گذشته و آینده اوپک
بنیامین زایکر
مترجمان: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر
بخش نخست
تعداد اندکی از ناظران و حتی تعداد اندکی از متخصصان می‌دانند که‌سازمان کشورهای صادرکننده نفت (OPEC) در واکنش به اعمال سهمیه واردات نفت خام و محصولات پالایشگاهی در آمریکا، در سال ۱۹۵۹ به وجود آمد.

دولت آمریکا در این سال برنامه اجباری سهمیه واردات نفت (MOIP) را برقرار کرد. بر اساس این برنامه، مقدار واردات مجاز نفت‌خام و محصولات پالایش شده به داخل آمریکا محدود می‌شد؛ اما واردات نفت از کانادا، مکزیک و بعدتر ونزوئلا مشمول این محدودیت‌ها نمی‌شد. محروم کردن جانبدارانه نفت خلیج‌فارس از بازار آمریکا قیمت نفت خاورمیانه را پایین آورد و در نتیجه قیمت‌های «اعلام شده» (posted) نفت (قیمت‌های پرداخت شده به کشورهای فروشنده) در فوریه 1959 و آگوست 1960 کاهش یافت.
در سپتامبر ۱۹۶۰ چهار کشور حوزه خلیج‌فارس (ایران، عراق، کویت و عربستان سعودی) به همراه ونزوئلا، اوپک را تشکیل دادند تا بتوانند قیمت‌های نفت خام را افزایش دهند. تا سال ۱۹۷۳ هشت عضو دیگر (الجزایر، اکوادور، گابن، اندونزی، لیبی، نیجریه، قطر و امارات متحده عربی) نیز به اوپک پیوستند. اکوادور در پایان سال ۱۹۹۲ و گابن در ۱۹۹۴ از عضویت در این‌سازمان کناره‌گیری کردند.
این تلاش‌های جمعی برای افزایش قیمت نفت خام در دهه 1960 ناموفق بود و قیمت‌های واقعی بازار جهانی نفت خام (قیمت‌های تعدیل شده نسبت به تورم) از 78/9‌ دلار (بر حسب ارزش‌ دلار در سال 2004) در 1960 به 08/7‌ دلار در 1970 کاهش یافت. با این حال قیمت‌های واقعی در سال 1971 به آرامی شروع به افزایش کرد و سپس در اواخر 1973 و 1974 افزایش شدیدی را تجربه کرد و از حدود 00/10 دلار به ازای هر بشکه، پس از جنگ اعراب و اسرائیل (یوم کیپور) در سال 1973 به بیش از 00/36‌ دلار به ازای هر بشکه رسید.
بر خلاف باور بسیاری از افراد غیراقتصاددان، افزایش قیمت نفت در سال‌های ۱۹۷۴-۱۹۷۳ نتیجه تحریم (embargo) (امتناع از فروش) این محصول که از سوی اعضای عرب اوپک علیه آمریکا و هلند اعمال می‌شد، نبود. بلکه اوپک میزان تولید نفت‌خام خود را کاهش داد و قیمت در بازارهای جهانی نفت به سرعت رشد کرد. امتناع اعراب از فروش نفت به آمریکا و هلند هیچ گونه تاثیری بر قیمت‌ها نداشت و مردم این دو کشور می‌توانستنند نفت را با همان قیمت‌هایی که سایرین می‌خریدند به دست آوردند. ناکامی طرح امتناع از فروش نفت قابل پیش‌بینی بود؛ زیرا نفت، محصولی «قابل‌تعویض» (fungible) است که می‌تواند در میان خریداران دوباره به فروش برسد. اعمال ممانعت از فروش از جانب صادرکننده‌ها تلاشی است به منظور افزایش قیمت‌ها برای برخی از خریداران و نه همه آن‌ها. با این حال تنها یک قیمت می‌تواند در بازارهای جهانی حاکم شود، زیرا تفاوت‌های موجود در قیمت‌ها به آربیتراژ خواهد انجامید؛ یعنی بالاتر بودن قیمت در یک بازار مشخص باعث می‌شود، سایر خریداران ترغیب شوند تا نفت را در آن بازار به فروش برسانند. قیمت‌ها از این طریق در سطح دنیا با هم برابر می‌شوند.
