نگاه
حکمرانی و اثرات آن بر رشد اقتصادی
در جهان امروزی نهادهای موجود در جامعه نقش تعیینکنندهای در سرنوشت افراد دارند. چگونگی رفتارهای این نهادها در برخورد با مردم، فرصتهای متنوعی را پیشروی آنها خواهد گذاشت.
مجید سلیمیبروجنی
در جهان امروزی نهادهای موجود در جامعه نقش تعیینکنندهای در سرنوشت افراد دارند. چگونگی رفتارهای این نهادها در برخورد با مردم، فرصتهای متنوعی را پیشروی آنها خواهد گذاشت. این نهادها توانایی این را دارند که در تحقق آزادیهای مورد نظر مردم فعال حاضر شوند. مجموعه کمکهای دولت جهت توفیق این نهادها معمولا به یک «حکمرانی خوب» شناخته میشود. حکمرانی خوب شامل ایجاد یک اقتصاد سالم و قدرتمند است که محیطی باثبات برای فعالیت بازار ایجاد کند. این نوع حکمرانی همچنین به معنی نبود فساد است که میتواند موجب تخریب اهداف سیاسی و از بین رفتن مشروعیت نهادهای عمومی شود. این نوع حکمرانی برای افزایش رشد و توسعه اقتصادی و کاهش فقر بسیار بااهمیت است. به علاوه ابعاد مختلف حکمرانی ضعیف- عمدتا فساد و تورم بالا- هزینههایی به دنبال دارد که فقرا را به طور نامناسبی تحتتاثیر قرار میدهد. اصلاح این ابعاد حکمرانی به ویژه برای مردم فقیر مهم است. حکمرانی خوب نیازمند قدرت برای تدوین سیاستها و توسعه نهادهایی است که ممکن است از نظر برخی یا حتی از نظر اکثریت مردم مورد پذیرش نباشد. دولت نمیتواند کالاهای عمومی پرهزینه را بدون برخورداری از قدرت اخذ مالیات از افراد و شرکتها یا درآمدهای دیگر ناشی از فروش نفت و گاز، به منظور افزایش درآمدهای عمومی عرضه کند. مقامات دولتی نمیتوانند رقابت را بدون اجرای مقررات مربوط به مقابله با سوءاستفادههای انحصاری بهبود بخشند. آنها همچنین قادر نخواهند بود محیط باثبات اقتصاد کلان را بدون ارزیابی سیاستهای اجرا شده دولت ایجاد کنند. در توسعه دولت مدرن بین اطمینان از اینکه مقامات دولتی دارای قدرت کافی برای تدارک حکمرانی خوب هستند و اطمینان از اینکه آنها از بهرهبرداری مستبدانه قدرت خود به نفع گروههای خاص برخوردار از امتیازهای خاص منع شده باشند، تنش وجود دارد. اگر این مقامات محدود نشوند توانایی آنها برای ایجاد نهادهایی که از بازارها حمایت میکنند آسیب خواهد دید. ایجاد نهادهایی که از مردم حمایت میکنند و به عملکرد و نتیجه رسیدن بهتر فعالیتهای افراد یاری میرسانند، بسیار مهم و ضروری به نظر میرسد. توانایی دولت برای ایجاد این نهادها، عامل اصلی تعیین چگونگی رفتار افراد در جامعه و انجام فعالیتهای روزانه است. نهادهای سیاسی همچنین رقابت در فرآیند سیاسی را تحت تاثیر قرار میدهند و در نتیجه این رقابت نیز تا حدودی موجب میشود که سیاستمداران در مورد اقدامات خود پاسخگو باشند. نهادهای سیاسی مانند قانون اساسی، تقسیم قدرت میان سطوح مختلف دولت، سازمانهای مستقل، سازوکارهای نظارت شهروندان بر رفتار مقامات دولتی و قواعدی که مانع از بروز فساد میشود، تماما در محدود کردن مقامات دولتی از بروز فساد نقش دارند. این نهادها تماما در محدود کردن مقامات دولتی از اقدامات خودسرانه موفق بودهاند و موجب استحکام حکمرانی خوب شدهاند. نهادها همچنین بر نحوه پاسخگویی دولتها به شهروندان در جامعه و چگونگی پاسخگویی آنها نسبت به نگرانیهای اقتصادی و اجتماعی تاثیرگذار هستند. آنها این وظیفه را با عرضه اطلاعات، افزایش رقابت و اجرای حقوق میان سازمانهای دولتی انجام میدهند. طیف گستردهای از نهادهای سیاسی در کنار سایر عوامل، رفتار مقامات دولتی را تحت تاثیر قرار میدهند. در حکومتهای مردمسالار که تعداد فزایندهای از کشورهای جهان را تشکیل میدهند، نهادهای سیاسی شامل قواعد انتخاباتی است که روشهای انتخابات و تغییر دولتها را مشخص میکند، این نهادها همچنین شامل قواعد تشکیلاتی است که در آن چگونگی تقسیم قدرت بین بخشهای اجرایی و ستادی دولت تعیین شده و همچنین محدوده قدرت نیز تعیین شده است. نهادهایی که ظرفیت دولت برای اقدام خودسرانه را محدود میکنند، توانایی خود را در ایجاد نهادهایی که از مردم به طور گسترده حمایت میکنند، بهبود خواهند بخشید، ولی در اغلب موارد در کشورهای بسیار فقیر جهان، توانایی دولت برای ایجاد نهادهای حمایتکننده از مردم به دلیل عدم اعمال محدودیتهای موثر بر مقامات دولتی مختل شده است. این امر نشاندهنده یک موضوع مهم در خصوص مکمل بودن نهادها است. سیاستگذاران همچنین باید طرحهای نهادی را برای لحاظ ویژگی مکمل بودن تعدیل کنند. هنگامی که ظرفیت دولت پایین است، مقررات سادهتر و خردمندانهتر کمتر تحت تاثیر فساد قرار خواهد گرفت و زمانی که کنترل دولت مرکزی غیرموثر است، منافع بالقوه حاصل از تمرکززدایی بیشتر و رقابت میان حوزههای قدرت تحقق نخواهد یافت. هیچ مجموعه واحدی از نهادهای سیاسی نمیتواند به طور موفقیتآمیز در تمام کشورها و در تمام سطوح توسعه ای، از مردم حمایت نماید. این مساله بیانگر اهمیت نوآوری و تجربه در طراحی نهادهای دولت است. ویژگیهای حکمرانی خوب را میتوان در چند بخش بررسی کرد که عبارتند از: راههایی که در آن نهادهای سیاسی بر گزینههای سیاسی با تمرکز بر سیاستهای مالی، نظارتی و تجاری تاثیر میگذارند؛ بحث فساد و چگونگی تاثیر نهادهای مالیاتی بر انگیزههای دولت برای افزایش درآمد و ایجاد نهادهایی که از بازارها حمایت میکنند.
ارسال نظر