نگاه -مثالی از اولین حباب ناشی از پول بدون پشتوانه
قانونی محکوم به شکست!
مترجم: حسن افروزی
«اگر ۵۰۰میلیون اوراق دارای چنان مزیتی است، ۵۰۰میلیون بیشتر، مزیتی بیشتر میآفریند.» بدین ترتیب چارلز ماکای، نویسنده کتاب «توهمات غیرعادی عامیانه و جنون جمعی»، تاکتیکهای «تسهیل کمی پول» نایبالسلطنه فرانسه و مشاور اقتصادیاش، جان لاو در زمان حباب میسیسیپی در اوایل قرن ۱۸ را شرح داده است. طرح میسیسیپی، نمونهای از تلاشهای مدرن برای بهبود وضعیت اقتصاد با سیاستهای غیرارتدکس و نادرست بود که بیشباهت به وقایع اخیر نیست.
منبع: اکونومیست
مترجم: حسن افروزی
«اگر ۵۰۰میلیون اوراق دارای چنان مزیتی است، ۵۰۰میلیون بیشتر، مزیتی بیشتر میآفریند.» بدین ترتیب چارلز ماکای، نویسنده کتاب «توهمات غیرعادی عامیانه و جنون جمعی»، تاکتیکهای «تسهیل کمی پول» نایبالسلطنه فرانسه و مشاور اقتصادیاش، جان لاو در زمان حباب میسیسیپی در اوایل قرن ۱۸ را شرح داده است. طرح میسیسیپی، نمونهای از تلاشهای مدرن برای بهبود وضعیت اقتصاد با سیاستهای غیرارتدکس و نادرست بود که بیشباهت به وقایع اخیر نیست.
لاو یک ریاضیدان برجسته بود که از دانش خود در احتمال برای کمک به عادت قماربازی خود استفاده میکرد. او پس از کشتن حریفی در دوئل مجبور به فرار از اسکاتلند شد و در طول این فرار با دوک اورلئان (نایبالسلطنه شاه جوان، لوئی پانزدهم) آشنا شد.
در آن زمان وضعیت مالی دولت فرانسه در وضعیت بسیار نامطلوبی به سر میبرد. لوئی چهاردهم هزینههای بسیاری را صرف جنگهای هزینه برخود کرده بود. جمعآوری مالیات بر عهده ماموران مختلفی بود که بیشتر به فکر ثروتاندوزی خود بودند تا دولت. نه تنها دولت سلطنتی درگیر پرداخت بهره بدهیهای خود بود، بلکه خشکی اعتبارات نیز به شکل کمبود سکههای طلا و نقره برای تامین فعالیتهای اقتصادی به وجود آمده بود.
لاو بر این باور بود که فعالیتهای اقتصادی میتواند با استفاده از پول کاغذی و بدون پشتوانه طلا یا نقره متحول شود؛ او بسیار جلوتر از طرز فکر زمان خود بود.
ایجاد اعتماد در سیستم پولی جدید مهارت برترین قسمت کار بود. لاو از این مزیت برخوردار بود که برای یک سلطنت مطلقه کار میکرد و میتوانست که این فرمان را توسط سلطنت به اجرا در آورد که همه مالیاتها باید از طریق اوراق ثبت شدهای که توسط بانک جدید وی (Banque Générale) صادر میشد، پرداخت شوند. او همچنین با مشاهده موفقیتی که هلند با انحصار تجارت فلفل در آسیای جنوبی به دست آورده بود، بر این باور بود که فرانسه میتواند با استفاده از پول کاغذی، داراییهای مستعمراتی خود را افزایش دهد. از این رو لاو تحت طرح میسیسیپی، شرکت Compagnie d'Occident را برای انحصار موقعیتهای تجاری در آمریکای کنونی تاسیس کرد. سود حاصل از فروش سهام این شرکت نیز صرف پرداخت بدهیهای دولت میشد و هنگام لزوم نیز بانک لاو پول لازم برای خرید سهام را به سرمایهگذاران وام میداد.