بر خلاف آنچه معمولا تصور می‌شود، اوپک در به وجود آمدن کمبود نفت و صف‌های بنزین در آمریکا نقشی نداشت. بلکه این کمبودها در اثر کنترل‌های صورت گرفته بر قیمت و تخصیص نفت خام و محصولات پالایشگاهی به بار آمدند؛ کنترل‌هایی که ابتدائا در سال 1971 به عنوان بخشی از برنامه تثبیت اقتصادی ریچارد نیکسون اعمال شدند. اگر چه این کنترل‌های قیمتی امکان افزایش قیمت نفت خام را فراهم می‌آوردند، اما اجازه داده نمی‌شد قیمت این محصول تا قیمت بازار آزاد بالارود. بنابراین کنترل‌های قیمتی باعث شدند مقداری که مردم می‌خواستند مصرف کنند از مقدار موجود در حداکثر قیمت‌های قانونی فراتر رود. بروز کمبود نتیجه اجتناب‌ناپذیر این امر بود. به علاوه کنترل تخصیص نفت‌خام، توزیع آن را دچار اعوجاج کرد، زیرا دولت این تخصیص‌ها را بر مبنای الگوهای مصرفی انجام می‌داد که پیش از افزایش شدید قیمت‌ها مشاهده شده بود. به عنوان نمونه، افزایش قیمت نفت باعث کاهش مصرف سوخت در رانندگی‌های طولانی‌مدت و نیز در مصارف کشاورزی شده بود، اما استفاده از الگوهای تاریخی مصرف باعث شد عرضه بنزین در مناطق روستایی زیاده از حد و در مناطق شهری نسبتا پایین‌تر از نیاز باشد. از این رو آثار کنترل‌های قیمتی تشدید شد. کشورهایی مثل آلمان (غربی) و سوئیس که دولت‌ در آنها کنترل‌های قیمتی را اعمال نکرد، کمبود و تشکیل صف‌های طولانی را تجربه نکردند.
اوپک از بسیاری جهات یک کارتل (گروهی از تولیدکننده‌ها که تلاش می‌کنند تولید را محدود کنند و از این طریق قیمت‌ها را به مقادیری فراتر از سطح رقابتی آن افزایش دهند) است. مرکز تصمیم‌گیری اوپک کنفرانسی است که نمایندگان کشورهای عضو در سطح وزیر نفت در آن حضور دارند و هر سال دو بار جهت اتخاذ تصمیم در رابطه با کل تولید نفت (و لذا قیمت‌ها) و اختصاص سهمیه تولید به تک‌تک کشورهای عضو برگزار می‌شود.
این سهمیه‌ها سقف مقدار نفتی است که هر عضو مجاز است تولید کند. این کنفرانس همچنین ممکن است در فصول خاصی که ضروری به نظر می‌رسد و به ویژه زمانی که فشار نزولی به قیمت نفت شدت پیدا می‌کند، برگزار شود.
اوپک با مشکل کلاسیک کارتل‌ها یعنی تولید بیش از حد و تقلب‌های قیمتی اعضا مواجه است. با افزایش قیمت اعلام شده از سوی این کارتل، نفت کمتری تقاضا می‌شود. تعیین سهمیه‌های تولید ضروری است، زیرا هر یک از اعضای این‌سازمان انگیزه دارد که با کاهش قیمت خود، نفت بیشتری را نسبت به سهمیه تعیین شده بفروشد، زیرا هزینه تولید هر واحد بشکه اضافی نفت معمولا به مقدار زیادی کمتر از قیمت اعلام شده از جانب کارتل است. روش‌های زیادی برای انجام این قبیل تقلب‌ها وجود دارد. مثلا فروشنده‌ها می‌توانند اعتبارهای اعطا شده به خریداران را برای دوره‌هایی طولانی‌تر از استاندارد سی‌روزه توسعه دهند، نفت با کیفیت (ترکیب) بهتری را به قیمت نفت کم کیفیت‌تر به فروش برسانند، اعتبار‌های حمل‌ونقل ارائه کنند، به خریداران مبلغی را بازپرداخت کنند و اقدامات دیگری از این گونه را صورت دهند.
