در گفتوگو با دکتر علینقی مشایخی مطرح شد
فرصتها و تهدیدهای هدفمند کردن یارانه انرژی
دکتر علینقی مشایخی استاد اقتصاد دانشگاه شریف و بنیانگذار دانشکده اقتصاد و مدیریت از مدیران باسابقه برنامهریزی کشور است. وی که سابقه فعالیت در مشاورت در تدوین برنامههای توسعه دارد و از کسانی است که سالها در حوزه مصرف کارآمد انرژی بحث کرده است باور دارد که پرداخت یارانه حاملهای انرژی به شکل فعلی به رشد تورم دامن میزند. وی در هفتههای گذشته در جمع دانشجویان و صاحبنظران و همچنین در مصاحبه با رسانهها دیدگاه خود را در مساله یاد شده بیان کرده است که بخشهایی از آن را میخوانید:
عکس: آکو سالمی
دکتر علینقی مشایخی استاد اقتصاد دانشگاه شریف و بنیانگذار دانشکده اقتصاد و مدیریت از مدیران باسابقه برنامهریزی کشور است. وی که سابقه فعالیت در مشاورت در تدوین برنامههای توسعه دارد و از کسانی است که سالها در حوزه مصرف کارآمد انرژی بحث کرده است باور دارد که پرداخت یارانه حاملهای انرژی به شکل فعلی به رشد تورم دامن میزند. وی در هفتههای گذشته در جمع دانشجویان و صاحبنظران و همچنین در مصاحبه با رسانهها دیدگاه خود را در مساله یاد شده بیان کرده است که بخشهایی از آن را میخوانید: * پرداخت یارانهها بهصورت فعلی و پرداخت نقدی آن چه تاثیراتی در اقتصاد کشور دارد؟
پرداخت یارانه بهصورت فعلی سبب شده است تا قیمت کالاهایی که عرضه میشود کمتر از قیمت واقعی آن ها باشد و علامت غلطی به مصرفکنندگان بدهد که زیاد مصرف کنند. علامت آن به تولیدکنندگان همه این است که تولید نکنند و نتیجه قطعی این رخدادها افزایش حجم واردات است.
از سوی دیگر پرداخت یارانهها بهشکل کنونی، موجبات تشدید بیعدالتی را فراهم میآورد زیرا ما به کسانی که انرژی بیشتری مصرف میکنند، بیشتر یارانه میدهیم و آن را هم از جیب کسانی که فقیرترند و انرژی کمتری مصرف میکنند، میپردازیم؛ از این رو برای جلوگیری از واردات بیرویه و رفع بیعدالتی نه تنها باید این شیوه را تغییر دهیم، بلکه باید در انجام آن تعجیل کنیم، زیرا هرچه میگذرد اثرات مخرب آن بیشتر و تغییر آن سختتر میشود.
* پرداخت نقدی هم همین اشکالات را در پی نخواهد داشت؟
در پرداخت نقدی وقتی قیمت واقعی باشد، خود فردی که پول را دریافت میکند، در مورد چگونگی مصرف آن تصمیم میگیرد. ممکن است ترجیح دهد انرژی کمتری مصرف کند و پول آن را به آموزش فرزندان خود اختصاص دهد.
اگر پرداخت به شکل کنونی را متوقف کنیم، یک شوک اولیه در قیمتها ایجاد میشود که باید تلاش کنیم افراد ضعیف جامعه تحت تاثیر آن واقع نشوند و زیر چتر حمایتی سازمانهای حمایتکننده قرار گیرند.
* مثلا با سازوکارهایی نظیر افزایش درآمدهای دهکهای پایین؟
بله یا در اختیار قراردادن بنهایی که بتوانند در بازار کالاهای اساسی خود مانند مواد غذایی یا دارو را با قیمت روز خریداری کنند. یعنی خود مردم را در موضع تصمیمگیری قرار میدهیم و مراقب هستیم که این شوک، آن ها را در تنگناهای شدیدی قرار ندهد. از سوی دیگر میتوان منابع را در قالب بنهای آموزشی در اختیار افراد جامعه قرار داد تا فرزندان خود را در مدارسی که مایلند ثبت نام کنند. راه دیگر آن است که این منابع را صرف تقویت آموزش و پرورش کنیم و بهجای پرداخت پول نقد، سرمایه انسانی خانوارها را افزایش دهیم که در بلندمدت بازدهی بیشتر نسبت به پول نقد برایشان دارد.
