نقش منفی برای سرمایه‌دار ایرانی

لی‌لی اسلامی

هفته گذشته از جدال هنر و صنعت گفتیم؛ از اینکه در کشور ما خبری از سرمایه‌گذاری‌های کلان در عرصه سینما نیست و صاحبان سرمایه چون کشور‌های دیگر این عرصه را حمایت نمی‌کنند. سینماگران از بی‌توجهی سرمایه‌داران به هنر و قابلیت‌هایش در بالا بردن فرهنگ جمعی و حتی پویایی اقتصادی گلایه کردند و صنعتگران را افرادی ناآشنا با هنر و به ویژه سینما خواندند.

هنرمندان چندان به اشتباه خود در معرفی نکردن این عرصه به صاحبان صنعت واقف نبودند و گناه وارد نشدن صاحبان سرمایه به این عرصه را به گردن دیگری می‌انداختند.

آنها از نگاه سنتی حاکم بر سرمایه‌داری کشورمان انتقاد می‌کردند که سرمایه‌داران را به سود روزانه و مشخص عادت داده است و معتقد بودند در چنین شرایطی کمتر کسی حاضر است سرمایه‌اش را با ورود به بخشی که آینده مشخصی ندارد و استقلال‌اش هم با ابهام روبه‌رو است به خطر بیندازد. میرجلیل سیدمجیدی دبیرتحریریه بانی فیلم معتقد است، سینما یک هنر صنعت است و در جهان در کنار وجهه هنری‌اش، به عنوان صنعتی پول‌ساز مطرح می‌شود اما در ایران هنوز این مساله پذیرفته نشده است.

سینمای جهانی مخاطب میلیاردی دارد و سرمایه‌داران با آمدن به این حوزه از حضور این مخاطبان بسیار بهره‌مند می‌شوند؛ اما در سینمای ما خبری از آن مخاطبان انبوه نیست و اگر هم سرمایه‌داری به این حوزه وارد شود، اغلب به علت علاقه شخصی‌اش به هنر هفتم است.

او یکی از دیگر دلایل این جدایی را این‌گونه معرفی می‌کند: «صنعتگران ما هم آگاه نیستند که سینما در پیشبرد فعالیت‌هاشان تا چه حد توانمند است و به همین دلیل در این عرصه حضور گسترده‌ای ندارند.»

اما این هفته پای صحبت صاحبان صنعت نشستیم. صنعتگران از نگاه منفی اهالی هنر به ثروت و سرمایه داری گلایه می‌کردند و از اینکه تا بوده در فیلم‌هایمان چهره‌گردانندگان چرخ صنعت و اقتصاد سیاه بوده است و سازندگان فیلم‌ها برای نمایش معضل‌های اجتماعی، افرادی جز آنها را انتخاب نمی‌کردند.

سینمایی‌ها شمشیر را از رو بسته‌اند

بهروز فروتن از صاحبان چند واحد صنعتی چون کارخانه صنایع غذایی بهروز، که سابقه پشتیبانی پروژه‌های فرهنگی را هم در کارنامه دارد، از نگاه منفی فیلم‌سازان به سرمایه‌داران انتقاد می‌کند و معتقد است تضاد بین صنعتگران و سینمایی‌ها، به دلیل ناآگاهی این دو حوزه از دستاورد‌های یکدیگر است. فروتن می‌گوید: «سینما چون دستاورد‌های سازندگی صنعت را نمی‌شناسد و دستاوردهای خود را به حوزه صنعت معرفی نمی‌کند، از حمایت‌های این حوزه بهره‌مند نمی‌شود و تمام تقصیر را بر گردن سرمایه‌دار‌ها می‌اندازد.»

او جلوه دادن سرمایه‌داران به عنوان انسان‌هایی فاقد ارزش‌های والای اخلاقی در فیلم‌ها را آفتی برای آشتی این دو حوزه می‌داند: «همیشه همین طور بوده است. وقتی در سینما می‌خواستند پدیده‌ای نامناسب را به تصویر بکشند، سرمایه‌داران و صاحبان صنعت را در آن جایگاه معرفی می‌کردند. در این شرایط اگر صنعت هم می‌خواست رویکرد صمیمانه‌ای در پیش بگیرد، چون سینما شمشیر را از رو بسته بود، موفق نمی‌شد.»

