افشین هاشمی، کارگردان «حسن و دیو راه باریک پشت کوه»:
نمایش موسیقایی ریشه در تعزیه دارد
در نمایش «حسن و دیو راه باریک پشت کوه» موسیقی استفاده شده مبتنی بر موسیقی ردیف دستگاهی ایران است. درباره ویژگی موسیقایی این نمایش موزیکال توضیح دهید. اگر اشتباه نکنم در کتاب سرگذشت موسیقی ایران نوشته روحالله خالقی چنین عنوان شده است که «اگر تعزیه نبود شاید خیلی از گوشههای موسیقی ایران فراموش میشد». نمایش موسیقایی یا آنچه فرنگیها به عنوان نمایش موزیکال از آن نام میبرند در بطن فرهنگ نمایشیمان به ویژه تعزیه ریشه عمیقی دارد. به اعتقاد من، تعزیه یکی از زیباترین اپراهایی است که میتوان اجرا کرد؛ بازیگران قدیمی و سنتی بسیار خوب و تاثیرگذار این هنر را با صداهایی باز و در فضایی باز اجرا کردهاند؛ البته بگذریم که در حال حاضر مجبور هستیم این هنر سنتی و ارزنده را لابهلای سر و صدای ماشینهای چهارراه ولیعصر درحالی که بازیگران به شکل مصنوعی میکروفنی در دست دارند و میخوانند و صدای گوشخراشی از بلندگو و نه از حنجره توانای بازیگران به گوش میرسد تماشا کنیم، اما در همین وضع هم میبینیم تماشاگران نشسته دورتا دور سکوی فضای باز پارک دانشجو، با چشمانی اشکبار محل را ترک میکنند. این تاثیرگذاری برآمده از ترکیب فرم و محتوا در نمایش آیینی، عقیدتی تعزیه است؛ یعنی آمیختگی اعتقاد و مذهب با آهنگ و نغمههای غمانگیز یا حماسی موسیقی ایرانی درکنار شکل اجرا. حالا ما در نمایشمان، دایرهای کوچک به قدر شعاع تالار کشیدهایم به عنوان شمایلی از آنچه در نسخه اصلی این هنر وجود دارد، و در همین راستا از دیگر نشانهها و شناسههای هنر آیینی تعزیه مثل رنگبندی لباسها یا چگونگی حضور بازیگران در اطراف صحنه و آوازها و نغمهها و... هم بهره گرفتهایم.
طرح اجرای نمایش موسیقایی «حسن و دیو راه باریک پشت کوه» از کجا و با چه انگیزهای آغاز شد؟
من پیش از این هم یک نمایش موسیقایی دیگر به نام کمدی موزیکال «هتل ایران» را اجرا کردم. موسیقی «هتل ایران» برگرفته از ترانههای دهههای ۲۰ و ۳۰ بود که در سازبندی بیشتر آنها دو ساز ویلون و پیانو نقش مهمی داشتند. در حقیقت تمایل و نگاه من به موسیقی در نمایش به علاقه شدید و خردهآشنایم به موسیقی ایرانی برمیگردد و طبیعی است وقتی که خودم نمایشی را کارگردانی میکنم این علاقه بیشتر نمایان میشود، مخصوصا اینکه من به غیر از موسیقی ایرانی به شکلهای اجرایی نمایشهای ایرانی مثل تعزیه، نقالی، سیاه بازی، پرده خوانی، خیمه شب بازی و... هم به شدت علاقهمند هستم. در واقع نمایش «حسن و دیو راه باریک پشت کوه» مجموعهای گرد آوری شده از تعدادی از این شکلهای اجرایی است که دو علاقه اصلی من یعنی نمایش و موسیقی ایرانی را در کنار هم دارد. من اصلا خیلی دوست دارم یک تعزیه به معنای واقعی کار کنم.
اما این نمایش برآمده از نگاهی دوباره به داستانی عامیانه است با شکل اجرایی نمایش ایرانی. این اتفاقی است که پیشینیان مثل آقای بیضایی، حمید امجد، محمد رحمانیان و... خیلی خوب انجام دادهاند و درحقیقت ما در ادامه راه پیشینیان خود گام برمیداریم. در این نمایش ایرانی سعی کردم قصه را با زبانی که شاید یادآور زبان بیژن مفید باشد یا بعضی تجربههای شاملو روی استفاده از زبان یا اشعار عامیانه (مثل «قصه مردی که لب نداشت» یا «دختران ننه دریا») تعریف کنم؛ قصهای که ریشه در داستانهای پری وار دارد.
