چقدر محبت بدهکارم؟
یوسف بهمن‌آبادی
تختی این اسطوره غرورانگیز و افتخارآفرین ورزش معاصر ایران در چنین روزی ناجوانمردانه و کینه‌توزانه از سوی پلید اندیشگان زمانه حذف شد و به دروغ، مرگ او را خودکشی قلمداد کردند.

تختی را خودکشی کردند بدون کم و کاست. تسخیر قلب‌های میلیونی ایرانیان شاید برای دربار شاهنشاهی پهلوی گران می‌آمد و زمزمه‌هایی وحشت‌‌گونه حاکی از تزلزل جایگاه آنها از این همه‌گیری ابراز ارادت به «غلامرضا»، گوش‌ها را خراش می‌داد.
تختی غمخوار ایرانیان ستمدیده، به جای همه کسانی که در دستگاه‌های دولت، جیره‌خوار درآمدهای نفت شده و مدعی اقتدار و ابهت برای ایران در منطقه و جهان بودند، یک تنه در عرصه قدرت‌های جهانی وارد شد و نام ایران را قدرتمندانه و مقتدرانه بر صدر دارندگان ابهت جهانی حک کرد. تختی با تاسی از فرهنگ اصیل، جاودانه و کهن ایرانی و با اقتدا به علی (ع) این سرزمین را جانی تازه بخشید و رنگ و بویی انسانیت‌وار بر آن زد.
کشتی در نگاه تختی، ورزشی صرف تلقی نمی‌شد و نگرش قدرت و زورآزمایی برای دیگران، کسب موفقیت‌های مادی و شهرت، مخالف اندیشه او بود؛ بر خلاف آنچه که برخی جوانان امروز از ورزش انتظار دارند.
تختی به توانایی‌هایش ننازید، آنها را ابزار تخمیر و تحمیر دیگران قرار نداد و مدال‌هایش را وسیله‌ای برای کسب قدرت و مشروعیت و رفاه مطرح نکرد.
برای بی بضاعتی و نداری مردم گریست و تا حد توان دستگیری نیازمندان ‌کرد. او می‌توانست همانند بسیاری از انسان‌های امروز جلا و جبروتی برای خود به پا کند، با به خدمت گرفتن تکنولوژی‌های جدید احساس «خاص بودن» و «برتری» کند اما، اما تختی نه تنها چنین نکرد که درست خلاف اندیشه‌های پول‌پرستی و شهرت‌پرستی حرکت کرد.
تختی با شنیدن خبر زلزله بوئین‌زهرا، سکوت را روا ندید؛ چرا که نمی‌توانست منتظر بماند تا دولت حاکم اقدامی انجام دهد. در واقع او به این جریان‌ها اعتماد نداشت و می‌دید که مردم نیز گامی پیش نمی‌گذارند. تختی در این خصوص می‌گوید: «علت بی توجهی مردم به مراکز کمک‌رسانی، نداشتن اطمینان به حکومت و کسانی است که معرکه‌گردان این جریان شده‌اند».
از این رو، بدون هیچ‌گونه تبلیغی در میدان ولیعصر حاضر می‌شود و از مردم مدد می‌جوید. با دهن به دهن شدن این حرکت تختی، مردم نیز به پاس حضور انسانی راستین و خالص و پاک به یاری می‌شتابند تا جایی که به اعتقاد برخی، چنین غوغایی در تاریخ مشارکت‌های مردمی ایران کم نظیر و شاید بی نظیر بود.
تختی بر خلاف برخی انسان‌ها که رسیدن به موقعیتی، هوایی‌شان می‌کند و دیگران را زیردست و حقیر می‌پندارند، هیچ‌گاه از مرز جوانمردی و خضوع و مناعت طبع خارج نشد. او به رغم پیشنهادهای وسوسه انگیز پولی برای حضور در فیلم و تبلیغات، خود را نباخت و مشی ساده زیستی خود را تداوم بخشید.