دکتر مرتضی مومن‌زاده، عضو هیات‌رییسه خانه معدن ایران و صاحب چند شرکت معدنی یکی از تنگناهای اقتصادی جامعه ما را زشت جلوه دادن سرمایه‌داری می‌داند و می‌گوید: «بخش فرهنگ و هنر هم متاسفانه به جای اینکه در طول این سال‌ها برای از بین بردن این مفهوم فرهنگ‌سازی کنند، در فیلم‌هاشان به این نگاه دامن زده‌اند و زشت‌چهره بودن ثروت را جزیی از فرهنگ ما ساخته اند.»

سینما را نمی‌شناسیم

امانی، مدیرعامل شرکت صنعتی لاستیک سهند، از صنعتگرانی است که از مزیت‌های ورود به عرصه سینما اظهار بی‌اطلاعی می‌کند. او معتقد است اگر سینما تاثیری هم در بهبود شرایط صنعتگران داشته باشد، تاثیرش دراز مدت خواهد بود و به همین علت صنعتگران به آمدن در این عرصه تمایلی نشان نمی‌دهند.

امانی می‌گوید: «خود من هم به ورود به این عرصه فکر نکرده بودم و شاید حل این مشکل به دست سینماگران باشد؛ صنعتگران نیازمند شناخت بیشتری از سینما هستند.»

اما مومن‌زاده معتقد است: «بدون شک هر کس به دنبال منافع خود است؛ باید منافع افراد را به رخشان کشید و سرمایه‌داران را آگاه کرد که با ورود به عرصه سینما چه مزیت‌هایی کسب می‌کنند.

او شناساندن سینما به اهالی صنعت را از وظایف فعالان هنر هفتم می‌داند و می‌گوید: «سرمایه‌دار بخش‌خصوصی ما حاضر است مبالغ هنگفتی را برای یک آگهی تلویزیونی هزینه کند، چون از منفعتی که آگهی برایش دارد آگاه است، اما به دلیل اینکه از سینما و قابلیت‌هایش شناخت درستی ندارد و ذائقه جامعه را هم نمی‌شناسد، به این بخش وارد نمی‌شود.»

سینما هم یک بنگاه اقتصادی است

دکتر جمشید عدالتیان، عضو هیات‌ امنای اتاق تهران و صاحب چند شرکت بازرگانی، هم رابطه بین هنر و اقتصاد را در کشور ما مستحکم نمی‌داند و معتقد است این عدم آشنایی، اقتصاد کشور را دچار آسیب می‌کند.

عدالتیان معتقد است، هنرمندان ما پرداختن به مسائل اقتصادی را هنوز شرم‌آور می‌دانند. سینما هم در جایی صنعتی پول‌ساز است و می‌تواند یک بنگاه اقتصادی باشد. اما این سینماگران هستند که باید این نقطه مشترک را دریابند و به اهالی صنعت بشناسانند.

تعامل با سینما برقرار است

متین شاهین، مشاور تبلیغاتی زاگرس‌خودرو معتقد است تعامل بین خودروساز‌ها و هنر هفتم، با موفقیت برقرار شده است. او در این زمینه شرکت «پروتون» را مثال می‌زند که در تولید بسیاری فیلم‌ها چون «تله» به کارگردانی سیروس الوند مشارکت کرده است.

شاهین بالا بودن توقع سینماگران از سرمایه‌داران را یکی از دلایل دوری سرمایه‌داران از این حوزه می‌داند و می‌گوید: «نرخ پیشنهادی برخی تهیه‌کننده‌ها برای مشارکت در ساخت فیلم آنقدر بالا است که اگر بپذیریم، عملا تفاوتی با یک تهیه‌کننده نخواهیم داشت و این مساله موجب عدم حضور بسیاری از سرمایه‌گذاران در این حوزه می‌شود.»

او در زمینه سرمایه‌گذاری فرهنگی، میان بخش‌خصوصی خودروسازان و بخش دولتی تفاوت قائل می‌شود و توضیح می‌دهد: «زمانی که فیلم‌سازان برای ساخت فیلم به دنبال کمک‌های دولتی می‌روند، دولت خودروسازهای دولتی را موظف به مشارکت در برخی پروژه‌های سینمایی می‌کند. اما در بخش‌خصوصی، طبیعی است که براساس مزیت نسبی عمل شود.

آنها ابتدا به عوامل فیلم توجه می‌کنند و تخمین می‌زنند که این فیلم در آینده چه‌قدر با اقبال تماشاگران روبه‌رو خواهد شد؛ چون واحدهای صنعتی خصوصی وظیفه‌ای در این حوزه ندارند و در حقیقت به خاطر به دست آوردن سود بیشتر وارد این عرصه می‌شوند.»