روشهای رسیدن به حسابداری ناب
زهرا منصورفر**
سمیه جنگی***
چکیده
تفکرناب به سرعت پارادایم غالب تولید میشود. واحدهای تجاری برای به حداکثر رساندن سود و ارزش خود از فلسفهها و روشهای گوناگونی استفاده کردهاند.
زهرا منصورفر**
سمیه جنگی***
چکیده
تفکرناب به سرعت پارادایم غالب تولید میشود. واحدهای تجاری برای به حداکثر رساندن سود و ارزش خود از فلسفهها و روشهای گوناگونی استفاده کردهاند.
این تلاشها از دهه ۱۹۸۰ به بعد جنبه علمی بیشتری پیدا کرد و شرکتها با به کارگیری روشهای علمی تکنیک تولید ناب و حسابداری ناب سعی کردند شیوه خود را بهتر کرده و راهبردهای کار آمد را مورد استفاده قرار دهند (جمشیدی نوید و همکاران، ۱۳۸۹). بهرغم اینکه شرط لازم برای تحقق اهداف تولیدناب، استقرار سیستم حسابداری ناب است و بدون کاربرد این سیستم فرآیند تولیدناب در همین مرحله کاربردی ابقا شده و توسعه نخواهد یافت اما در عمل فاصله محسوسی بین رشد سیستمهای تولید ناب و حسابداری ناب وجود دارد (معینالدین و همکاران، ۱۳۸۹). همان طوری که شرکت با تولیدناب رشد میکند و تفکرناب برای بخش زیادی از فرآیندهای تولید به کار گرفته میشود حسابداری ناب به شکل عمیقتری میتواند معرفی شود، سیستمهای هزینهیابی استاندارد بیحاصل میتواند حذف شوند و به جای آنها روشهای قابل فهم صحیح و ساده هزینه یابی جریان ارزش جایگزین شود. پس لازم است برای دستیابی به پیشرفت اهداف ناب از سیستم حسابداری ناب استفاده شود (تابلی و خرم دل، ۱۳۸۹)
واژگان کلیدی: حسابداری ناب، فلسفه ناب، تفکرناب، فعالیت ناب.
مقدمه
فلسفه ناب مهمترین استراتژی برای شرکتهای تولیدی است که مایل به رسیدن به پیشرفت جهانی هستند و برای رسیدن به برتری توسط تمرکز بر پیشرفت مداوم و حذف ضایعات، تاکید دارد. این استراتژی کلی است و تغییراتی را برای تولید و حسابداری به گونهای اجباری میکند که با محیط عملیاتی شرکت عجین شود. تولیدکنندگان آمریکا به تفکرناب چشم دوخته اند تا تولید را بهتر کنند، هزینهها را کاهش دهند، انعطاف ایجاد کنند، ارزش بهتری را برای مشتری خلق کنند و سود نقدینگی و قیمت سهام را افزایش دهند با پیشرفت شرکت در تفکرناب افراد بیشتری نیاز به سیستم حسابداری را حس میکنند که حامی فعالیتهای نابشان است (ویدنر و همکاران،۲۰۱۱)
دیدگاه حسابداری از اصول ناب بیان میکند که شرکتها تکنیکهایی را ترکیب میکنند تا اتلاف را در فرآیند کار کاهش دهند و تصمیمگیری و کنترل را در محیط تولید ناب تسهیل بخشد. برای مثال روشهای حسابداری ناب به خصوص دنبال راهی برای کاهش گامها در فرآیند معاملات، حذف هزینههای استاندارد به نفع هزینههای واقعی و عدم تخصیص هزینهها هستند در حالی که روشهای کنترل ناب روی سیستمهای اندازهگیری عملکرد مجدد تمرکز میکند حسابداری ناب و روشهای کنترل یک روش جدید از مدیریت واحدهای تجاری است که بر اساس اصول ناب و روشهای ناب بنا شده است (کندی و ویدنر، 2008).
حسابداری ناب یکی از ابزارهای پیادهسازی تفکر ناب است. در این رویکرد که مبتنی بر پارادایم ارزشآفرینی است ارزش تنها محدود به شرکت نیست بلکه در کل زنجیره ارزش جاری میشود.