تختی و افتخارات
غلامرضا تختی در روز پنجم شهریورماه ۱۳۰۹ در خانواده‌ای متوسط در محله خانی‌آباد تهران به دنیا آمد. «رجب‌خان» (پدر تختی) غیر از وی دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همه آنها از غلامرضا بزرگ‌تر بودند. «حاجی‌قلی»، پدربزرگ غلامرضا، فروشنده خواروبار و بنشن بود. از قول رجب‌خان، تعریف می‌کنند که حاج‌قلی در دکانش بر روی تخت بلندی می‌نشست و به همین سبب در میان اهالی خانی‌آباد به حاج‌قلی تختی شهرت یافته بود.
همین نام بعدها به خانواده‌های رجب خان منتقل شد و به «نام خانوادگی» تبدیل شد. رجب‌خان با پولی که از ماترک پدرش به دست آورده بود، در محل سابق انبار راه‌آهن زمینی خریده و یک یخچال طبیعی احداث کرده بود و از همین راه مخارج زندگی خانواده پرجمعیت خود را تامین می‌کرد. نخستین واقعه‌ای که در کودکی غلامرضا روی داد و ضربه‌ای بزرگ و فراموش نشدنی بر روح او وارد کرد، آن بود که مرحوم پدرش برای تامین معاش خانواده ناچار شد خانه مسکونی خود را گرو بگذارد. شادروان تختی به لحاظ مشکلات خانوادگی فقط 9سال در دبستان و دبیرستان منوچهری خانی‌آباد درس خواند و در سال 1329 به سبب علاقه به کشتی و ورزش باستانی به باشگاه پولاد رفت.
تختی وقتی در سال ۱۳۲۸ در مسابقه بزرگ ورزشی (کاپ فرانسه) شرکت کرد، در همان ابتدا ضربه فنی شد؛ اما ناامید نشد و تلاش‌های جدی‌اش او را از میان بازنده‌ها بیرون کشید و سرانجام در سال ۱۳۳۰ در وزن ششم (۷۹کیلوگرم) به عضویت تیم ملی درآمد.
به گزارش سایت پارس فوتبال، وی در نخستین دوره مسابقه‌های کشتی آزاد قهرمانان جهان (‌هلسینکی، 1951) با وجود آن که هنوز 21 سال داشت، نایب قهرمان جهان شد.
درخشش خیره‌کننده تختی در رقابت‌های کشتی هلسینکی که در نخستین حضور او در مسابقه‌های قهرمانی جهان در فاصله کمتر از دو سال از ورودش به میادین ورزشی داخلی اتفاق افتاد، بیش از هر چیز نمایانگر ایمان و تلاش و اراده کم‌نظیر تختی و همچنین استعداد و مهارت فوق‌العاده او در زمینه کشتی بود.
گفتنی است، در اولین دوره مسابقات قهرمانی کشتی آزاد جهان که به لحاظ تاریخی، میدان معتبر و تعیین‌کننده‌ای برای کشتی ایران و جهان بود، تیم ملی کشتی آزاد ایران با ترکیب کامل و در هر هشت وزن آن زمان حضور پیدا کرد و با کسب دو نشان نقره (‌محمود ملاقاسمی و غلامرضا تختی) و دو نشان برنز، (عبد‌ا... مجتبوی و مهدی یعقوبی) در نتیجه درخشان و غیرقابل تصور پس از تیم‌های ملی ترکیه و سوئد عنوان سوم جهان را به دست آورد.
مسابقات سال ۱۹۵۱ هلسینکی (فنلاند) برای تختی آغاز راهی بود که طی ۱۵ سال آینده با کسب ده‌ها پیروزی و فتح سکوهای متعدد قهرمانی در بزرگ‌ترین میادین بین‌المللی کشتی ادامه یافت.
شادروان غلامرضا تختی در سال 1331 (1952) در نخستین حضور خود در رقابت‌های المپیک با کسب شش پیروزی و قبول یک شکست در برابر «دیوید جیما کوریدزه» از شوروی صاحب نشان نقره شد. وی در این مسابقه‌ها توانست حیدر ظفر ترک را که سال پیش با غلبه بر تختی قهرمان جهان شده بود، شکست دهد.
