اتوبـانی به نـام زنجان - تبریز
م – سیفیاعلا
از تهران تا تبریز حدود ۶۰۰کیلومتر بیشتر نیست، آن هم از طریق اتوبانی که جدیدا ساخته شده است.
عکس: ماندانا عظیمی
م - سیفیاعلا
از تهران تا تبریز حدود ۶۰۰کیلومتر بیشتر نیست، آن هم از طریق اتوبانی که جدیدا ساخته شده است. قبلا این مسافت را حدود ۶۵۰کیلومتر میگفتند که به نظر میرسد اتوبان جدیدالاحداث که در امتداد اتوبان قزوین - زنجان ساخته شده است، فاصله تهران تا تبریز را حدود ۵۰کیلومتر یا کمی بیشتر کوتاه کرده است. اما همین اندازه نه چندان زیاد که در این فاصله کم شده است بعد زمانی سفر در این مسافت را حدود ۲ ساعت به نسبت قبل کاهش داده است.
با این حال آنچه که در این باره گفتنی است، زیاد است. از ضرورت احداث اتوبانها گرفته تا نحوه ساخت و شیوه مهندسی آنها یا شیوه مدیریت آنها و مقررات راهنمایی و رانندگی که در اتوبانها حاکم است، همگی محل حرف است. زیرا کمتر کسی است که در این مسیرها تردد کرده باشد، ولی نقدی یا انتقادی به این راههای عریض نداشته باشد.
اتوبان یا جاده عریض
گفتیم راههای عریض یا جادههای عریض، و این البته بهترین مصداقی است که در مورد اتوبان زنجان - تبریز میشود به کار برد. اگر اتوبانها را در کشورهای دیگر شاهکار مهندسی میخوانند، این یکی را چه میتوان خواند معلوم نیست، در این به اصطلاح اتوبان، آنچه که از این عنوان میتوان یافت فقط عرض ۶ باند رفت و برگشت آن است که مشکل ترافیک جاده را حل کرده و صد البته در کاهش تصادفات موثر واقع شده است. غیر از این اما اتوبان زنجان - تبریز فاقد مشخصاتی است که در خصوص اتوبانها تعریف شده است، کثرت تعداد پیچوخمهای جاده و کیفیت به شدت نامطلوب سطح ناهموار آن و همچنین محدودیت وسعت دید جلوی راننده به هنگام رانندگی امکان توصیف بهتر این اتوبان را سلب میکند. آیا ماهیت کوهستانی فاصله جغرافیایی زنجان و تبریز ابتکار عمل را از سازندگان این اتوبان سلب کرده است، یا چه عاملی سبب شده است که این اتوبان این قدر پیچوخم یا پستی و بلندی داشته باشد؟ شکی نیست که آذربایجان منطقهای کوهستانی است و آرایش کوههای مرتفع و صعبالعبور این ناحیه به گونهای است که عملیات مهندسی مخصوصا برای ساخت جادهای هموار و استاندارد را با مشکلات زیادی روبهرو میسازد. مصداق عینی این وضعیت حاد جغرافیایی را میتوان به وضوح در جاده قدیم زنجان - تبریز یافت، به طوری که در این جاده، در فاصلهای نه چندان زیاد حدود ۸ یا ۹ تونل دل کوهها را شکافته و ساخت آن راه را میسر کرده بود. با این حال در اتوبان جدیدالاحداث از تونل خبری نیست و حتی تعداد پلها نیز در این مسیر که بنا به ضرورت باید احداث میشد، بسیار اندک است.لذا در نقد و انتقاد وضعیت ساخت اتوبان زنجان - تبریز باید به وضعیت جغرافیایی این منطقه نیز توجه کرد. اگرچه هیچ کدام از دلایل جغرافیایی توجیهی برای عیب و ایرادهای این جاده عریض و طویل ایجاد نمیکند، اما از باب اینکه به قول قدیمیها شکر نعمت، نعمتت افزون کند، باید کلامی هم من باب سپاسگزاری در این قلم جاری کرد تا آنها که در این مسیر پرمشقت زحمت کشیده و البته سالیانی دراز با صرف هزینههای گزاف آن را ساختهاند، خستگی را از تن خود بیرون کنند. این کلام از باب اخلاق حرفهای ادا میشود، ولی خدا کند آنها که مصمم به ادامه این راه از مسیر تبریز به بازرگان هستند، تجربه اتوبان زنجان- تبریز را تکرار نکنند، تا این جاده که از حیث استراتژیک سرآمد تمام جادههای کشور است، پاسخگوی نیازهای فوقالعاده حاد ایران آینده باشد.
امنیت روانی سفردر اتوبان، هیچ
با این حال عمدهترین مشکل اتوبانها مخصوصا در اتوبان قزوین- زنجان و زنجان- تبریز فقدان امنیت روانی است که به علت کمبود پایگاههای پلیس، امداد راهداری، کمبود علائم هشداردهنده و تابلوهای اطلاعرسانی به راستی آزاردهنده است. از عوارض اتوبان قزوین که به سمت زنجان میروید، تقریبا از دیدن هرگونه تابلو محروم هستید. فاصله مسیر ناپیدا است و شما نمیدانید که مثلا تا پمپ بنزین چقدر فاصله دارید. نه از تعمیرگاهی خبر است که در صورت بروز شرایط فورس ماژور در آنجا توقف کنید، نه رستوران یا قهوهخانهای در مسیر موجود است که به استراحتی کوتاه یا صرف غذا بپردازید. لاجرم برای سفر در مسیر اتوبانها و مخصوصا قزوین- تبریز ترجیحا باید روشنایی روز را انتخاب کرد که در صورت بروز اتفاقی غیرقابل پیشبینی، شاید کمکی از راه برسد.این مشکل البته در فصل زمستان، بدتر میشود. مسیر کوهستانی اتوبان که در معرض خشنترین شرایط آب و هوایی قرار دارد، ایجاب میکند که برای فرار از هر خطر روانی از مسافرت در مسیر اتوبان چشمپوشی کرد، تا خدای ناکرده اگر برای وسیله نقلیه مشکلی پیش آمد یا شرایط جسمانی راننده یا حتی مسافران دستخوش اتفاقی شد، حداقل در نزدیکترین قهوهخانه جادههای قدیمی توقف نمود و فکری به حال و روز خود و خودروی خود یا مسافر خود کرد.