* پرداخت یارانهها با این شیوه که اشاره کردید، چه تاثیری بر زیرساختهای اقتصادی یا فرهنگی جامعه دارد؟
زیرساختهای اقتصادی و فرهنگی را تقویت میکند. اگر سرمایه انسانی جامعه تقویت شود، این عامل بر تولید، فرهنگ، مشارکت مردم و در نهایت توسعه تاثیرگذار است یا اگر یارانهها صرف ایجاد زیرساختهای فیزیکی در مناطق محروم شود، اشتغال ایجاد میکند، منطقه را جذابتر و... میکند.
از طریق صندوقی که بهوجود میآید نیز میتوان به تولیدکنندگان وامهایی پرداخت و در راستای تولید و درآمدزایی گام برداشت.
البته در نتیجه پرداخت نقدی هم چند مشکل بهوجود میآید. یکی اینکه تعهد و در پی آن انتظاری ایجاد میشود که اگر درآمد نفت یا امکانات پرداخت نوسان پیدا کند، نمیتوان بهسادگی مبلغ آن را کاهش داد. فرض کنید دولت یارانه را براساس نفت بشکهای ۱۰۰ یا ۱۴۰دلار محاسبه و پرداخت کند و یکباره نفت به بشکهای ۴۰دلار کاهش یابد. در این شرایط باید چه روشی اتخاذ کرد؟
البته وزیر اقتصاد گفته است که این طرح بر مبنای قیمت نفت تدوین نشده است.
بله. ولی به هر حال منابعی که برای پرداخت مستقیم یارانهها در نظر گرفتهاید، از کجا میآید؟ از مابهالتفاوت فروش آزاد کالا تامین میشود یا اگر انرژی را در نظر بگیریم، بر مبنای قیمت خلیجفارس منهای ۵درصد قیمت کنونی محاسبه میشود؛ حال اگر فوب (FOB) خلیجفارس کم شود، این فاصله و در نتیجه منابع پرداخت هم کم میشود، مگر اینکه دولت بخواهد کسری بودجه را با چاپ اسکناس و توزیع آن در میان مردم، برطرف کند که آن هم کار اقتصادی نیست.
مشکل دیگر پرداخت نقدی این است که با افزایش جمعیت مبلغ آن زیاد میشود و خود این عامل میتواند مشوق ازدیاد جمعیت باشد در پی آن با رشد جمعیت، مبلغ تعهد افزون میشود و اگر منابع پرداخت نوسان پیدا کند، نمیتوانیم به تعهد خود پایبند باشیم. البته به گفته کارشناسان این مبلغ کاهش تدریجی خواهد داشت.
معلوم نیست آنچه به حرف میآید، در عمل هم اتفاق بیفتد. مثلا در انتخابات یا رقابتهای سیاسی کاندیداها برای کسب محبوبیت و با این توجیه که به مردم فشار میآید، ممکن است با کاهش آن مخالفت کنند. خلاصه نتیجه امر چنان میشود که پرداختها خارج از توان و ظرفیت دولت شکل میگیرد و کشور را دچار بحران میکند. یک پیشنهاد مطرح بود مبنی بر اینکه سهام شرکتی که این نهادهها را توزیع میکند، پرداخت شود. سود متعلق به آن سهام هم ممکن است سال به سال کم و زیاد شود و دولت میتواند با وضع مالیات و افزایش قیمت ورودیها بر سود آن شرکت تاثیر بگذارد و خود را از تعهد و کارهای اجرایی جدا کند. اما اگر پرداخت نقدی نداشته باشیم، با توجه به اینکه افزایش قیمت خواهیم داشت، بخش عمدهای از اقشار جامعه دچار ناتوانی در خرید میشوند و در عرضه و تقاضای بازار مشکل ایجاد میشود.