تختی در دومین دوره مسابقات جهانی که در خرداد ماه ۱۳۳۳ (۱۹۵۴) در توکیو برگزار شد، در وزن هفتم (۸۷ کیلوگرم) به رقابت پرداخت که با وجود پیروزی‌های درخشان و شایستگی فراوانی که از خود بروز داد با قبول یک شکست غیرمنتظره در برابر «وایکینگ پالم» سوئدی از راهیابی به فینال بازماند و در نهایت عنوان چهارمی این وزن را به دست آورد.
تختی شش ماه بعد در یک دیدار دوستانه در سوئد، «پالم» را با ضربه فنی شکست داد و باخت غافلگیرانه توکیو را به خوبی جبران کرد.
شادروان تختی همچنین در سال ۱۹۵۵ در جشنواره بین‌المللی ورشو موفق به کسب نشان نقره شد؛ اما سومین دوره مسابقه قهرمانی جهان (‌استانبول،۱۹۵۷) تجربه تلخی برای مرحوم تختی بود. وی که در این دوره از رقابت‌ها، برای اولین و آخرین بار در وزن فوق سنگین آن زمان (۸۷+‌‌کیلوگرم) کشتی می‌گرفت، به دلیل وزن بسیار کمتر نسبت به رقیبان با دو باخت حذف شد.
پهلوان ایران با وجود حذف شدن در استانبول، آبرومندانه کشتی گرفت و نتایجی که به دست آورد با توجه به آن که با وزن 92 کیلوگرم به مصاف کشتی‌گیران فوق سنگین رفته بود، در مجموع غیرقابل قبول نبود.
به عنوان نمونه «دیتریش» آلمان و «ایوان ویخریستیوک» روس، حریفان اصلی تختی در این رقابت‌ها ۱۱۰کیلوگرم وزن داشتند و علاوه بر آن در وزن خود نیز از تجربه خوبی برخوردار بودند.
در بازی‌های المپیک ملبورن (‌استرالیا) که در آذرماه 1335 (1956) برگزار شد، تختی یک بار دیگر در وزن هفتم (87کیلوگرم) به مصاف رقبایی از شوروی، آمریکا، ژاپن آفریقای جنوبی، کانادا و استرالیا رفت و با شکست تمامی حریفان، اولین نشان طلای خود را به گردن آویخت.
این برای نخستین بار بود که دو قهرمان از آمریکا و شوروی در یک سکوی معتبر جهانی پایین‌تر از حریف ایرانی قرار می‌گرفتند.
جهان پهلوان تختی در اسفندماه همان سال با غلبه بر مرحوم حسین نوری به مقام پهلوانی ایران دست یافت و صاحب بازوبند شد و در سال‌های 1336 و 1337 نیز این عنوان را تکرار کرد.
جهان پهلوان تختی در سال ۱۹۵۸ در بازی‌های آسیایی توکیو و مسابقات قهرمانی جهان در صوفیه به ترتیب نشان‌های طلا و نقره این رقابت‌ها را به گردن آویخت و در مهرماه سال۱۳۳۸(۱۹۵۹) در چهارمین دوره مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جهان که در تهران برگزار شد، سومین عنوان قهرمانی جهان خود را کسب کرد.
«بوریس کولایف» از شوروی تنها کشتی‌گیری بود که با امتیاز به تختی باخت و در 5 کشتی دیگر رقبای مجارستانی، لهستانی، فرانسوی، بلغار و ترک تختی با ضربه فنی مغلوب پهلوان ایران شدند.
تیم ملی کشتی آزاد ایران که در رقابت‌های تهران با اکتفا به دو مدال طلای غلامرضا تختی و امامعلی حبیبی با وجود برخوردی از امتیاز میزبانی در حفظ عنوان سومی سال‌های قبل نیز ناموفق بود، در هفدمین دوره بازی‌های المپیک (ایتالیا،۱۹۶۰) تا مکان پنجم رده‌بندی سقوط کرد. تختی کاپیتان تیم ملی و پرتجربه‌ترین کشتی‌گیر ایران که در این رقابت‌ها در وزن هفتم به میدان رفته بود، پس از پیروزی در پنج دیدار با در مسابقه نهایی با قبول شکست در برابر «عصمت آتلی» از ترکیه به گردن آویز نقره دست یافت.
