مراسم سومین شب کارگردانان سینمای ایران برگزار شد
شب بی«داد»!
نگاه سوم- در مراسم سومین شب کارگردانان سینمای ایران برخلاف دو دوره گذشته از فیلمسازی تقدیر نشد و برخی از حاضران به نمایندگی از اهالی سینمای ایران از خوبیها و ویژگیهای زندهیاد سیفالله داد گفتند. سومین شب کارگردانان سینمای ایران. - یادبود سیفالله داد- یکشنبه شب با حضور جمعی از هنرمندان، مسوولین و خانواده آن مرحوم در موزه سینما برگزار شد و پس از صرف افطاری مهدی کرمپور مجری مراسم گفت: هر سال در این مراسم ما از پنج کارگردان تقدیر میکردیم. اما امشب تصمیم داریم فقط یاد سیفالله داد را گرامی بداریم.
روح سیفا... در میان ماست
علیرضا رییسیان، رییس کانون کارگردانان سینما هم گفت: مهندس جعفری جلوه تنها مدیری بود که در چهار سال همیشه کنار ما در این مراسم حضور داشت و امشب هم اینجا است. این مراسم اردیبهشتماه در روز کارگردانان برگزار میشد و امسال هم قرار بود ما در بخش تقدیر از نسل دوم فیلمسازان از سیفا... داد تقدیر کنیم که ایشان آن زمان بود، اما این مراسم برگزار نشد. وی افزود: من امشب مطمئنم روح مرحوم داد در میان ما هست. ایشان بعد از قبول مسوولیت معاونت سیمایی ممیزی را حذف و شورای اکران را تشکیل داد و کارها را به دست اهالی سینما سپرد. یکی از کارهای مهم وی در دوره معاونت، تشکیل شورای عالی سیاستگذاری سینما بود که با حضور جمعی از مدیران و دستاندرکاران برگزار و باعث تدوین قانون سینما شد. این کارگردان سینما ادامه داد: روزی از مرحوم داد سوال کردم که هدفش از تشکیل چنین شورایی چیست و ایشان گفت مایل بودم تیم مدیریتی و بچههای سینما با هم مشکلات را درک کنند. زیرا باید خرد جمعی جایگزین تصمیم فردی شود و میدانم این کار نتیجهبخش است. مرحوم داد همیشه به کار گروهی فکر میکرد.
هر سه برادرم رفتند
بهروز افخمی دیگر کارگردان حاضر در مراسم دیشب گفت: مرحوم داد یکی از سه فیلمسازی رفقای قدیمی من بود که هر سه از من بزرگتر بودند و نقش برادر من را ایفا کردند. این سه شهید آوینی، مهرزاد مینویی و داد بودند که حالا هیچیک اینجا نیستند و همه حدود ۵۰ سالگی رفتند. درست در سنی که فیلمسازان با توجه به موقعیتی که دارند میتوانند به اوج شکوفایی برسند. وی با اشاره به دوران بیماری داد افزود: داد به یک دلیل خاص در چند سال اخیر بیماری را تحمل کرد که ربطی به سینما نداشت. بیماری چند سال پیش سراغ او آمد، اما اراده کرد بماند. چون بااراده بود و در مقابل مرگ نیز مقاومت کرد. این به خاطر فرزند کوچکش بود که آن دوران با شیرینزبانی به پدرش زنگ میزد. او این دوران را طی کرد تا فرزندش به نوجوانی برسد.افخمی ادامه داد: هر سه این دوستان بعد از یک کوشش طولانی برای شکل دادن به سینمای ملی و ایرانی و برای به وجود آوردن یک سینمایی که متعلق به خودمان بود، رفتند. آنها دیدند که در این راه موانعی موجود است و احساس کردند دلیلی برای زندگی کردن نیست و به همین دلیل به دنیایی بزرگتر رفتند.وی تاکید کرد: این سه نفر به نوعی همیشه برای من باعث افتخار بودند تا سرم را برای رفاقت با آنها بالا بگیریم. حالا که فکر میکنم یکجوری دلیل حضورم و کار کردن در سینما از بین رفته است. بیشتر از نتیجهگیری قبلی بحث عاطفی در میان است. اگر سینما اختراع نشده بود به عقیده من این سه نفر میتوانستند سینما را تعریف کنند. آنها به واقع فیلمساز بودند.کارگردان «فرزند صبح» افزود: مرحوم داد توان سازماندهی در سطح کلان را داشت و با تواناییهای خود در مقابل جریان ضد فرهنگ و ضد سینما ایستاد. او این امکان را داشت که برای همه مردم دنیا فیلم بسازد و آن را با «بازمانده» نشان داد. حسرتی که همیشه برای ما میماند این است که هر سه در اوج زنده بودند و در سن و سالی که آدم از آنها انتظار دارد رفتند.
