آیا امپراتوری دلار آمریکا در حال فروپاشی است؟
مترجم: محسن رنجبر
اگر تاریخ را مبنای قضاوت خود قرار دهیم، باید گفت همان گونه که در قرن گذشته دلار آمریکا جایگزین پوند استرلینگ شد، رنمینبی چین نیز به زودی جایگاه فعلی دلار را از آن خود خواهد کرد؛
مترجم: محسن رنجبر
اگر تاریخ را مبنای قضاوت خود قرار دهیم، باید گفت همان گونه که در قرن گذشته دلار آمریکا جایگزین پوند استرلینگ شد، رنمینبی چین نیز به زودی جایگاه فعلی دلار را از آن خود خواهد کرد؛
اما آیا رنمینبی برای آن که به عنوان پول پشتوانه مورد استفاده قرار گیرد، آماده است ؟ در این مقاله مساله فوق از نزدیک مورد بررسی قرار گرفته و به توضیح این نکته پرداخته میشود که چرا برخی از متخصصین ترجیح میدهند پول پشتوانه بعدی در دنیا، حق برداشت مخصوص (SDR) از صندوق بینالمللی پول باشد. ژوژیا چوان (رییس بانک مرکزی چین) قبل از برگزاری همایش کشورهای عضو گروه G۲۰ در لندن که در آوریل گذشته برگزار شد، پیشنهاد داد که سیستم جهانی جدیدی که تحت کنترل IMF باشد، جایگزین دلار آمریکا به عنوان پول پشتوانه (ذخیره) بینالمللی گردد. در این حالت پول ذخیره اصلی دنیا به صورت سبدی از ارزها و کالاهای مهم در خواهد آمد که گونه توسعهیافتهای از حق برداشت مخصوص (SDR) صندوق بینالمللی پول میباشند. مدودف رییس جمهور روسیه در خواست چین برای تجدید نظر در سیستم ذخیره ارز جهانی راتکرار کرده و آن را جزئی مهم از معماری مالی جدید دنیا نامیده است.
اقتصادهای بزرگ نو ظهور که غالبا به طور خالص از بقیه دنیا طلبکار بوده و مقادیر قابل توجهی از بدهی دولت آمریکا را به خود اختصاص میدهند، از ریسک تورمیبالقوه چاپ اسکناس توسط آمریکا برای تامین بودجه کمک به بانکها نگرانند. نگرانی آنها بر پایه «بحران تریفین» قرار دارد که لزوم کسری بودجه خارجی آمریکا را تا زمانی که دلار تنها ارز ذخیره در دنیاست، مسلم فرض میکند. رابرت تریفین، اقتصاددان دانشگاه ییل در بلژیک در هشدار مشهوری که در سال 1960 به کنگره داد، به توضیح این نکته پرداخت که آمریکا به عنوان عرضه کننده ارز پشتیبان دنیا هیچ راهی ندارد جز آن که به طور دائمیکسری حساب جاری داشته باشد. با رشد اقتصاد جهان تقاضا برای داراییهای پشتیبان نیز افزایش پیدا کرد. آمریکا تنها در صورتی میتوانست این قبیل داراییها را به خارج عرضه کند که کسری حساب جاری داشته و برای تامین مالی آن، دیونی به دلار منتشر نماید. اگر آمریکا عرضه این داراییهای پشتیبان را متوقف میکرد و تراز کسریهای پرداخت خود را متوقف مینمود، کمبود نقدینگی حاصل از آن اقتصاد دنیا را به یک مارپیچ رکوردی میکشاند (تریفین، 1961).
به این نکته توجه داشته باشید که تقاضا برای ذخایر ارز خارجی، کشورهای در حال توسعه را وادار میکند تا منابع خود را به کشورهای منتشر کننده آن پولهای ذخیره منتقل کنند. چنین حالتی را «کمک معکوس» مینامند.
