ناشران اثر‌آفرین و مخاطره جو

سیدابوالحسن مختاباد

اول: در شماره دو‌شنبه ۱۳ مهر ماه روزنامه دنیای اقتصاد، گفت‌وگویی خواندنی با مولفان سخت‌کوش و بصیر فرهنگ‌نامه سه‌جلدی معاصر (استاد غلامحسین صدری افشار و خانم‌ها نسرین و نسترن حکیمی) منتشر شد. اثری که به گمانم انتشار آن با حوادث بعد از انتخابات مقارن شد و اگر در وضعیت اجتماعی و سیاسی و فرهنگی طبیعی به بازار نشر راه می‌یافت، قطعا ارج و قربش بسی بیشتر دانسته می‌شد و رسانه‌های مکتوب و دیداری و شنیداری از آن به عنوان یک اتفاق فرخنده در عرصه فرهنگ‌نویسی و کتاب و نشر یاد می‌کردند. اما همین که رسانه‌ پرخواننده و نجیب دنیای‌اقتصاد در چنین وانفسایی به سراغ این جمع رفته و کار‌ آنها را برکشانده و معرفی کرده است، باید از این رسانه و بخش ادب و هنرش ستایش کرد. منتها با توجه به این که رویکرد دنیای‌اقتصاد معرفی و تقویت اقتصاد بخش خصوصی در تمامی ‌شاخه‌های‌ آن است و مقالات و سرمقاله‌ها و یادداشت‌ها و گفت‌وگو‌ها تقریبا با چنین هدفی تنظیم، نوشته و منتشر می‌شود، نگارنده در آن گفت‌وگو جایی خالی را حس کرد و‌ آن کم‌انگاشت نقش ناشران بخش خصوصی در رشد و بالندگی این شاخه از فرهنگ است؛ به خصوص‌ ناشرانی که در حیطه کتاب‌های مرجع کار و تلاش می‌کنند، آثاری که اگر بخواهد شسته رفته و تمیز از نظر محتوایی و صورت انتشار یابد، کار و تلاش طاقت‌سوزی را می‌طلبد که تنها ناشران آشنا به انتشار فرهنگ‌ها و دانشنامه‌‌ها می‌دانند چه کوشش‌هایی باید صورت بگیرد تا در نهایت کاری همانند «فرهنگ‌نامه فارسی معاصر واژگان و اعلام»انتشار یابد.

اگر چه استاد صدری افشار و خانم‌ها نسرین و نسترن حکمی‌ در آن گفت‌وگو سعی کردند از تلاش ناشر (انتشارات فرهنگ معاصر) قدردانی‌کنند، آن هم به اشاره‌، اما از قرار تیتر انتخابی توسط گفت‌وگو‌کننده این شائبه را در ذهن خواننده‌ای که نخواهد متن را تا ته و دقیق بخواند، دامن می‌زند که این گروه واقعا بدون حمایت از سوی کسی (حقیقی یا حقوقی)چنین فرهنگ منحصر به فردی را به بازار کتاب عرضه کرده‌اند.