بحث من هم همین است بخشهایی که دچار مشکل میشوند، زیرپوشش سازمانها و نهادهای حمایتی قرار گیرند. مثلا بنهای ویژه خرید کالاهای اساسی به آن ها تعلق گیرد یا ارقام حقوقی برخی اقشار افزایش یابد؛ البته اصلاح حقوقها و افزایش هزینههای دولت هم نباید بهگونهای صورت بگیرد که دولت پول کم بیاورد و این کسری بودجه به افزایش تورم دامن بزند. به عبارت دیگر اگر طرح تعدیل اتفاق بیفتد، جهشی در قیمتها خواهیم داشت؛ اما اگر انضباط پولی و مالی رعایت شود و جلوی افزایش نقدینگی را هم بگیریم، قیمتها ثبات پیدا میکند؛ بهطوریکه در افق سه یا پنج ساله ممکن است تورم کمتر از زمانی باشد که طرح تعدیل را اجرا نکردهایم.
برخی از صاحبنظران اقتصادی معتقدند که کاهش قیمت نفت فرصت مناسب و ایدهآلی برای اجرای طرح تحول اقتصادی است، شما با این نظر موافقید؟
بله. من هم معتقدم درحالحاضر که قیمت نهادهها کمتر است، شوکی که در نتیجه اجرای این طرح به اقتصاد وارد میشود، ضعیفتر و مدیریت آن هم آسانتر است؛ الان بهتر است این کار انجام شود، البته به شرط اینکه همزمان با قیمتهای جهانی، یارانههای ما هم تغییر کند و باز قول پرداخت نقدی را ندهیم.
ظاهرا مشکل وارد آمدن شوک، بیشتر متوجه کشور ما است که به شدت وابسته به نفت است.
بحث اصلی اقتصاد ما غیر از وابستگی به نفت، این است که بیشترین یارانهای که دولت پرداخت میکند، در حوزه انرژی است. قیمت جهانی انرژی در حال حاضر پایین است و فاصله آن با قیمتی که ما انرژی را میفروشیم، کمتر از زمانی است که قیمت خیلی بالا بود و به این دلیل شوک وارد آمده بر اثر اجرای طرح کمتر میشود.
* مصرف انرژی در خانوارهای ما بسیار بیشتر از کشورهای توسعه یافته است و در این کشورها بیشترین انرژی صرف صنعت میشود، علت چیست؟
دو علت دارد، یکی اینکه بخش صنعتی ما ضعیفتر از کشورهایی مانند آلمان و انگلیس است و دلیل دیگر این است که در خانوارهای ما تقریبا همه انواع انرژی به دلیل ارزان بودن زیاد مصرف میشود و ما ساختاری بهوجود نیاوردهایم که مصرف پایین باشد مثلا خانهها عایقبندی درستی ندارد، سیستمهای حرارتی متناسب با دما کنترل نمیشود و گاهی ساختمانها آنقدر گرم میشود که مجبوریم پنجرهها را باز کنیم. این ها یعنی هدر دادن یک منبع بسیار پرارزش که اگر آن را نگهداریم و بفروشیم، درآمد حاصل از آن میتواند صرف تجهیز زیرساختها و تقویت آموزش و بهداشت مردم شود.
در صورتی که در کشورهای صنعتی که ما از خیلی ثروتمندتر هستند، مردم در خانههایشان لباسهای گرم زمستانی میپوشند و درجه حرارت خانه را با این که عایقبندی خوبی دارد، خیلی پایین نگهمیدارند که پول کمتری هزینه کنند. اصل کلی آن است که وقتی قیمت انرژی بالا میرود، مردم انرژی کمتری مصرف میکنند.
