واردات از جنس عرضه به حساب می‌آید و برای ایجاد تعادل در برابر تقاضا از این اهرم استفاده می‌شود. این ابزار، اما در ایران به دلایل تاریخی و سیاسی، با بداقبالی مواجه شده است و روزی نیست که درباره آثار آن به ویژه از جهت تضعیف تولید داخلی انتقادی صورت نپذیرد. واردات شکر، برنج و انواع تولیدات صنعتی در ماه‌های اخیر مذموم شمرده شده و کاهش استفاده از این ابزار توصیه می‌شود. واردات بنزین، اما پدیده‌ای است که درباره آن کمتر بحث شده و از سر فراموشی درباره آن چیزی گفته نمی‌شود، این در حالی است که ارزش واردات بنزین به تنهایی بسیار بیشتر از واردات ده‌ها کالای دیگر است.

رشد ۲۸درصدی واردات بنزین در سال‌های اخیر شاید به دلیل حساسیت سیاسی این فرآورده توجه کمتری جلب کرده است و جای دارد که در این باره نگاه تازه‌ای پدیدار شود و راهی به سوی کاهش مصرف سرانه آن یا دریافت قیمت واقعی دست‌کم از مصرف‌کنندگان پردرآمد پیدا شود.

طرح هدفمند کردن یارانه حامل‌های انرژی، اگر تنها همین یک مزیت را داشته باشد که در یک دوره تعریف‌شده، مانع از رشد شتابان واردات شده یا سدی در برابر پرداخت یارانه به گروه‌های پردرآمد شود، جای استقبال دارد. جدای از اینکه اجرای این طرح در مجادلات سیاسی جناح‌های گوناگون چگونه مورداستفاده قرار خواهد گرفت، آیا نباید درباره آن کاری کرد؟