دوم: برای آنکه ذهن خواننده ناآشنا به عرصه نشر ایران را به اهمیت ناشری در طراز انتشارات فرهنگ معاصر جلب کنم، بهتر است تصویری اجمالی از عرصه نشر عرضه کنم. در ایران بنا بر آماری که خانه کتاب ارائه داده و دست‌اندرکاران وزارت ارشاد هم آن را اعلام کرده‌اند، بیش از ۹‌هزار ناشر ‌دارای پروانه فعالیت وجود دارند که نیمی ‌از این تعداد تقریبا غیرفعالند و از تعداد فعالان باقی‌مانده شاید به جرات بتوان مدعی شد تنها ۲۰۰ تا ۳۰۰ ناشر فعال وجود دارند که تولیدات سالانه ‌آنها شاید گردش اقتصادی۹۰ درصد نشر ایران را شامل می‌شود. نکته مهم اما در تفاوت بین همین تعداد است. در میان همین تعداد ناشران که خود به چند دسته ناشران دولتی، شبه‌دولتی و ناشران بخش خصوصی تقسیم می‌شوند، نگارنده را با ناشران دولتی، ‌شبه‌دولتی کاری نیست، بلکه سخن اصلی این نوشته بر سر ناشران فعال بخش خصوصی، آن هم گروه خاصی از این ناشران، است؛ ناشرانی که نگارنده به تاسی از استاد عبدالحسین آذرنگ، آنها را «ناشران اثر‌آفرین و مخاطره‌جو» نام می‌نهد. در تاریخ نشر ایران از این گونه افراد زیاد نداشتیم که از جمله شاخص‌ترین‌ آنها می‌توان به استاد عبدالرحیم جعفری، مدیر پیشگام انتشارات امیرکبیر و زنده‌یاد همایون صنعتی‌زاده و زنده‌یاد حیدری ( مدیر انتشارات خوارزمی) و برخی دیگر از ناشران اشاره کرد که هر کدام از آنها باب‌های تازه‌ای را در عرصه نشر، نه در ایران که در منطقه گشودند. اما ویژگی ناشران اثرآفرین و مخاطره‌جو چیست؟ تا آنجایی که نگارنده استحصال کرده‌ است این گروه از ناشران چند ویژگی منحصر به فرد دارند که به کار آنها با سایر ناشران بخش خصوصی و دولتی تمایز می‌بخشد.

۱ - ناشران اثر آفرین خلاء‌های نشر و کتاب کشور را می‌شناسند و می‌دانند که روی چه کتاب‌هایی دست بگذارند که هم از نظر اقتصادی و هم از منظر فرهنگی سود‌آور باشد.

۲ - این گروه از ناشران قدرت ریسک‌پذیری بالایی دارند، اما این قدرت ریسک‌پذیری و مخاطره‌جویی در چارچوب کلان برآورد‌های اقتصادی و فرهنگی‌آنها از اوضاع نشر ایران و بازار تقاضای کتاب اعمال می‌شود و به تعبیر دقیق‌تر مخاطره‌جویی بی‌حساب و کتاب نیست. البته شاید در برخی برآورد‌ها دچار زیان‌های کوتاه مدت هم بشوند، اما در کلیت کار این گونه نیست که ورشکست شده و از دور خارج شوند.

۳ -‌ به دنبال کتاب‌های خوب و مولفان و مترجمان با استعدادند. برای نمونه همین گروه منسجم و یکدل (آقای صدری افشار و خانم‌ها نسرین و نسترن حکمی) ویرایش نخست کارشان را با ناشری دیگر انتشار داده بودند و از انعکاس و توزیع آن چندان رضایتی نداشتند و واحد پژوهش فرهنگ معاصر آنها را برای انتشار فرهنگی فارسی شایسته دانست و چند سالی است که بسترهای کار را در تمامی ‌زمینه‌ها با استانداردهایی بالاتر از توان و ظرفیت نشر ایران فراهم کرده است تا توانایی‌های بالقوه این گروه به فعلیت برسد. این که ناشری در بخش خصوصی واحد پژوهش کتاب‌های مرجع ایجاد کند و برای هر کاری بنیادی کارشناسی بنا نهد و استانداردهای جهانی در کیفی‌ترین سطح آن را مورد کاوش قرار دهد و علاوه بر آن خلاء‌های این بخش در ایران را دقیق و ظریف شناسایی کرده و در نهایت بهترین تیم را هم به اختیار بگیرد و کاری کارستان همانند «فرهنگ‌نامه واژگان و اعلام» را انتشار دهد،خودموید همان اثر آفرین بودن و مخاطره‌جویی است. در همین زمینه نشر مرکز هم در ترجمه تازه‌ای از هزار‌ویک شب و انتشار کامل‌ترین نسخه موجود از آن در ۱۸ جلد و صرف وقتی ۱۵ ساله برای به سامان رساندن این پروژه مثال‌زدنی است.