* براساس یک تحقیق مستند، بیش از ۵۵درصد یارانهها صرف سازمانهای دولتی میشود، اگر از اجرای این طرح صرفنظر کنیم و در مقابل دولت یارانه مصرف نکند، بهتر نخواهد بود؟
من شک دارم که ۵۵درصد عدد درستی باشد. با این حال اگر یک سازمان دولتی بگوید من یارانه مصرف نمیکنم، اما برای هزینههای برق، سیستمهای گرمایشی، سرمایشی و... به مبالغی افزایش بودجه نیاز دارم، آن وقت چه میکنیم؟
به نظر من دولت نباید بودجه مربوط به هزینههای انرژی را افزایش دهد و اعمال سیاست در این مورد باید بهگونهای صورت گیرد که به اصلاح امور بینجامد؛ اما ما در بخشهای صنعت، تجارت، خدمات غیردولتی و خانهها هم اتلاف انرژی چشمگیری داریم. چرا به آن ها نپردازیم؟
* با توجه به تخصص شما در حوزه علم مدیریت، بفرمایید مدیریت صحیح بر اجرای طرح تحول چگونه است؟
این مساله خیلی حساس است و اگر درست طراحی و عمل نشود ممکن است نظیر طرح مالیات بر ارزش افزوده به تعویق بیفتد. من فکر میکنم باید با سازماندهی مناسب و برنامهریزی دقیق، تقدم و تاخر امور اجرایی به درستی طراحی شود؛ پیامد هر حرکتی سنجیده و سازمان متولی حل و فصل مسائل آن مشخص شود و در صورت ضرورت و بروز مسائل پیشبینی نشده، منابع مالی ویژه به آن اختصاص یابد. از سوی دیگر باید در جامعه بهطور وسیعی اقدامات فرهنگی صورت گیرد، زیرا با آموزش و روشنگری شناخت افراد جامعه از موضوع و فواید آن افزایش مییابد و به تبع آن همراهی و مشارکت آنها بیشتر میشود که نتیجه قهری آن اجرای قویتر و آسانتر طرح است.
* در کمیسیون کارشناسی مجلس اعلام شده که ممکن است متن لایحه هدفمندکردن یارانهها تغییرات اساسی بکند، پیشبینی شما چیست؟
یکی از ضعفهای اساسی لایحه آن است که منابع حاصل از حذف یارانهها به شکل فعلی - که قابل توجه هم هست- به یک صندوق واریز میشود و هیات امنایی متشکل از سه نفر در مورد واگذاری آن به اشخاص حقیقی و حقوقی تصمیم میگیرند. واقعیت آن است که این سه نفر هر چقدر هم افراد با صلاحیتی باشند؛ حجم پول آنقدر زیاد است که تقسیم آن مشکل است و با این شیوه به هیچ عنوان نمیتوان این منابع را اداره کرد.
البته ارکانش را تعریف کردهاند.
فقط در همین حد در لایحه تعریف شده است که هیات امنا به ریاست رییسجمهور و عضویت سه وزیر تشکیل میشود و دو نماینده مجلس هم ناظر هستند یعنی اساس کار بر این است که سه وزیر و رییسجمهور باید در مورد مبلغی که تقریبا معادل ۶۰درصد بودجه دولت است، تصمیم بگیرند. حجم کار و عدد آنقدر بزرگ است که باید همه کارها را تعطیل کنند و فقط به این امر بپردازند.
* نظارتها چگونه است و آیا این کار موجب حجیمتر شدن دولت نمیشود؟
دو نماینده مجلس بهعنوان ناظر حضور دارند و اشاره کردهاند که این فقط ستاد است و هیچ تشکیلاتی ندارد؛ اما اینکه چه کسی سازوکار آن را طراحیمیکند، چگونه منابع را تخصیص میدهند، چه کسی بر اجرای درست آن نظارت میکند و چه مرجعی انطباق و سازگاری تصمیمات و تخصیص منابع را با برنامههای کلی کشور کنترل میکند، مشخص نیست. در مجموع به نظر من منابعی که در اثر حذف یارانهها آزاد میشود باید در بودجه کل کشور و در قالب بودجه دیده شود. بخشی از آن در صندوق سرمایهگذاری که عاملان آن بانکها هستند، صرف تقویت تولید و پرداخت وامهای تولیدی شود؛ بخشی دیگر به سازمانهای حمایتکننده تخصیص یابد، درصدی برای تقویت زیرساختها در اختیار دولت قرار بگیرد.
ارسال نظر