مترجم: فیاض خاک

منبع: www.investors.com

با این که طرح محرک اوباما نتوانسته اقتصاد را تحریک کند، اما رسانه‌ها را به شدت به تکاپو واداشته است. نکته‌ای که در این بین وجود دارد این است که رسانه‌ها قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری رفتار متفاوتی در تحلیل اخبار اقتصادی در پیش گرفته‌اند. این امر با عملکرد رسانه‌ها در سال ۱۹۹۳ که یک رییس‌جمهور جمهوریخواه جای خود را به یک رییس‌جمهور دموکرات داد، قابل‌مقایسه است.

در آن زمان نیز بعد از مدت‌ها بد و بیراه گفتن به کسانی که کشور را اداره می‌کردند، با به قدرت رسیدن یک دموکرات، ناگهان رسانه‌ها به وجد آمدند و تمام بهبودها را به عملکرد رییس‌جمهور نسبت دادند. چرخش ۱۸۰ درجه‌ای رسانه‌ها پس از انتخاب بیل‌کلینتون بر وجود یک تعصب فراگیر میان فعالان رسانه‌ها دلالت داشت؛ تعصبی علیه جمهوری خواهان. این نکته با این حقیقت که ۸۰‌درصد گزارش‌گرانی که در واشینگتن کار می‌کردند به کلینتون رای دادند، کاملا هماهنگی دارد.

دو هفته قبل از انتخابات ۹۶‌درصد اخبار و تحلیل‌های اقتصادی بدبینانه بودند، اما در دسامبر گزارش‌های بدبینانه تنها ۳۴درصد کل گزارش‌ها را تشکیل می‌داد.

در طول انتخابات، رسانه‌های ایالات‌متحده دائما درباره رکود حرف می‌زدند در حالی که اقتصاد آمریکا یک سالی بود که رکود را پشت سر گذاشته بود. رسانه‌ها حرف‌های کلینتون- گور را طوطی وار تکرار کرده و ادعا می‌کردند که جمهوری‌خواهان اقتصاد را به نابودی کشانده‌اند و در زمان ریاست‌جمهوری بوش مردم با بدترین شرایط اقتصادی از زمان رکود بزرگ درگیر بوده‌اند (این حرف‌ها به نظرتان آشنا نمی‌آید؟). این در حالی است که در زمان بوش پدر با یکی از ملایم‌ترین رکودهای قرن مواجه بودیم.

اما بعد از انتخابات همه چیز عوض شد. با انتخاب کلینتون رسانه‌ها گزارش‌های خوشبینانه تهیه می‌کردند و با اخبار مربوط به افزایش اعتماد مصرف‌کننده در ماه نوامبر خودشان را خفه کردند. همین رسانه‌ها گزارشی که دقیقا قبل از انتخابات منتشر شده بود و یک افزایش سه‌درصدی در فعالیت‌های اقتصادی را نشان می‌داد کاملا نادیده گرفتند و به راحتی از کنارش گذشتند. حتی زمانی که قیمت سهام افزایش یافت، رسانه‌ها آن را کاملا به برنامه اقتصادی کلینتون نسبت دادند؛ برنامه‌ای که اتفاقا شامل یک طرح محرک نیز می‌شد!

به نظر می‌رسد که تاریخ در حال تکرار است. رسانه‌ها در پوشش اخبار اقتصادی قبل و بعد از انتخابات همان‌قدر متعصبانه و مغرضانه عمل کردند.

مطالعه‌ای که روی ۱۵ روزنامه بزرگ از جمله واشنگتن پست و نیویورک تایمز صورت گرفته، نشان می‌دهد که رسانه‌ها قبل از انتخابات چشم‌انداز تیره‌ای را از آینده اقتصاد به نمایش می‌گذاشتند. اگر نماگر دید اقتصادی رسانه‌ها نسبت به داوجونز(ESI) را به عنوان شاخص رویکرد رسانه‌ها به اقتصاد در نظر بگیریم قبل از انتخابات این شاخص به حداقل خود و به ۲۲درجه رسید.