با این رویکرد سیستمهای هزینهیابی سنتی که تنها به سود آوری و استفاده از ظرفیت توجه دارند کارآ نخواهند بود. هزینه یابی جریان ارزش که شیوه هزینه یابی حسابداری ناب است هزینهها را با محوریت جریان ارزش میبیند نه واحد محصول، اطلاعات حسابداری ناب از جمله تحلیل هزینه جریان ارزش میتواند موفقیت پروژههای بهبود را نیز پیگیری کند و صرفه جویی در هزینهها ناشی از تغییرات ناب را نظارت نماید (حاجیها، 1386).
تفکر ناب
اصول تولید ناب از تفکر ناب بر گرفته شده است. تفکر ناب نگرشی است برای افزایش بهرهوری و ارزش آفرینی مستمر و حداقل کردن هزینهها و اتلافها، اصول تفکر ناب در برگیرنده موارد زیر است:
۱- نحوه تعیین ارزش هر محصول
2- شناسایی جریان ارزش محصول
۳- ایجاد حرکت بدون وقفه در زنجیره تولید
4- پیگیری کمال
اصول تفکر ناب
تفکر ناب بر این نکته مهم تاکید دارد که ارزش دقیق هر محصول یا خدمت را مصرف کننده نهایی تعیین میکند، این اصل با مفهوم هزینهیابی هدف، پیوندی جدی دارد، زیرا هزینهیابی هدف، ابزاری برای درک این مطلب است که چگونه شرکت برای مشتریان ایجاد ارزش میکند و نیز برای ایجاد ارزش بیشتر چه باید کرد (صفار، 1378).
تفکر ناب در محیطی رخ میدهد که مدیران ارشد کارکنان را حمایت میکنند و در بین آنها کار اجرایی و سیستم و فرآیند رسمی سازمانی هماهنگی موجود است.
فعالیتهای ناب
در دنیای بازار رقابتی و در حال تغییر دو دهه قبل، شرکتهای تولیدی مجبور به بهبود کیفیت، هزینه انعطافپذیری، زمان پاسخ به مشتری شدهاند. آنها این کار را با اعمال فعالیتهای مختلفی مانند چرخهکیفی یا کنترل فرآیند آماری، مدیریت موجودی انباری به موقع مدیریت کیفیت جامع، ۶سیگما، نگهداری پیشگیرانه جامع انجام دادند، هر یک از اینها اثر حاشیهای بر بهبود فرآیند مداوم دارد. به تازگی این فعالیتها به عنوان مجموعه ابزاری شناخته شده که با هم در حمایت از آنچه پارادایم غالب تولید است یعنی تفکر ناب عمل میکنند. جوهره فلسفه ناب این است که همه فرآیندهای تجاری و کارکردها به شکل تیم منسجم و متحدی در میآید که هدفشان فراهم سازی ارزش بهتر برای مشتریان است یعنی ناب بودن اگر بخواهد پتانسیل خود را بشناسد نمیتواند در انزواعمل کند. مطالعه آبروین ۲۰۰۶ نشان میدهد که میان شرکتهای تولیدی که امور ناب را فقط در سطح شرکتها به کار بردهاند، با کسانی که تفکر ناب را در سازمان توسعه دادهاند شکاف عملکردی وجود دارد. تحقیقات قبلی در مدیریت عملیاتی و رفتار سازمانی بر فعالیتهای مهم مثل مدیریت موجودی بهنگام و مدیریت کیفیت جامع و مدیریت منابع
انسانی متمرکز بود. مطالعات متعددی بر جنبههای مختلف امور تولیدی پیشرفته خاصی مثل کیفیت و رشد مداوم و دیگر تکنیکهای ناب متمرکز شدهاند. سازگاری اجزای انسانی، کاری و سازمانی رسمی و غیررسمی برای عملکرد خوب لازم است. سازگاریدرجهای است که طبق آن، تقاضا، اهداف، موضوعات و ساختارهای یک بخش با بخشهای دیگر همخوان است. طبق این چارچوب اجزا باید یکپارچه باشند و تغییر یکی بر دیگری اثر بگذارد (ویدنر و همکاران، ۲۰۱۱).