اما دیو این نمایش روحیه بد اندیشی و ستم جویی به معنای واقعی ندارد.
- در بیشتر نمایشنامههای آقای بیضایی نوعی شکستن قاعده و آشناییزدایی وجود دارد که خیلی دوست دارم و بهنظرم بسیار دراماتیک است. مثلا آرش در نمایشنامه آرش آن قهرمانی نیست که در تصورمان بوده، یا همینطور است اژدهاک. در این نمایشنامه هم دیوی میبینیم که دیو نیست. نمایش موسیقایی «حسن و دیو راه باریک پشت کوه» به عروسکهای «غروب در دیاری غریب»، پلنگ «ماه و پلنگ» و «د.نوشین» تقدیم شده است که این تقدیم نامچه در حقیقت یادآور آگاهی نگارنده به حضور این آثار در ادبیات نمایشی و به نوعی ادای دین به آنها است.
چه تغییراتی در ضبط مجدد این نمایش به لحاظ موسیقی و آواز پیش آمد ؟
- این نمایش اجرای دوبارهای نداشت و در نخستین اجرا با بیننده، در سوم شهریور سال ۸۶ (در سیزدهمین جشنواره نمایشهای سنتی آیینی) با سه دوربین با همکاری عباس امینی (در بخش تصویر و تدوین) و مهرشاد ملکوتی (صدا) ضبط شد. سپس پس از قرار انتشار توسط موسسه فرهنگی هنری ماهور، در استودیوی آقای رضا نریمی زاده روی صدای آن کار شد تا از کیفیت مناسب شنیداری برخوردار شود.
چطور شده که قالب تعزیه را برای اجرای این نمایش انتخاب کردید؟
زمان نگارش نمایشنامه طرحی برای کارگردانیاش در ذهنم نبود فقط آن را نوشتم. ایدههای اجرا کم کم در کمی پیش از آغاز تمرین و در طول آن پیدا شدند. در این نمایشنامه حسن سفری را آغاز میکند و سپس مسیر رفته را بازمیگردد. فکرکردم که چطور میتوان این سفرطولانی را نشان داد و اینجا بود که تعزیه خودش را به ما یادآوری کرد با همه امکاناتش که سادگی و زیبایی را با هم دارد. همیشه یک امکان با خودش بخشهای دیگری را نیز میآورد. خواه نا خواه به این نتیجه رسیدیم که میتوان از موسیقی تعزیه که برگرفته از سرچشمه غنی موسیقی دستگاهی ایران است استفاده کرد و لحظات احساسی و عاطفی شخصیتها را با این موسیقی بیان نمود. در این نمایش به غیر از خودم چهار بازیگر دیگر هستند که همه آنها با موسیقی ایرانی آشنایی کامل دارند، به همین دلیل است ما در عنوان بندی پایانی دی وی دی مینویسیم: بازیگران، خوانندگان و نوازندگان، چراکه این سه هنر در این نمایش جدا از یکدیگر نیست. در طول تمرین لحظاتی را از پیش طراحی کردیم، روی اتودهای تازه کار کردیم و گاه به پیشنهاد بازیگران حذف و اضافه هایی انجام دادیم یا آهنگی یا شعری را تغییر دادیم. در نهایت یکبار رضا فیاض که از موسیقیشناسهای خوب هستند سر تمرین آمدند و پیشنهادهایی را دادند و به این ترتیب بود که موسیقی این نمایش شکل گرفت.
نمایش موسیقایی یا آنچه فرنگیها به عنوان نمایش موزیکال از آن نام میبرند در بطن فرهنگ نمایشیمان به ویژه تعزیه ریشه عمیقی دارد. افشین هاشمی کارگردان نمایش موسیقایی «حسن و دیو راه باریک پشت کوه» است که دی وی دی آن به تازگی توسط موسسه فرهنگی ماهور ارائه شده است، موسیقی این اثر بر اساس ردیف آوازى عبدالله دوامى و ردیف سازی میرزا عبدالله و تصنیفهای قدیمی ساخته و پرداخته شده است. این نمایش موزیکال در سال ۱۳۸۰ نوشته و در سیزدهمین جشنواره نمایشهای سنتی و آیینی به عنوان نمایش برگزیده انتخاب شد؛ در سال ۱۳۸۶ مجددا این اثر اجرا و ضبط شد. آنچه میخوانید گفتوگوی مهر است با کارگردان این مجموعه.
ارسال نظر