آیا چنین شرایطی حاکی از نقص کار نیست، در حالی که در همه جای دنیا اتوبانها را امنترین مسیر سفرهای بینشهری میسازند، هنوز در این کشور ایجاد بزرگراهها به این عنوان رسمیت نیافته است، به طوری که غیر از چند مورد کاملا معدود که توسط سازمان ایرانگردی در ایجاد رستورانهای بینراهی و پمپ بنزین سرمایهگذاری شده، هیچگونه سرمایهگذاری دیگری توسط این نهاد یا نهادهای بخشخصوصی در امتداد اتوبان قزوین- زنجان و زنجان- تبریز صورت نگرفته است. حتی تلاش در خور توجهی نیز انجام نگرفته است تا علاقهمندان به سرمایهگذاری در این بخشها را به نوعی تشویق کرد یا مساعدت نمود، آیا نمیتوان با ایجاد تسهیلاتی صاحبان سرمایههای ولو کوچک را تشویق کرد که در امتداد دو سوی این اتوبان باغاتی زیبا احداث کنند و در جوار آن پمپ بنزین، رستوران، مهمانسرا یا تفریحگاهی بسازند که خستگی مسافران را از تن به در کرده و بدین ترتیب با ایجاد امنیت روانی، تردد در این مسیرها را افزایش داد.
سرعت در اتوبانها همچنان محدود
اما سرعت در اتوبانها، همچنان محدود است. تلاش قابل تقدیر پلیس در کنترل سرعت خودروها در جادهها و اتوبانها که در ایام تعطیلات نوروزی سالجاری تجلی بیشتری یافت، اگرچه در شرایط کنونی جامعه ما که متاسفانه از ناحیه کمتوجهی بعضی از رانندهها به اصول و قواعد رانندگی کاملا لازم و ضروری است، اما ضرورت دارد از سوی دیگر مورد نقد قرار گیرد، زیرا برای سالیان متوالی که هنوز از رونق اتوبانها خبری نبود، فرهنگ جاری رانندگی در کشور ما فاجعه آفریده و نمادی از بدترین وضعیت رانندگی در جادهها را به نمایش گذاشته است. واقعیت مرگ و میرهای جادهای که در سالهای گذشته تا حدود ۱۷هزار نفر در طول سال به ثبت رسیده و گفته شده است که از این بابت، ایران ناامنترین جادهها را داشته است، ناظران را باید نسبت به قوانین و مقررات سرعت اتومبیلها در جادهها و اتوبانها حساستر سازد، تا بلکه از این طریق و از طریق سختگیریهایی که پلیس در جادهها به عمل میآورد، میزان تصادفات، مخصوصا تصادفات منجر به فوت کاهش یابد. به خصوص از این نظر که در اکثر اینگونه تصادفات، معمولا شخص ثالثی عامل فاجعه میشود که خود از حادثه میگریزد ولی دیگران را گرفتار میسازد. حکایت ویراژ دادنها و لایی کشیدنها از این موارد است که معمولا توسط رانندههای جوان اتفاق میافتد و با برهم زدن نظم جاده، چه بسا، تصادفاتی اتفاق میافتد که رانندگان آن خودروها مقصر نبودهاند، یا سبقتهای ناشیانهای که گرفته میشود و سرنشینان اتومبیل یا اتومبیلهایی را به کام مرگ میکشد و تعدادی را با جراحت عمیق یا ناعمیق به جای مسافرت و تفریح روانه بیمارستانها میسازد تا خانوادهای را گرفتار مشکلات متعاقب آن سازد از همین مقوله است. در همین حال سختگیری پلیس قابل درک است، به ویژه آن که هنوز جادههای قدیمی پرتردد است و جادههای جدید یا همان اتوبانها نیز، گاه شلوغ گاه خلوت، اما وسوسه میآفریند و راننده خودروهای قبراق را که حد و حدودی برای سرعت نمیشناسند، به سرعت بیشتر فرا میخواند. در این حال و احوال اما، به نظر میرسد مقررات سرعت در اتوبانها، به تجدید نظر نیاز دارد. بر عکس جادهها که به دلیل تردد فراوان کامیونها، و نقاط حادثهخیز واقعا محل ناامنی برای رانندگی است و باید قواعد مربوط به سرعت با دقت فراوان اجرا شود، اما در اتوبانها حداکثر سرعت که در حال حاضر ۱۲۰کیلومتر در ساعت است، احتمالا به تجدید نظر نیاز دارد. تکنولوژی خودروهای جدید و تفاوت کیفی اتوبانها با جادهها که سرعت بیشتر با امنیت مطمئن را فراهم میسازد فلسفه سختگیریهای پلیس در اتوبانها مخصوصا در نقاط نه چندان شلوغ را زیر سوال میبرد. البته نباید این آرزو را پنهان کرد که خدا کند روزی اصول و قواعد رانندگی یا فرهنگ رانندگی طوری ملکه ذهن ما شود که نیازی به سختگیری پلیس هم نباشد.
ارسال نظر