چین پرتفوی رسمی عظیمی را از اوراق قرضه دولت آمریکا در اختیار خود دارد. این کشور تا به حال مقداری از ارزش ثروت مطلق خود را که عمدتا در بازارهای واسط مالی آمریکا سرمایهگذاری نموده از دست داده است. آیا آن طور که غالبا گفته میشود، ممکن است که کاهش ارز ثروت چین در نتیجه تورم و کاهش ارزش دلار بوده باشد؟ ضعف دلار بر خلاف دیگر ارزهای کلیدی، به خودی خود کاهش ارزش را به بانک مرکزی چین تحمیل نخواهد کرد؛ چرا که در این حالت ارزش بخش دلاری ذخایر FX چین بر حسب رنمینبی کاهش نخواهد یافت. غربیها اغلب ادعا میکنند که این افزایش ارزش رنمینبی در برابر دیگر ارزهای موجود در ذخایر FX غربیها است که کاهش ارزش را تحمیل مینماید. آمریکا در دهه اخیر از امتیازاتی که وضعیت ارز ذخیره برای کشور میزبان به وجود آورده استفاده (یا سو استفاده) کرده است. برای مشاهده این نکته به جدول 1 نگاه کنید که ماتریسی از کارکردهای جهانی پول را نشان میدهد. این ماتریس غالبا به پیتر کنین نسبت داده میشود. (گروه سی، 1983)
پول ذخیره (پشتیبان) با توسعه فرصتهای سرمایهگذارها و منتشرکنندهها، هزینههای استقراض را پایین آورده و تامین بودجه تراز پرداختها را تسهیل مینماید. آمریکاییها از سال ۲۰۰۰ به طور کلی ۳/۴۷ درصد از GDP خود را (?) OUTSPEND کرده اند که سبب شده است نرخ بهره خزانه داری آمریکا تا سال ۲۰۰۵، تا ۱۳۰ نقطه مبنا کاهش بیابد؛ چرا که دنیا (عمدتا آسیا) مازادهای مربوط را به طور عمده در اوراق خزانه داری آمریکا باز سرمایهگذاری کردهاند (وارناک و وارناک، ۲۰۰۶). درآمد بهرهای خالص فدرال رزرو درسال گذشته به ۴۳میلیارد دلار رسید؛ زیرا گردش دلار آمریکا در اصل وام بدون بهرهای است که دولت به بانک مرکزی میدهد (اکونومیست ۲۰۰۹). همچنین اگر چه تعیین منافع این کار سخت است، اما استفاده از پول برای تعیین صورت حساب در بازارهای مهم کالا یا مبادله، ریسک نرخ ارز را به کشورهای سوم انتقال داده و از کشور میزبان ارز پشتیبان محافظت میکند.
در مقابل دلار آمریکا نیز منافع شبکهای (در مقیاس اقتصاد خرد) به وجود میآورد؛ زیرا خصوصیتهای یک انحصار طبیعی (مثل زبان انگلیسی در این روزها) را داراست. (برعکس، حق برداشت ویژه صندوق بینالمللی پول چیزی بیش از معادلی برای زبان اسپرانترو نیست). در حال حاضر، شصت و چهار درصد از ذخایر ارز خارجی رسمیدنیا با دلار آمریکا ارتباط دارند (هامپیج، 2009). با استفاده ازتنها یک ارز، تجارت جهانی تسهیل میگردد، بازار دیون قابل تبدیل بانکهای مرکزی را قادر میسازند که در بازارهای ارز خارجی دخالت کرده و نواسانات ارزی را تعدیل نمایند، افراد پس انداز کننده میتوانند با تبدیل سپردههای خود به دلار از شر دولتهای تورمیدر امان بمانند و کالاهارا میتوان در هر جا که مورد معامله قرار میگیرند به گونهای یکنواخت قیمتگذاری کرد.
