چالش‌های نقدی کردن یارانه‌ها

موسی غنی‌نژاد معتقد است اگرچه توزیع مستقیم یارانه‌های انرژی در میان مردم راه خوبی است؛ اما از توان کارشناسی دولت فعلی خارج است. به گزارش پایگاه خبری آفتاب این استاد دانشگاه در خصوص تصمیم دولت مبنی بر توزیع مستقیم یارانه انرژی در میان مردم گفت: اگر واقعا بیایند یارانه‌ها را بردارند، قیمت‌ها را آزاد کنند و دولت در بازارها دخالت نکند (یعنی آن کاری که دولت نهم بیشتر از دولت‌های قبلی انجام می‌دهد)، و کالایش را به قیمت واقعی بفروشد و از آن طرف درآمدهای نفتی مستقیما بین مردم یا حداقل ۷۰-۶۰درصد کم‌درآمدها توزیع شود. راه خوبی برای آزاد کردن اقتصاد است، منتها این کار عظیم‌تر از توان کارشناسی دولت فعلی است.

وی سپس در توضیح این گفته خود که توزیع مستقیم پول نفت می‌تواند دولت را کوچک و رشد دموکراسی را فراهم کند، تصریح کرد: آن چیزی که من به عنوان توزیع درآمدهای نفتی بین مردم پیشنهاد کردم از روی ناچاری است؛ یعنی الان ما در وضعیتی قرار داریم که دولت با تکیه بر درآمدهای نفتی به هیچ‌وجه ول کن اقتصاد نیست و نمی‌گذارد اقتصاد آزاد رشد کند.

این استاد دانشگاه افزود: درآمدهای نفتی در چارچوب اقتصاد دولتی به مانع بزرگ‌ برای اصلاحات اقتصادی تبدیل شده است. برای اینکه این مانع را از پیش رو برداریم این پیشنهاد را من کردم. راه‌حل‌های دیگری هم هست مثلا حساب ذخیره ارزی راه‌حل معقول‌تر و درست‌تری بود؛ ولی سیاستمداران به چارچوب آن وفادار نماندند و حساب ذخیره ارزی عملا تبدیل به تن‌خواه گردان شد که هر وقت پول لازم داشت بردارد. وی سپس افزود: اصل قضیه که کنار گذاشتن درآمدهای نفتی و ذخیره کردن آن بود منتفی شد. چون آن تدبیر موثر نبود من پیشنهاد کردم که دولت بیاید درآمدهای نفتی را به مردم بدهد و یارانه‌ها را بردارد ولی هنوز هم اعتقاد دارم که اگر بشود حساب ذخیره ارزی را فعال کرد و سیاستمداران را وادار کرد که مقررات آن را رعایت کنند مسیر بهتر است؛ ولی چون عملا تجربه هشت‌سال گذشته نشان می‌دهد که صندوق ذخیره ارزی موثر واقع نشده بنابراین راه دیگر تقسیم مستقیم درآمدهای نفتی بین مردم است. غنی‌نژاد در بخش دیگری از سخنان خود در مورد اینکه آیا نفت در توسعه‌نیافتگی ایرانیان موثر بوده است یا خیر توضیح داد: نفت مساله اصلی ما نیست، نفت می‌توانست و می‌تواند برای توسعه ما عامل مثبتی باشد ولی عملا به دلیل دولتی بودن اقتصاد ما، بر بیماری اقتصاد ‌افزود. به قول معروف از قضا سرکنگبین صفرا فزود و نفت باعث بدتر شدن وضعیت اقتصادی کشور شد. اما دلیلش خود نفت نیست و باز می‌گردد به ساختار اقتصاد دولتی ما، که اشکال دارد.

استاد دانشگاه نفت افزود: ما به جای اینکه درآمدهای نفتی را ببریم خارج از بودجه و بگذاریم در کارهای عمرانی و زیربنایی، آوردیم درون بودجه و از طریق دولت و نهادهای دولتی هزینه کردیم، در نتیجه اقتصاد ما دولتی‌تر شد. اوج دولتی شدن اقتصاد در قبل از انقلاب سال‌های ۵۲ و ۵۳ است که قیمت نفت شدیدا افزایش پیدا می‌کند و دولت شروع می‌کند به تزریق این درآمدها به اقتصاد ملی که باعث تورم و نارضایتی شدید مردم می شود. وضع امروز ما شبیه سال‌های ۵۴ و ۵۵ است.

از نظر این صاحب‌نظر اقتصاد حاکمیت با اقتصاد آزاد مخالف نیست و دلیل آن هم ابلاغ سیاست‌های کلی اصل ۴۴ است که چارچوبی برای ترسیم یک اقتصاد غیردولتی و رقابتی است. وی سپس مشکل را در رده‌های میانی مدیریتی دانسته و منفعت مدیران را عامل مقاومت آنها در برابر اصلاحات ارزیابی می‌کند.

غنی‌نژاد همچنین با اشاره به مشکل دیگر می‌افزاید: مشکل دیگر مشکل ایدئولوژیک روشنفکران و طبقه متوسط است که به اقتصاد دولتی عادت کرده و تصور می‌کنند که اگر سایه دولت از اقتصاد کنار برود، اقتصاد جامعه از هم می‌پاشد و فقر و فاصله طبقاتی بیداد می‌کند. این باز می‌گردد به تصور نادرستی که از اقتصاد آزاد وجود دارد این یک گره ایدئولوژیک است که باید با اقناع فکری و فعالیت‌های روشنفکرانه برطرف کرد. اما با توجه به این که متاسفانه هنوز در ایران اندیشه‌های فکری چپ غالب است این مسیر به راحتی جلو نمی‌رود و با مشکل روبه‌رو هستیم.