کتاب
لابی اسرائیل، تابوی دیپلماسی آمریکا
نام کتاب: لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا
نویسندگان: جان جی. میرشایمر، استفن ام. والت
از زمانی که مجله فارین افرز در سال ۱۹۹۳ مقاله برخورد تمدنهای ساموئل هانتینگتون را منتشر کرد، هیچ کتاب یا مقاله آکادمیکی به اندازه کتاب «لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا» جنجال به پا نکرده است.
بخش نخست
نام کتاب: لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا
نویسندگان: جان جی. میرشایمر، استفن ام. والت
از زمانی که مجله فارین افرز در سال ۱۹۹۳ مقاله برخورد تمدنهای ساموئل هانتینگتون را منتشر کرد، هیچ کتاب یا مقاله آکادمیکی به اندازه کتاب «لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا» جنجال به پا نکرده است. این کتاب که نوشته جان میرشایمر، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو و استفن والت، استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد است، به خاطر وزن و اعتبار علمی مولفانش و ادعاهای جنجالبرانگیز مطرح شده در آن، به یکی از معدود کتابهای آکادمیکی تبدیل شد که به فهرست کتابهای پرفروش روزنامه نیویورکتایمز راه یافت.
این کتاب که ابتدا در ماه مارس ۲۰۰۶ به شکل مقالهای ۳۲ صفحهای در مجله معتبر «لاندن ریویو آو بوکز» منتشر شد و سپس با توجه به تحولات جدید خاورمیانه به ویژه جنگ لبنان و مسائل ایران در حد کتابی ۵۰۰صفحهای بسط یافت، به خاطر پرداختن به موضوعی که یکی از تابوهای سیاسی در آمریکا محسوب میشود ــ یعنی تاثیر لابی اسرائیل بر سیاست خارجی این کشور ــ موجب صفآرایی دو جبهه مخالفان و موافقان کتاب و جدالهای تند قلمی و رسانهای شده است که با وجود گذشت چند ماه از زمان انتشار کتاب، هنوز فروکش نکرده است.
نویسندگان کتاب «لابی اسرائیل و...» در اثر خود با ارائه مستنداتی علمی نشان دادهاند که ایالات متحده آمریکا امنیت خود را قربانی منافع یک کشور دیگر، یعنی اسرائیل، کرده است و علاوهبر این سیاست آمریکا در قبال منطقه خاورمیانه نیز به کلی تحتتاثیر «لابی اسرائیل» قرار دارد.
میرشایمر و والت، لابی اسرائیل را ائتلاف قدرتمندی از افراد و سازمانهای با نفوذ تعریف میکنند که در جهت تغییر سمت و سوی سیاست خارجی آمریکا در جهت منافع اسرائیل فعالیت میکند.
به نوشته این کتاب، «هسته اصلی لابی اسرائیل را یهودیان آمریکا تشکیل میدهند که بخش اعظمی از فعالیتهای روزمره خود را به تغییر جهت سیاست خارجی آمریکا در جهت منافع اسرائیل اختصاص میدهند.» البته نویسندگان کتاب در ادامه تصریح میکنند که تمامی یهودیان آمریکا عضو این لابی نیستند و در بین اعضای این لابی نیز در مورد بعضی سیاستهای خاص اسرائیل، اختلافنظر وجود دارد. میرشایمر و والت در بخشی از کتاب خود مینویسند: «تاکنون هیچ محفلی به اندازه لابی اسرائیل نتوانسته است، سیاست خارجی آمریکا را از عملکرد در جهت تامین منافع ملی خود منحرف کند و در عین حال مردم و سیاستمداران آمریکایی را متقاعد کند که منافع دو کشور آمریکا و اسرائیل، اساسا یکسان و مشابه هستند.» به نوشته مولفان این کتاب، لابی اسرائیل در اساس، تفاوتی با دیگر لابیهای قومی یا صنفی ندارد؛ اما آن چه موجب تمایز آن از دیگر لابیها میشود، قدرت و تاثیرگذاری خارقالعاده آن بر سیاست خارجی آمریکا است. لابی اسرائیل این قدرت و تاثیرگذاری را از طریق نفوذ خود در قوه مجریه، انعکاس نظرات خود در رسانههای ارتباط جمعی و تنبیه و تشویق نمایندگان کنگره به دست میآورد.