حال اگر بخواهیم این موضوع را با ادبیات اقتصاد امروز بیان کنیم، مثال لاو صادق است. لاو در واقع یک بسته محرک برای فعالیتهای اقتصادی فرانسه ایجاد کرده بود. اما به جای نجات دهنده صنایع رو به افول مثل تولید اتومبیل، لاو یک سرمایهدار موفق بود که در موقعیتهای بالقوهای که در دلتای میسیسیپی به وجود آمده بود، سرمایهگذاری کرده بود.
مشکل این بود که دلتا، مردابی تحت هجوم پشهها بود. بنا به گفتههای نیل فرگوسن تاریخدان، ۸۰درصد از اولین مستعمره نشینان از گرسنگی و بیماری مردند. با اینکه شرکت، انحصار کالاهایی مانند تنباکو را در اختیار داشت ولی باز هم از شانس کمی برای ایجاد درآمد لازم برای تامین سودی که لاو قولش را داده بود، برخوردار بود.
بنابراین یک دور معیوب به وجود آمد، به این ترتیب که از یک طرف یک منبع مالی مترقی نیاز بود تا ارزش سهام شرکت میسیسیپی را تقویت کند و از طرف دیگر برای افزایش اعتماد به سیستم پول کاغذی، به افزایش ارزش سهام شرکت نیاز بود. شباهت این وضعیت را با اوضاع اخیر به آسانی میتوان دید؛ به طوری که وامها به پشتوانه افزایش قیمت داراییها اعطا میشدند و قیمتهای بیشتر اعتماد لازم را برای بانکها ایجاد میکرد تا پول بیشتری را وام دهند.
وقتی که طرح دچار تزلزل شد، لاو به چند بسته نجات پناه برد که هنوز هم بعد از ۳۰۰ سال انعکاس برخی از آنها را دوباره میبینیم. یکی از آنها ضمانت بانک برای خرید سهام میسیسیپی به یک قیمت مشخص بود (شباهت این طرح را با طرحهای خرید داراییها که امروزه توسط دولت ارائه میشود، در نظر داشته باشید). سپس شرکت خود جای بانک را گرفت ( یک طرح نجات در سطح فانی می و فردی مک). و در آخر محدودیتهایی برای میزان طلا و نقرهای که یک نفر میتوانست در اختیار داشته باشد وضع شد (کاری که آمریکا شبیه آن را در دهه ۱۹۳۰ امتحان کرد).
هیچ یک از این تلاشها نتیجهای نداد و طرح شکست خورد. لاو تبعید شد و در فقر جان باخت. داراییهای دولت فرانسه ضعیف باقی ماند و به یکی از عوامل کمککننده برای انقلاب ۱۷۸۹ تبدیل شد. ایده یک پول رایج «بدون پشتوانه» برای دو قرن دیگر به عنوان یک امر غیرقابل قبول شناخته میشد و رابطه بین پول و طلا تا دهه ۱۹۷۰ و تا به پایان رسیدن سیستم برتون وودز، هنوز وجود داشت.
البته قطعا تشبیه وضعیت فوق به اوضاع امروز کاملا دقیق نیست. سیستم لاو فقط در چهار سال شکست خورد، در حالی که سیستم پولی بدون پشتوانه امروز، نزدیک به ۴۰سال عمر دارد. البته رشد عرضه پول در این سیستم کمتر دچار افراط شده است. تغییرات تکنولوژیک و ورود چین به اقتصاد جهانی باعث به وجود آمدن نرخ رشدی شده که خارج از تصورات لاو است. ولی یک نکته با توجه به داستان لاو اجتنابناپذیر است: تلاش برای ابقای قیمت داراییها در قیمتی بیشتر از قیمت واقعی آنها، سرانجام محکوم به شکست است.
ارسال نظر