اگر چه آمریکا از مزایای وضعیت ارز پشتیبان بهره مند شده است؛ اما هیچ تضمینی وجود ندارد که این شرایط در آینده نیز برقرار باشد. آونیاش پرساود (۲۰۰۴) این گونه تایید میکند که:
... ارزهای پشتیبان میآیند و میروند. آنها تا ابد باقی نمیمانند. ارزهای بینالمللی گذشته شامل لیانگ (Liang) و دراچما (drachma) یونان در پنج قرن پیش از میلاد، سکههای نقرهای مهردار هند در قرن چهارم پس از میلاد، دناری روم، سولروس بیزانس و دینار اسلامیدر قرون وسطی، دوکاتو دوره رنسانس، گیلدر هلند در قرن 17 و البته این اواخر استرلینگ و دلار بودهاند.
آیا رنمینبی ارز پشتیبان بعدی دنیا است؟
اگر تاریخ آخرین تغییر در ارز پشتیبان (از پوند استرلینگ به دلار آمریکا) را راهنمای خود قرار دهیم، میتوان انتظار داشت که در حدود سال 2050 رنمینبی جایگزین دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره شود. انگلستان جایگاه خود به عنوان بزرگترین اقتصاد دنیا و بزرگترین صادر کننده جهان را به ترتیب در سالهای 1872و 1915 به آمریکا واگذار کرد. تغییر در موقعیتهای طلبکار/بدهکار خالص در سال 1914 آغاز شد و با ظهور دلار آمریکا به عنوان یک ارز قابل تبدیل که به طور خالص طلبکار است، استفاده از آن در مبادلات و امور مالی افزایش یافت. پوند در سال 1945 از جایگاه خود به زیر کشیده شد (چین و فرانکل، 2008). امروز آمریکا همانند انگلستان پس از جنگ جهانی، به طور خالص بدهکار است و چین بزرگترین طلبکار دنیا میباشد. انگوس مدیسون پیش بینی کرده است که چین تا سال 2015 از آمریکا پیشی خواهد گرفت. این کشور در مسیر تبدیل به بزرگترین صادر کننده دنیا است. از این رو ممکن است این مشابهتهای تاریخی، حاکی از تغییری در ارز پشتیبان تا اواسط قرن 21 باشد.
جایگاهی که رنمینبی در این روزها دارد، بسیار دورتر از آن است که برای تبدیل شدن به ارز پشتیبان آماده باشد. چین در ابتدا مجبور است که محدودیتهای اعمال شده بر ورود و خروج پول از کشور را تسهیل کند، شرایط را به گونهای فراهم آورد که ارز آن به طور کامل برای چنین تراکنش هایی قابل تبدیل باشد، اصلاحات مالی داخلی خود را ادامه دهد و بر میزان قابلیت نقد شدن بازارهای اوراق قرضه خود بیفزاید. بر اساس شاخص چین - ایتو( Chin-Ito) آزادترین حساب سرمایه طی دو دهه گذشته از آن هنگ کنگ بوده است. اگر چین از مدیریت دقیق ارز خود دست برداشته و این کار را به بازار واگذار کند، ارزش رنمینبی در مقابل دلار آمریکا کاهش خواهد یافت و لذا از بسیاری از نگرانیها کاسته خواهد شد، چرا که عدم ترازهای میان چین و آمریکا کاهش خواهد یافت و چین خواهد توانست از میزان خطر داراییهای تحت تسلط دلار برای خود بکاهد، اما این امر سبب خواهد شد که ارزش داراییها کاهش یابد.
تغییراتی در حال وقوع است. چین تا به حال با برقراری مبادله ارزی با چندین کشور (شامل آرژانتین، بلاروس و اندونزی) و مجاز ساختن موسسات فعال در هنگ کنگ جهت انتشار اوراق قرضه با رنمینبی که اولین قدم جهت ایجاد بازارهای مناسب داخلی و بینالمللی برای ارز خود است، شروع به قدرت نمایی کرده است. برزیل و چین هم اکنون به این سو حرکت میکنند که در تراکنشهای تجاری، به جای استفاده از دلار آمریکا ارزهای خودشان را به کار گیرند. انجام مبادلات بیشتر با استفاده از ارز بازارهای نو ظهور از این امر حکایت میکند که آمریکا دیگر از تأمین بودجه کامل کسریهای تجاری خود بهره مند نخواهد شد.