حوصله عجیب در کار صنفی
در ادامه مراسم علیرضا داودنژاد گفت: صحبتهایم را با سوالی که در ذهنم سنگینی میکند و افکارم را تحت تاثیر قرار میدهد آغاز میکنم. چه کسانی میتوانند از فضای دیداری و شنیداری که امروز در کشور ما حاکم است بگویند؟ چه کسانی میتوانند از حد و مرز کانالهای ماهوارهای بگویند که امروز امواجشان گیرندههای تلویزیونی ما را در خود غرق کرده است؟ وی ادامه داد: چه کسانی میتوانند از بازار سیاه ویدئویی سراسر کشور بگویند که سیستمهای خانگی را تسخیر کردهاند؟ هنوز بعد از ۳۰ سال از انقلاب اسلامی تعداد سینماها در کشور کمتر از سینماهای قبل از انقلاب است. فیلمهای سینمایی که در ایران تولید میشود در زمان اکران نمیتوانند از متوسط ۱۰۰ سالن در کشور بیشتر نمایش داشته باشند. کارگردان فیلم «نیاز» در ادامه افزود: چه کسانی میتوانند بگویند سطح ذوق در سینمای ایران از همیشه پایینتر آمده است و دیگر رایتهایش ارزشی ندارد؟ مرحوم داد از مبتلا شدن کشور به چنین روزی وحشت داشت و در این ارتباط تلاشهای زیادی کرد. این نسل از سینمای ایران نگاهی دیگر به فرهنگ داشت که امروز به سمت شعار رفته است.
با مهربانی طرحم را رد کرد
بهمن فرمانآرا دیگر سخنران این مراسم بود که گفت: زمانی که مازیار میری به من زنگ زد و از من خواست امشب صحبت کنم گفتم چرا من؟ مرحوم داد دوستهای قدیمی داشت که من ته صف آنها بودم. اما بعد فکر کردم این مرد بر گردن من حق دارد. زیرا فیلمسازی مجدد من بعد از انقلاب را داد کلید زد. وی با اشاره به آغاز همکاری خود با سینمای ایران گفت: مرحوم داد از من دعوت کرد فیلمی بسازم و من خوشحال از اینکه اگر هر کاری ببرم پروانه ساخت میگیرد، فیلمنامه «از عباس کیارستمی متنفرم» را برای گرفتن مجوز ارائه کردم. اما بعد از آن مرحوم داد تقریبا دو ساعت با مهربانی آن را رد و به گونهای صحبت کرد که جایی برای از کوره در رفتن من وجود نداشت.کارگردان «خاک آشنا» افزود: او عنوان کرد اول کار ما است اگر زیادی شلوغ کنی میگذاریم فیلم خودت را بسازی اما بعد دیگر نمیتوانی کار کنی. در پایان همین جلسه موضوع «بوی کافور، عطر یاس» به ذهنم رسید و آن را در چند صفحه به عنوان طرح نوشتم و برای گرفتن مجوز ارائه کردم. در فاصله کوتاهی داد از من خواست فیلم را بسازم. سر این فیلم به او حمله شد. وی ادامه داد: پروانه ساخت «خانهای روی آب» را هم در زمان او گرفتم. اما بعد از پایان دوران معاونتش روزی به داد زنگ زدم و گفتم حالا که صاحب منصب نیستی، میتوانیم رفیق باشیم. سر فیلمبرداری «یک بوس کوچولو» به پیشنهاد علیرضا شجاعنوری به دیدن داد در بیمارستان رفتیم. روی تخت بسیار آرام و خندان بود. این امر به خاطر ایمان راسخ او بود.فرمانآرا تاکید کرد: نسل من و مرحوم داد نسلی بسیار آرمانگرا بود. در هر عیدی اولین پیامک را مرحوم داد به من میزد. زمان انتخابات نیز اولین پیامک بیایید از sms رسانه ملی بسازیم را او به من داد. در وجود او حسادت نبود. من از مراسم ختم یکی از دوستانم میآیم و برای آنجا کراوات زده بودم، اما برای مراسم سیفا... داد آن را باز کردم. یاد او همیشه برای من زنده است.
اهدای تندیس شب کارگردانان به همسر سیفا... داد
در ادامه علیرضا رییسیان، محمد مهدی عسگرپور و مهدی کرمپور بر روی صحنه رفتند و همسر سیفا... داد به نمایندگی از خانوادهاش برای دریافت لوح تقدیر سیفا... داد به روی صحنه رفت.
حاشیهها
علیرضا رییسیان با اشاره به حضور محمدرضا جعفریجلوه در این جلسه، وی را تنها مدیری خواند که همیشه در مراسم کانون کارگردانان حضور دارد.
علیرضا داوودنژاد در زمان سخنرانی آب خواست برای او ۲ لیوان آب آوردند و بعد از خوردن لیوان دوم آب گفت: این یکی خنکتر بود.
وقتی فرمانآرا برای سخنرانی به روی صحنه رفت گفت: چرا برای کسانی که کوتاه حرف میزنند آب نمیآورید. او در این مراسم با ظاهر تازهای حاضر شده بود. بهمن فرمانآرا در سخنانش با اشاره به نبستن کروات برخلاف مراسمهای دیگر گفت: کرواتام را باز کردم چون نمیخواستم بعضی از روزنامهها برای کانون کارگردانان مطالبی بنویسند.
پوستری از سیفا... داد در ورودی به محوطه باغ فردوس وجود داشت که تمام مهمانان آن را امضا کردند و در پایان به خانواده سیفا... داد تقدیم شد.
در پایان مراسم نسخه خوش کیفیتی از فیلم «بازمانده» به صورت ۳۵میلیمتری اکران شد و کلیپ تقدیر از سیفا... داد در جشن خانه سینما نیز در محوطه سینمای باغ فردوس به نمایش درآمد.
ارسال نظر