۴ - ناشران اثرآفرین به توزیع و بازاریابی و تبلیغات کار هم اهمیت می‌دهند. به همین دلیل است که اگر همین اثر را ناشری دیگر انتشار می‌داد، توزیع و تبلیغات آن به گونه‌ای نمی‌شد که این گروه از ناشران به آن توجه نشان می‌دهند.

۵ -‌ ناشران اثرآفرین قاعدتا زیست بومی‌فرهنگی ایجاد می‌کنند، ‌به این معنا که هر کتاب و مولف را در خود کتاب و مولف منحصر نمی‌کنند ، بلکه سعی می‌کنند از ظرفیت‌های آنها در دیگر موارد استفاده کرده و علاوه بر این شبکه‌ای از مولفان و مترجمان را گرد آورده و آنها را در تمامی‌موارد، از مرحله تولید تا توزیع و ارتباط با مخاطبان مدد رسان باشند. ناشر اثر‌آفرین به دقت و صحت مطالبی که در قالب کتاب عرضه می‌شود، تعهد تام و تمام دارد و سعی‌می‌کند آن را در پاکیزه‌ترین هیات انتشار دهد. به همین دلیل است که این گونه ناشران ضمن رصد کردن کار مولفان در طول دوره تالیف کتاب و ارتباط پیوسته با آنها ، بعد از آنکه کار محتوایی به پایان رسید، همتی مضاعف را برای چاپ و صحافی و طراحی جلد آن صرف می‌کنند. به نحوی که جنبه‌های زیبایی‌شناختی‌ فرهنگ را با ابعاد روش‌شناختی‌‌اش در تناسب همگنی قرار می‌دهند؛ نوع کاغذ به کار رفته، ابعاد کتاب، صفحه‌آرایی، چینش حروف و توضیحات در متن هر صفحه، استفاده از مزیت دو رنگ برای تفکیک مدخل با تعریف آن، همه از منطق و محسناتی برخوردار است که با منطق استدلالی حاکم بر محتوای اثر همخوانی دارد،؛ تناسبی که زیبایی، سادگی، مراعات کردن حداکثر اقتصاد و اختصار و به قول استاد شفیعی کدکنی اجتناب از «برف‌انبار کردن اطلاعات» و سرعت در انتقال پیام کتاب از جمله ویژگی‌های آن به شمار می‌رود. به همین دلیل است که وقتی خواننده کتابی از این گونه ناشران را به دست می‌گیرد، به گفته آقای محمد زهرایی (مدیر انتشارات کارنامه که خود از جمله ناشران اثرآفرین به شمار می‌رود) سعی می‌کند با احترام آمیخته به ترسی آن را تورق کند که مبادا کتاب آسیبی ببینند، چرا که این کتاب‌ها به لحاظ روانی هم بر مخاطب اثر می‌گذارند و ذهن زیبایی شناسانه وی را تحریک می‌کنند.

۶ - تنوع بخشیدن به تولیدات و حرمت نهادن به سلیقه مخاطبان در انواع مختلف از دیگر ویژگی‌های این گروه از ناشران است که سعی می‌کنند برای تمامی‌سلایق و گروه‌های سنی کتاب خاص‌آن گروه را تولید کنند. برای نمونه همین مجموعه فرهنگ‌ها زبان فارسی زیر نظر این سه بزرگوار، خود در حال برگ و بار دادن و تنوع بخشیدن به کار است که از جمله فرهنگ دانش‌آموز، فرهنگ مدرسه، فرهنگ یک جلدی، فرهنگ اعلام و ... از جمله آنهاست که هر کدام از این فرهنگ‌ها برای گروه خاصی از مخاطبان است و فلسفه تولید آن هم برای ناشر و نویسندگان مشخص است.