مسابقه‌های قهرمانی جهان در یوکوهامای ژاپن، میدانی فراموش نشدنی برای کشتی ایران بود. تیم ملی کشتی آزاد کشورمان پس از حضور در 8 دوره مسابقات المپیک و جام جهانی در رقابت‌های جهانی 1959 ژاپن، پرافتخارترین حضور خود در تاریخ کشتی را رقم زد و با دریافت پنج نشان طلا، یک نشان نقره، یک نشان برنز و یک عنوان پنجمی به مقام قهرمانی کشتی آزاد جهان دست یافت.
جهان پهلوان تختی که در این مسابقات در وزن ۸۷ کیلوگرم به مصاف حریفان رفته بود با حضوری مقتدرانه آخرین مدال طلای خود را به گردن آویخت.
کشتی‌گیران آزاد ایران در ششمین دوره رقابت‌های قهرمانی جهان در تولیدوی آمریکا (1962) نیز حضوری شایسته داشتند.
تیم ملی ایران اگر چه نتوانست مقام قهرمانی خود را در این مسابقات حفظ کند؛ ولی کسب مقام سوم جهان نیز با توجه به کارشکنی‌ها و ناداوری‌هایی که در حق تختی و سایر کشتی‌گیران ایران روا شد، نتیجه قابل قبولی تلقی می‌شود.
جهان پهلوان تختی در این مسابقات با حضور مقتدرانه در برابر «وان براند» آمریکایی، «مروید» روسی و «عصمت آتلی» که از قهرمانان صاحب نام وزن هفتم بودند از حیثیت کشتی ایران به خوبی دفاع کرد و در نهایت پس از تساوی با «مروید» جوان تنها به دلیل 200 گرم اضافه وزن نسبت به حریف از دریافت نشان طلا محروم شد و به گردن‌آویز نقره رضایت داد.
قهرمان ارزشمند ایران در شرایطی در این دیدارها شرکت کرد که از بیماری خطرناکی رنج می‌برد با این حال عشق به ملت ایران او را به مصاف با بزرگترین قهرمانان جهان کشاند. شدت بیماری تختی به حدی بود که پس از دیدار فینال سریعا به نیویورک منتقل و روز بعد در بیمارستان بزرگ نیویورک تحت عمل جراحی قرار گرفت.
در فاصله سال‌های 1962 تا 1966 ، جهان پهلوان تختی با وجود سن بالا همچنان عضو تیم ملی ایران بود. اما تنها در بازی‌های المپیک 1964 توکیو شرکت کرد که در این دیدار با بداقبالی از کسب چهارمین نشان المپیک خود بازماند و به عنوان چهارمی جهان اکتفا کرد. البته جانشینان تختی در مسابقات جهانی صوفیه (1963) و منچستر (1965) از دریافت حتی یک امتیاز در وزن هفتم ناموفق بودند، این امر در کنار عشق وافری که ملت ایران به جهان پهلوان داشتند، موجی از درخواست‌های مردمی و مطبوعاتی برای حضور مجدد تختی در رقابت‌های جهانی را برانگیخته بود. پهلوان 36 ساله ایران با وجود عدم آمادگی کافی و گذشتن از مرز بازنشستگی شرکت در مسابقه‌های جهانی 1966 (تیرماه 1345) تولیدو را پذیرفت.
تختی در مسابقات انتخابی مسابقات جهانی ۱۹۶۶ از نظر نتایج فنی و پیروزی با ضربه فنی، بهترین چهره شناخته شده و به عنوان بهترین کشتی‌گیر وزن هفتم ایران راهی آمریکا شده بود، با این حال کارشکنی و برخوردهای سویی که از سوی برخی افراد و مقامات نسبت به او روا می‌شد روحیه او را تضعیف کرده بود.
جهان پهلوان تختی به هنگام عزیمت به آخرین سفر خود، در میان خیل عظیم مردمی که برای بدرقه او و همراهانش آمده بودند در گفت‌وگو با خبرنگار «کیهان ورزشی» گفت: هیچ چیز
نمی‌تواند مرا خوشحال کند، پول، مدال طلا، عشق و حتی عشق.