از پس از انتخابات، دید رسانه‌ها نسبت به اقتصاد هر ماه از ماه قبل بهتر شده است(البته به جز یک ماه). به عبارت دیگر پوشش اخبار اقتصادی از زمان به قدرت رسیدن اوباما روز به روز خوشبینانه‌تر شده است. در ماه جولای، شاخص ESI حتی با وجود این که اطمینان مصرف‌کننده‌ها کاهش یافته بود، یک افزایش ۶/۳۳‌درصدی را نشان داد. این امر حاکی از آن است که به بیان مرکز تحقیقات رسانه‌ها، «در حال حاضر رسانه‌ها اوضاع را بهتر از آن چه که عموم مردم درک می‌کنند، گزارش می‌کنند». شایان ذکر است که شاخص ESI در چهار سال اخیر بیشترین افزایش را نشان داده است.

رسانه‌ها در یک ماه اخیر حتی با وجود اخبار مربوط به افزایش بیکاری حتی از قبل هم خوشبین‌تر بوده‌اند. نیویورک تایمز در صفحه اول خود آورده است که «رشد بیکاری کاهش یافته و این امر نشان از آن دارد که اوضاع بهبود خواهد یافت. بهبود اقتصاد در پیش است و احتمالا به زودی اوضاع بهتر خواهد شد». در آخر این مطلب بر این ادعای اوباما که «رکود حاضر بدترین رکود بعد از رکود بزرگ بوده است» صحه گذاشته است.

حال این مطلب را مقایسه کنید با این واقعیت که در جریان مبارزات انتخاباتی سال ۱۹۹۲، تایمز کاهش نرخ بیکاری را بی‌اهیمت و گذرا تلقی کرد. جالب است که در جولای ۲۰۰۹ حدود ۲۵۰‌هزار شغل از دست رفت، اما رسانه‌ها همچنان بذر خوشبینی پراکندند.

چندی پیش تایمز نیز مانند دیگر رسانه‌ها، طرح محرک و دیگر سیاست‌های دولت را ستود و از قول اوباما نقل کرد: «طرح محرک، اقتصاد ما را از یک فاجعه نجات داد». این درحالی است که تنها ۷۰‌میلیارد دلار و یعنی کمتر از ده‌درصد از وجوه طرح محرک ۷۸۷‌میلیارد دلاری خرج شده است. این بدان معناست که نرخ سالانه خرجکرد این مبلغ تنها معادل یک‌درصد تولید ناخالص داخلی است. واضح است که عوامل دیگری به جز طرح محرک به تثبیت اقتصاد منجر شده‌اند. اصلی‌ترین عامل بهبود اوضاع سیاست پولی همساز فدرال رزرو بوده است، اما هیچ کس به این موضوع اشاره‌ای نمی‌کند زیرا چنین حقایقی با این افسانه‌ای که دولت دموکرات ملت را از افتادن در دره کاپیتالیسم نجات داده است همخوانی ندارد.

کیت اولبرمان از کانال MSNBC چندی پیش گفت؛ «نکته جالب اینجاست که دقیقا زمانی که شواهد متقنی نشان می‌دهند که طرح اوباما موفقیت آمیز بوده، موجی عظیم از خشم بی منطق به سمت برنامه اصلاح سیستم خدمات سلامتی‌ای که اوباما ارائه داده در حرکت است. تحلیلگران امروز زمانی که دیدند نرخ بیکاری نه تنها افزایش نیافت، بلکه برای اولین بار در ۱۶ ماه گذشته کاهش نشان داده است به شدت متعجب شدند. قیمت سهام افزایش قابل توجهی را نشان داده و شاخص‌ها بیشترین ارقام را از اکتبر قبل داشته‌اند. طرح محرک- طرح محرک اوباما موفق بوده است و این شکست سختی برای مخالفان وی به شمار می‌آید».

اگر این تصور که در آینده شرایط بهتر می‌شود در بازارها غالب شده است، نباید آن را به طرح اوباما نسبت داد. حتی اقتصاددانان دموکرات هم به این امر اعتراف کرده‌اند که طرح محرک موفقیت‌آمیز نبوده است. جوزف استیگلیتز که در تیم اقتصادی کلینتون بود، گفته است که اثرگذاری مخارج طرح محرک به شدت کند بوده و همین امر باعث شده که برخی از دموکرات‌ها پیشنهاد دهند که یک طرح محرک دیگر نیز به اجرا گذاشته شود. خلاصه آن که اقتصاد اوبامایی تنها باعث برانگیخته شدن معرکه‌گیرانی شده که در رسانه‌ها کار می‌کنند و به هر حال آماده‌اند که از وی حمایت به عمل آورند.