گرایش تک‌تک تولیدکنندگان به تقلب در رابطه با توافق‌های کارتل یکی از ویژگی‌های قدیمی رفتار اوپک است. تولیدکننده‌ها معمولا از سهمیه تولید خود فراتر رفته‌اند و لذا قیمت‌های رسمی اوپک تا حدودی بی‌ثبات بوده‌اند. اما اوپک بر خلاف کارتل‌های کلاسیک «کتاب‌های درسی» کارتلی معمولی نیست، زیرا یکی از تولیدکننده‌های عضو آن - عربستان سعودی- بسیار بزرگ‌تر از سایر اعضا است. این شرایط باعث شده عربستان سعودی نقش تولیدکننده «تعدیل‌کننده نوسان» (swing producer) را ایفا کند، یعنی تولید خود را برای حفظ قیمت رسمی در بازارهای جهانی تغییر دهد. یکی از دلایل این که سعودی‌ها این گونه عمل می‌کنند آن است که فشار نزولی بر قیمت رسمی، در کوتاه‌مدت ضررهای بزرگ‌تری را برای آنها در مقایسه با سایر تولیدکنندگان عضو اوپک وارد می‌آورد. سعودی‌ها در تلاش برای حفظ قیمت رسمی اوپک گهگاه فروش خود را کاهش داده‌اند (این کاهش در برخی اوقات چشمگیر بوده است) و به این ترتیب درآمدهایشان را به میزان قابل‌توجهی پایین آورده‌اند. به عنوان مثال عربستان سعودی در سال‌های 1983، 1984 و 1986 تنها حدود 5/3میلیون بشکه در روز تولید می‌کرد، در حالی که ظرفیت تولید (آن زمان) این کشور نزدیک به 10میلیون بشکه در روز بود.
اما اوپک از سال‌های اولیه دهه ۱۹۷۰ به این سو چقدر موفقیت‌آمیز عمل کرده است؟ در واقع، موفقیت این‌سازمان آنقدر نبوده است که برخی از ناظرین فکر می‌کنند. قیمت‌های واقعی نفت خام در فاصله سال‌های ۱۹۷۴ تا ۲۰۰۳ به جز پس از انقلاب سال ۱۹۷۹ ایران و نیز در جنگ‌های ۱۹۹۱-۱۹۹۰ و ۲۰۰۳ خلیج‌فارس که بازار احتمال می‌داد میزان قابل‌ملاحظه‌ای از ذخایر نفت نابود شود، کاهش یافته است. قیمت نفت در سال ۲۰۰۴ و (تا به این جای) ۲۰۰۵ افزایش پیدا کرده، اما این مساله ارتباط چندانی با کارآیی اوپک در جایگاه یک کارتل ندارد. دلایل افزایش قیمت‌ها در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ افزایش تقاضا در آسیا، بروز مشکلات تولید در ونزوئلا، نیجریه و دیگر مناطق تولیدکننده، کاهش ارزش‌ دلار و افزایش تهدیدات تروریستی علیه تجهیزات تولید و انتقال نفت بوده است. در یک بازه طولانی‌تر زمانی می‌توان دید که قیمت‌های نفت در اوایل دهه ۱۹۸۰ و پس از آنکه دولت ریگان نظارت بر قیمت و تخصیص نفت را به پایان رساند به سرعت شروع به کاهش کرد. نظارت‌هایی که ریگان آنها را از میان برداشت، به خاطر طراحی خاصی که داشتند تقاضای آمریکا برای نفت خارجی را افزایش می‌دادند. سعودی‌ها در آن زمان به این نتیجه رسیدند که کاهش قیمت و افزایش تولید به نفع آنها خواهد بود. قیمت هر بشکه نفت خام در بازارهای جهانی (به ارزش‌ دلار سال ۲۰۰۴) از ۷۶/۶۲ دلار در سال ۱۹۸۱ به ۸۹/۴۴ دلار در ۱۹۸۴، ۸۴/۲۱ دلار در ۱۹۸۶ و ۳۹/۲۱ دلار در سال ۱۹۸۸ کاهش یافت. در واقع قیمت‌ها حتی در حالتی که اثر تورم از آنها زدوده نشده باشد نیز کاهش یافته و از ۲۸/۳۴ دلار در ۱۹۸۱ به ۹۶/۱۴ دلار در ۱۹۸۸ رسید. جدول ۱ داده‌های قیمتی را نشان می‌دهد.
منبع: اداره اطلاعات انرژی آمریکا، وزارت بازرگانی و وزارت کار آمریکا.