کاظم دلخوش درباره قطع یارانه غیرهدفمند گفت:
این زخم باید درمان شود
کاظم دلخوش از جمله نمایندگان فعال در حوزه اقتصادی است که در کمیسیون ویژه هدفمند کردن یارانهها و همچنین کمیسیون ویژه اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی، نظراتش را بیان میکند. او معتقد است، ادامه روند فعلی در مصرف بنزین به معنای این است که مصرف ایران حتی از مصرف مطلق چینیها با ۳/۱میلیارد جمعیت عبور کند. گفتوگو با او در زیر آمده است: فکر میکنید در حال حاضر چه ضرورتی برای اجرایی شدن طرح هدفمند کردن یارانهها وجود دارد؟
همانطور که مستحضرید قانون برنامه اول، دوم، سوم و چهارم در ارتباط با هدفمند کردن کالاها و یارانهها مواد مختلفی دارد که ساماندهی اقتصادی کشور را خواستار شده است و این ممکن نیست مگر این که مجلس شورای اسلامی آنرا تصویب کند. به هر حال برای ساماندهی اقتصاد کشور لازم است که خودمان را در چند جهت آماده کنیم. اول اگر یارانهها ساماندهی شود عدالت اجتماعی تحقق پیدا میکند، چون الان در حدود ۷۰درصد از یارانهها به ۳۰درصد از افرادی که مرفه هستند تعلق میگیرد. یعنی یک نابرابری در توزیع عادلانه یارانهها وجود دارد.
دوم این که برای بهینهسازی مدیریت و مصرف میتوانیم اثرگذاری کنیم و سوم این که میتوانیم خودمان را با اقتصاد جهانی هماهنگ کنیم.
در حال حاضر ما با اقتصاد جهانی ناهماهنگ هستیم. این ناهماهنگی هزینههایی را برای کشورمان دارد، چون درآمدهای ما پایین است و هزینهها هم به تبع آن پایین است، ولی در کشورهای دیگر درآمدها بالا است و هزینهها هم بالا است. ما در داخل کشورمان شاید بتوانیم با اقتصاد خودمان کار کنیم ولی با شرایط کنونی مسلما با اقتصاد جهانی نمیتوانیم خودمان را هماهنگ کنیم.
پس لازم است برای رفع اتلاف منابع، در مصرف انرژی صرفهجویی کنیم. چون ما در سال ۸۶ چیزی حدود ۹۰هزار میلیارد تومان بابت یارانهها پرداخت کردیم بخش زیادی از یارانههایی که پرداخت میکنیم صرف انرژی میشود. ما در حال حاضر به اندازه کشور چین انرژی مصرف میکنیم در حالی که جمعیت ما هفتاد و چند میلیون است و جمعیت چین بیش از یک میلیارد و دویست میلیون نفر است.
این یعنی دور ریختن پول و منابع کشور. این منابع مال مجلس و دولت نیست، مال ملت است. برای ساماندهی این بخش از کارها و این پولها باید تلاش کنیم تا بتوانیم هدفمند کردن یارانهها را پیاده کنیم.
آیا هدفمند کردن یارانهها به اقشار آسیبپذیر هم سودی میرساند؟
وقتی آزادسازی قیمتها انجام شود آن وقت از صد در صد منابع حاصل،۵۰درصد آن بین خانوادههای ۵دهک اول توزیع میشود. یعنی بین ۳۵میلیون نفر، ۳۰درصد آن هم به بخش تولید از جمله صنعت و کشاورزی اختصاص مییابد ۲۰درصد نیز برای هزینههایی که برای دولت ایجاد میشود صرف میشود. درواقع افراد مرفه جامعه که باید کالاها را آزاد بخرند دیگر از این امکانات برخوردار نیستند. این توزیع میشود بین خانوادههای نیازمند جامعه، در این صورت باید در استفاده از منابع صرفهجویی هم بکنند. حتی اقشار کم درآمد نیز باید صرفهجویی کنند، چون امکان آسیب آنها هم هست.
برخی دغدغه تورم زا بودن این طرح را دارند؟ نظر شما در این باره چیست؟
یک چنین کار بزرگی یک اثرات سوء هم دارد، اما اگر یک زخمی در بدن انسان باشد احتمال دارد عمل بیمار را اذیت کند، آیا نباید آن را عمل کرد؟ این آثار و تبعات تورم است جهش قیمت دارد، ولی از سوی دیگر باعث میشود مردم مصرف کالا و خدمات را در زندگی خود ساماندهی کنند.
ارسال نظر