میرشایمر و والت سوءاستفاده از برچسب و اتهام «ضدیهودیت» را یکی از مهمترین ابزارهای لابی اسرائیل در جهت تحقق منافع خود و خاموش ساختن صدای مخالفانشان میخوانند و میگویند که اکنون و پس از کنترل افکار عمومی و دولتمردان آمریکایی، لابی اسرائیل عمده تلاش خود را معطوف کنترل فضای دانشگاهی و حذف دیدگاههای انتقادی نسبت به اسرائیل در فضای آکادمیک آمریکا کرده است. مولفان کتاب در پایان اینگونه نتیجهگیری میکنند که اگر لابی اسرائیل در تعیین سمت و سوی سیاست خارجی آمریکا به طور کامل موفق شود، «مخالفان و دشمنان اسرائیل در منطقه خاورمیانه یکی پس از دیگری تضعیف یا سرنگون میشوند، دست اسرائیل برای برخورد با فلسطینیها باز میشود و در این میان عمده هزینهها، تلفات و جنگها به دوش آمریکا میافتد.»
لابی اسرائیل چیست؟
کتاب «لابی اسرائیل و...» هسته اصلی لابی اسرائیل را سازمانهایی چون کمیته روابط عمومی آمریکایی اسرائیل (آیپک)، کمیته یهودیان آمریکا و انجمن روسای سازمانهای یهودی آمریکا ذکر میکند و این سازمانها را تحت کنترل نیروهای تندرویی میخواند که عمدتا با اهداف توسعهطلبانه حزب لیکود اسرائیل همسو هستند و در تضاد با مفاد قرارداد صلح اسلو عمل میکنند.
لابی اسرائیل همچنین طی ۲۵سال گذشته در شماری از مهمترین مراکز تحقیقاتی و مطالعاتی آمریکا چون آمریکن اینترپرایز انستیتو، انستیتو بروکینگ، مرکز سیاست امنیتی، انستیتو تحقیقات سیاست خارجی، بنیاد هریتیج، انستیتو هادسن و... نفوذ کرده است و حضوری تعیینکننده در این مراکز مطالعاتی دارد. لابی اسرائیل همچنین مسیحیان اونجلیک بانفوذی چون گری بائور، جری فالول، رالف رید و پت رابرتسون را شامل میشود و نئوکانهای تندرویی چون جان بولتون، ویلیام بنت و جان کرکپاتریک نیز در ارتباط تنگاتنگی با این لابی قرار دارند.
آیپک بازوی اصلی نفوذ لابی اسرائیل بر نمایندگان کنگره محسوب میشود و اعمال نفوذ لابی بر قوه مجریه نیز از طریق سازماندهی آرای رایدهندگان یهودی در انتخابات ریاستجمهوری صورت میگیرد. سازمانهای کلیدی و قدرتمند یهودی همچنین با اعمال نفوذ بر عزل و نصب مدیران دولتی، اطمینان حاصل میکنند که منتقدان اسرائیل در پستهای مهم مرتبط با سیاست خارجی قرار نگیرند.
به نوشته مولفان کتاب، فعالیتهای لابی اسرائیل همراه با توطئه و دسیسه نیست و یهودیان آمریکایی و متحدان مسیحی آنها از همان ابزارهای معمول دیگر لابیها و گروههای فشار استفاده میکنند؛ اما به خاطر قدرت و نفوذ خود این کار را بسیار بهتر و موثرتر از دیگر گروهها انجام میدهند.
اما در عین حال، نفس وجود لابی اسرائیل ثابت میکند که حمایت بیقید و شرط از اسرائیل همسو با منافع ملی آمریکا نیست، چرا که اگر چنین بود نیاز به ایجاد لابی و گروه فشار برای تاثیرگذاری بر سیاست خارجی آمریکا منتفی میشد.
ارسال نظر