حق برداشت ویژه
کمیسیون متخصصین شورای عمومیسازمان ملل متحد در رابطه با اصلاح سیستم مالی و پولی بینالمللی که جوزف استیگلیتز ریاست آن را بر عهده دارد، پیشنهاد داده است که در این سیستم به صورت تدریجی از دلار آمریکا فاصله گرفته شده و به SDR (حق برداشت ویژه) روی آورد شود. صندوق بینالمللی پول بعد از نشست گروه G20 در لندن، در حال انتشار SDRهایی با ارزش 250میلیارد دلار است. این امر سهم SDRها در کل ذخایر بینالمللی را حداکثر تا 4 در صد افزایش میدهد. لذا برای بهبود نقش SDR به عنوان یک دارایی ذخیره در سطح دنیا باید گامهای مشخصی برداشته شود.
برای آن که SDR به دارایی اصلی پشتیبان از طریق تخصیص تبدیل گردد، باید در حدود ۳میلیارد SDR خلق شود. از این رو، اونو وینهولدز (۲۰۰۹) حسابی موسوم به حساب جایگزینی SDR را پیشنهاد کرده است. طبق این ایده به کشورهایی که حجم داراییهای رسمیآنها به دلار، بیش از تراز مقدار مطلوبشان است، اجازه داده میشود که دلار را به SDR تبدیل کنند. این تبدیل خارج از بازار روی خواهد داد و از این رو فشاری بر دلار وارد نخوهد کرد. با این حال انجام این پیشنهاد مستلزم تعیین این نکته است که ریسک (دلاری) مبادلات بر شانه چه کسی خواهد افتاد، زیرا احتمالا حساب جایگزینی SDR عمدتا در قالب دلار نگه داری خواهد شد.
گامیدیگر برای تقویت نقش SDR آن است که ترکیب ارزی آن در قبال چرخههای اقتصاد دنیا خنثی تر شده و بیشتر نمایانگر تغییر قدرت اقتصادی باشد که طی دو دهه گذشته مشاهده گردیده است. این امر حاکی از افزایش محتوای کالایی و مشمول شدن ارز بازارهای عمده نو ظهور است. امروزه SDR مساوی سبدی از چهار پول بدون پشتوانه دانسته میشود. ارزهای استرالیا، کانادا، شیلی و نروژ تا آن حد که قابلیت تبدیل آزاد برای وارد شدن به ترکیب SDR مورد نیاز باشد، مشمول آن شدند تا SDR با چرخههای مواد خام ارتباط پیدا کند، زیرا تغییرات قیمت مس، سنگ آهن، طلا و نفت را نشان میدهند. هر زمان که ارز دیگر اقتصادهای بزرگ نو ظهور به سطحی از پیش تعیین شده از قابلیت تبدیل برسند، آنها نیز در ترکیب SDR وارد خواهند شد.
مسیر دیگری که از آن طریق میتوان SDR را راحت تر به صورت یک دارایی پشتیبان در آورد، بهبود کارکردهای آن به عنوان ابزار انجام معامله است. برنامههای آزمایشی از قبیل مبادله رنمینبی/رئال را که در بالا بدان اشاره شد، میتوان توسعه بخشید. شرط مؤثر بودن این کار آن است که این ابزارها با یکدیگر اصطکاک پیدا نکرده و هزینه مبادلاتی تجارت جهانی و منطقهای را افزایش ندهند. هم اکنون تقاضا برای اوراق قرضه صندوق بینالمللی پول که با SDR منتشر شدهاند، زیاد است که نشانگر نگرانیهای مربوط به دلار میباشد و کار کرد ذخیره ارزش آن را تقویت خواهند نمود.
منبع : مدیسون۲۰۰۷
ارسال نظر