پیشنهادهایی برای اصلاح سیستم مالی
فدرال رزرو در نقش تنظیمکننده سیستم مالی
مترجمان: پریسا آقاکثیری، محمد مظفرینژاد
ایالات متحده به تازگی گامی تاریخی برداشته و پیشنهاد کرده که از این پس فدرال رزرو مسوولیت تنظیم سیستمی را بر عهده گیرد؛ اما سه سوال در رابطه با این رژیم باید پاسخ داده شوند. آیا اصلا نیازی به یک تنظیمکننده سیستمی وجود دارد؟ آیا فدرال رزرو باید نقش این تنظیمکننده را ایفا کند؟ آیا این طرح برای فدرال رزرو و ماموریت اصلی آنکه همانا تعیین سیاستهای پولی برای کنترل تورم و رساندن اشتغال به سطح حداکثر پایدار آن است، تهدیدی به شمار نمیآید؟
نویسنده: فردریک میشکین *
مترجمان: پریسا آقاکثیری، محمد مظفرینژاد
ایالات متحده به تازگی گامی تاریخی برداشته و پیشنهاد کرده که از این پس فدرال رزرو مسوولیت تنظیم سیستمی را بر عهده گیرد؛ اما سه سوال در رابطه با این رژیم باید پاسخ داده شوند. آیا اصلا نیازی به یک تنظیمکننده سیستمی وجود دارد؟ آیا فدرال رزرو باید نقش این تنظیمکننده را ایفا کند؟ آیا این طرح برای فدرال رزرو و ماموریت اصلی آنکه همانا تعیین سیاستهای پولی برای کنترل تورم و رساندن اشتغال به سطح حداکثر پایدار آن است، تهدیدی به شمار نمیآید؟ پاسخ هر سه این سوالها مثبت است.
سوال اول این است که آیا ما به یک تنظیمکننده سیستمی نیاز داریم یا خیر؟ قبل از بحران فعلی، قوانین مالی به این منظور طراحی میشد که از ایمن بودن تک تک موسسات، به خصوص بانکهای تجاری در مقابل ریسک از بین رفتن داراییهایشان اطمینان حاصل شود. در این رویکرد این واقعیت نادیده گرفته میشود که در مواقع بحران، تلاشهای موسسات مالی برای این که توانایی پرداخت بدهیهایشان را از دست ندهند، ثبات کل سیستم را به خطر میاندازد. همان طور که در بحران فعلی نیز مشاهده کردهایم، شکست یک موسسه مالی میتواند ضررهای عمدهای را به بار آورد که موجودیت بسیاری دیگر از موسسات را به خطر میاندازد. به علاوه، تمرکز صرف بر تکتک موسسات مالی میتواند باعث شود که قانونگذاران تغییرات مهمی را که در کل سیستم ایجاد شده از قلم بیندازند؛ به عنوان مثال، با این که بازارهای داراییهای تبدیل شده به اوراق بهادار (securitised asset) و سیستم بانکداری سایه
(shadow banking system موسسات مالی غیربانکی را شامل میشود.م) در سالهای قبل از بحران جاری، رشد خیرهکنندهای داشتند، ساختارهای قانونی، همراه با آنها تکامل نیافت.نیاز به یک تنظیمکننده سیستمی برای نظارت بر سلامت و ثبات سیستم مالی هرگز بیشتر از اکنون نبوده است. نقش تنظیمکننده باید جمعآوری، تحلیل و گزارش اطلاعات در مورد مبادلات مشخص و ریسکهایی را که موسسات مالی متحمل میشوند، شامل شود. تنظیمکننده باید بتواند تشخیص دهد که کدام موسسات میتوانند سیستم مالی را در معرض ریسک سیستمی قرار دهند و الزامات سرمایهای
ضد چرخهای و سختگیرانهتری را در صورت لزوم بر موسساتی که از لحاظ سیستمی مهمتر هستند، اعمال کند. تنظیمکننده همچنین باید بتواند با دیگر نهادها تعامل کند تا بتواند بحرانهای سیستمی را تحت کنترل دهد.