نسبت به این مردمی که به فرودگاه آمده اند، احساس شرمندگی می‌کنم. راستی چقدر محبت بدهکارم؟ من چرا باید کشتی بگیرم؟ چرا باید همراه تیم مسافرت کنم، تا سبب این همه مراجعت باشم؟ اگر پاسخ به این پرسش را می‌دانستم من هم می‌توانستم ادعا کنم چون دیگران هستم... وقتی کسی نداند چه عاملی سبب خوشحالی‌اش خواهد شد، یقینا نخواهد توانست بگوید چرا کشتی می‌گیرد و چرا همراه تیم مسافرت می‌کند»
تختی که بی‌امید به مصاف تازه نفس‌ها و جوانان جویای نام رفته بود، متاسفانه با بدترین قرعه ممکن نیز مواجه شد، به طوری که پس از پیروزی پنج بر صفر در مقابل حریفی از مجارستان به مصاف «الکساندر مدوید» و «احمد آئیک» (نفرات اول و دوم این دوره از رقابت‌ها) رفت و با قبول شکست در برابر آنها برای همیشه با صحنه کشتی خداحافظی کرد.
تختی چهار ماه پس از بازگشت از آخرین سفر خود (تولیدو 1966) در آبان ماه سال 1345 زندگی مشترک خود را با همسرش آغاز کرده که حاصل آن تولد بابک در سال 1346 بود و سرانجام پس از گذشت چهار ماه از تولد فرزندش، خبر در گذشت ابهام‌آمیز جهان پهلوان همه را در اندوهی عظیم فرو برد.
وضعیت کشتی
رستمی، رییس هیات کشتی تهران معتقد است در حال حاضر گرایش به ورزش، با نگاه پولی انجام می‌پذیرد و جوانان اغلب به سمت فوتبال کشیده شده‌اند. وی در خصوص این که وضعیت کشتی در ایران به چه صورت است گفت: چیز جدیدی در کشتی امروز رخ نداده است و جامعه کشتی نیازمند حمایت است. حقوق یک مربی درجه یک 45هزار تومان است و با توجه به این که 7ساعت در روز وقتش صرف می‌شود حقوقش باید حداقل 300هزار تومان باشد. رستمی افزود: اگر برای ورزش کشتی همانند دیگر ورزش‌ها، در مدارس، استعداد نوجوانان علاقه‌مند بررسی شود و تحت نظر مربیان مجرب قرار گیرند، ورزش کشتی می‌تواند تا دو سه سال دیگر جواب دهد.
غلامی، عضو هیات کشتی منطقه شرق تهران نیز با اشاره به مشکلات منطقه می‌گوید: پس از آن که طرح بزرگراه امام علی (ع) اجرا شد، باشگاه رسالت مورد تخریب قرار گرفت و آن جمعیت ۷۰۰-۸۰۰نفری که در این باشگاه حضور می‌یافتند، پراکنده شدند.
آموزش کشتی در راه
علاقه‌مندان به فراگیری ورزش باستانی کشتی می‌توانند با هزینه‌ای نه چندان زیاد به آموزش کشتی بپردازند. طبق نرخ اتحادیه کشتی، قیمت آموزش کشتی در ماه برای نوجوانان ۲هزار تومان و برای بزرگسالان ۴هزار تومان است.
البته مبلغ 3هزار تومان نیز برای حق بیمه سالانه در ماه اول از فراگیران کشتی در تهران و 2هزار تومان خارج از تهران دریافت می‌شود.
اما واقعیت این است که قیمت‌های دریافتی از سوی برخی باشگاه‌های بسیار بیشتر از نرخ اتحادیه است که البته نیاز است در این خصوص اقدامات لازم صورت گیرد. چنانچه قیمت این اتحادیه پایین است و صاحبان باشگاه‌ها را تامین نمی‌کند باید ترتیباتی داده شود تا قیمتی متعادل تعیین شود که نه باشگاه متضرر شود و نه فراگیران و در مقابل متخلفان که در برخی موارد فقط سرمایه دارند و نه ورزشکار، مورد پیگرد قرار گیرند.