتگرفته توسط دولتهای فدرال و ایالتی در راستای بهبود کیفیت مسکن و کاهش هزینههای آن برای خانوارهای کمدرآمدتر را در بر میگیرد. وزارت مسکن و توسعه شهری (HVD) و اداره فدرال مسکن (FHA) عمده برنامههای مسکن در سطح فدرال را اجرا میکنند. تحتبرنامههای کنونی هر فرد ساکن نزدیک به ۳۰ درصد از درآمد خود را بابت اجاره میپردازد.
کمکهای صورتگرفته در ارتباط با مسکن خانوادههای کمدرآمد، به لحاظ سیاستهای رفاهی، دو دسته هستند که عبارتند از: حمایت مالی از پرداخت اجاره و مسکن عمومی. دولت فدرال از اواسط دهه ۱۹۳۰ یارانههایی را برای اجاره مسکن تامین کرده است و امروزه نیز برنامه سند(voucher) تبصره ۸ وزارت مسکن و توسعه شهری را تامین مالی میکند. دولتهای محلی معمولا مسکن تحتحمایت را از طریق ارائه مجوزهای ساخت تامین میکنند؛ به این معنا که مقرر میسازند بخشی از ساختوسازهای جدید باید با قیمتهای کمتر از قیمت رایج در بازار در اختیار خانوادههای کمدرآمد قرار گیرد. مسکن عمومی تقریبا به صورت انحصاری برنامهای فدرال است که توسط آژانسهای محلی مسکن عمومی (PHAها) و نه مالک - مدیرهای خصوصی اجرا میگردد. این برنامه امروزه بخش کوچکی از کل برنامه کمک مسکن را در قیاس با میانه دهه ۱۹۶۰ تشکیل میدهد.
برنامه اعتبار مالیاتی به درآمد کسب شده (EITC) که در سال ۱۹۷۵ تصویب گردید، اعتبار مالیاتی قابلاستردادی را به کارگران آمریکایی دارای درآمدهای پایین اختصاص میدهد. این اعتبار مالیاتی با تکمیل درآمدهای کسب شده توسط خانوادهها تا سطحی ثابت، این درآمد را افزایش میدهد. هدف اولیه از طراحی این برنامه جبران اثر مالیاتهای برنامه تامین اجتماعی بر افراد کمدرآمد و تشویق آنها به این امر بود که به جای اتکا به عواید رفاهی به دنبال شغل باشند. از آنجا که EITC بخشی از سیستم فدرال مالیات بر درآمد است، دریافت عواید آن خصوصی و بدون القای حس منفی ناشی از این قبیل کمکها صورت میپذیرد. در سال ۲۰۰۴ برنامه EITC مبلغی معادل ۱/۳۳ میلیارد دلار را به نزدیک به ۶/۱۸ میلیون فرد عضو آن پرداخت کرد-
این رقم چند میلیارد دلار بیشتر از مبلغی بود که پیشبینی میشد روی دیگر برنامههای مهم از قبیل TANF و بن غذا صورت گیرد. EITC یکی از محدود برنامههایی است که عواید آنها عملا به افراد واجد شرایط جامعه میرسد. تحلیلهای صورتگرفته روی افراد دریافتکننده از این برنامه در سال ۱۹۹۹ نشانگر آن است که ۸۶ درصد از خانوادههای واجد شرایط و دارای فرزند از این اعتبار مالیاتی برخوردار میگردیدند. (در مقابل در همین سال تنها ۶۶ درصد از خانوادههای واجدشرایط دارای فرزند، از عواید برنامه بن غذا بهرهمند میشدند). اگرچه اعتبار مالیاتی این برنامه به یکباره و در قالب یک وجه قابلاسترداد سالانه پرداخت میگردد، اما میتوان آنها را جزو چک حقوق هفتگی، دو هفتگی یا ماهانه کارگرها درآورد.
ارسال نظر