سوال بعدی این است که آیا فدرال رزرو باید نقش تنظیمکننده سیستمی را عهده دار شود یا خیر؟ به چهار دلیل بانک مرکزی میتواند نقش تنظیمکننده سیستمی را بازی کند؛ اول اینکه بانک مرکزی برای اعمال سیاستهای پولی مجبور است که روزانه با فعالان بازار تعامل داشته باشد و از موقعیتی برخوردار است که میتواند به راحتی رخدادهای بازار را زیر نظر بگیرد و مشکلات پیش روی سیستم مالی را تشخیص دهد. هیچ موسسه دیگری در ایالات متحده
(و در دیگر کشورها) نمیتواند نسبت به جریانات سیستم مالی دید و دسترسی بهتری داشته باشد. دوم آنکه وظیفه بانک مرکزی برای حفظ ثبات اقتصاد کلان با نقشی که میتواند برای حفظ ثبات سیستم مالی بر عهده گیرد، هماهنگ است. بدترین انقباضات اقتصادی همیشه با بحرانهای مالی همراه میشوند، بنابراین فدرال رزرو به منظور انجام وظیفهاش، باید فعل و انفعالات سیاستهای پولی و سیاستهای بازار مالی را در کنار هم تحت نظر داشته باشد.
سوم آنکه تنظیم سیستمی موفقیتآمیز نیازمند تمرکز روی بلندمدت است؛ بنابراین موقعیتی که بانک مرکزی دارد و استقلال آن، میتواند باعث شود که فدرال رزرو بهترین کاندیدا برای تنظیم سیستمی باشد.
چهارم آنکه بانک مرکزی تنها نهادی است که میتواند نقش آخرین منبع وامدهی
(lender of last resort) را بازی کند. این بدان معنی است که فدرال رزرو میتواند از ترازنامهاش برای فراهم آوردن وامهای فوقالعاده در شرایط بحرانی استفاده کند. به عنوان یک تنظیمکننده سیستمی، فدرال رزرو خواهد توانست، اطلاعات دسته اولی را که از بررسی مستقیم موسساتی که از لحاظ سیستمی نقش پراهمیتی دارند به دست میآورد را جمعآوری کند. این اطلاعات زمانی که بانک مرکزی میخواهد به موسسهای وام بدهد تا ورشکست نشود نیز به کار این نهاد میآید.
سوال آخر این است که آیا این طرح پیشنهادی عملکرد بانک مرکزی را تحت تاثیر قرار میدهد یا خیر؟ سه خطر میتواند بانک مرکزی را تهدید کند؛ خطر اول آن است که در صورتی که بانک مرکزی وظیفه تثبیت سیستم مالی را نیز بر عهده بگیرد، تمرکزش بر تثبیت قیمتی و تولیدی از دست برود. دوم آنکه این خطر وجود دارد که زمانی که بانک مرکزی اختیار نظارت بر موسسات مالی مهم را داشته باشد، فشار سیاسی بر آن افزایش یابد و استقلال سیاسیاشتهدید شود.
سوم آنکه فدرال رزرو در حال حاضر منابع کافی برای تشخیص ریسکهای سیستماتیک و اعمال قوانین لازم را ندارد. زمانی که من در فدرال رزرو بودم به کارکنان این نهاد فشار زیادی وارد میشد. منابع فدرال رزرو برای اینکه به یک تنظیمکننده سیستمی تبدیل شود، ممکن است ناکافی باشد؛ طوری که حتی عملکردش در زمینه اعمال سیاست پولی را تحت تاثیر قرار دهد.
اما با وجود خطرات، با توجه به اهمیت ثبات سیستم مالی و این واقعیت که برخی موسسات باید نقش تنظیمکننده سیستمی را بازی کنند، من به شدت معتقدم که فدرال رزرو باید این وظیفه را با وجود سختیهای موجود متقبل شود؛ البته بانک مرکزی قبلا از روشهایی استفاده کرده تا بتواند وظایفش را به بهترین نحو انجام دهد؛ این بار هم میتواند؛ برای مثال، برخی بانکهای مرکزی از اهداف تورمی بلندمدت و کمی استفاده کردهاند تا بتوانند ثبات قیمتی را برقرار کنند. همچنین کنگره میتواند از استقلال فدرال رزرو پشتیبانی کند.
به جرات میگویم درس مهمی که از بحران جاری میتوان گرفت این است که ما به یک تنظیمکننده سیستمی نیاز داریم و فدرال رزرو بهترین انتخابی است که در اختیار داریم.
*فردریک میشکین استاد فاینانس و اقتصاد دانشگاه کلمبیا و عضو سابق هیات ادارهکنندگان فدرال رزرو است.
منبع:فایننشیال تایمز
ارسال نظر