تولید ناب
تولید ناب به معنای حذف هر گونه فعالیت بدون ارزش افزوده است. در واقع فلسفه و نگرشی است که در صدد حذف و از بین بردن هرگونه فرآیند اضافی از مرحله تهیه مواد اولیه تا تولید و در نهایت فروش است که ارزش افزودهای را ایجاد نمیکند (بختیاری و گودرزی، ۱۳۸۸).
در حسابداری ناب نیز اتلاف منابع از اهمیت زیادی بر خوردار است برخی از این موارد اتلاف عبارتنداز:
۱- اتلاف ناشی از موجودیهای اضافی
2- اتلاف ناشی از حملونقل
۳- اتلاف ناشی از قطعات معیوب
4- اتلاف ناشی از زمان بیکاری و انتظار تولید
۵- اتلاف ناشی از حرکات زاید و بدون ارزش افزوده
6- اتلاف ناشی از تولید اضافه
بنابراین حسابداری ناب فلسفه و نگرشی درصدد حذف و از بین بردن هرگونه فرآیند اضافی از مرحله تهیه مواد اولیه تا تولید و در نهایت فروش است که ارزش افزودهای را ایجاد نمیکند.
حسابداری ناب
پس از بیان مقدمات پیش گفته به بحث اصلی یعنی حسابداری ناب میرسیم حسابداری ناب دو معنا دارد: اول به کاربرد مفاهیم ناب در فرآیند حسابداری اشاره میکند که حذف ضایعات در امور حسابداری است، دوم تغییر در سیستم حسابداری مدیریت سنتی را به گونهای نشان میدهد که با محیط ناب مرتبط تر باشد. معنای دوم بر عملیات حسابداری برای ناب بودن تاکید میکند که گاهی هزینهیابی جریان ارزش نامیده میشود و مفهوم پرچالشی برای شرکتها است. جریان ارزشی در سازمانها از طراحی محصول تا فروش و خدمات پس از فروش ادامه مییابد. کانتیگهام و گیوم بیان میکنند که شرکتهای تولید ناب که سیستم هزینهیابی مدیریتی مبتنی به جریان ارزشی را بهکار میبردند، تمرکز سیستمی بر رشد مداوم و حذف ضایعات توسط فرآیند حسابداری سادهتر و سیستم حسابداری مدیریت استراتژیکی تری را دارا هستند. پارک نیز بیان میکند که کاربرد موفق فلسفه ناب نیازمند این است که مسوول اجرایی ارشد آن را به طور عمیقی درک کند و برای موفقیت هر تغییر اصلی در استراتژی و محیط سازمانی باید به همراه تلاش متمرکزی از طرف مدیر ارشد باشد. فعالیتهای حسابداری در یک محیط ناب باید با حذف فعالیتهای بدون
ارزش افزوده ساده و جریان ملایم تولید در عملیات حفظ شود و تمرکز تولید بر تعیین و حذف ضایعات باشد. در این محیط یک سیستم گزارشگری باید ایجاد شود که پیوستگی راهبردی با اهداف عملیاتی دارد و تصمیمگیری مناسب را قطعی میکند. کانتینگهام و گیوم میگویند که مسوولیت حسابداری از تهیه اطلاعات حسابداری ساده، زمانمند و قابل درکی است که استراتژی شرکت را پشتیبانی میکند و رفتارهای درست را برمیانگیزد (ویدنر و همکاران، ۲۰۱۱).
تفاوت محیط حسابداری ناب و محیط حسابداری سنتی
شرکتهای تولیدی بسیاری سیستم حسابداری سنتی را با تمرکز بر بررسی موجودی انبار و سربار و کاراجرایی میکنند. هدف چنین سیستمی پشتیبانی تصمیمگیری در محیطی است که موجودی انبار بخش مهمی از ترازنامه است. با این حال ویژگیهای حسابداری مثل تمرکز بر تغییر و کارآیی محاسبات، اشتغال به کار مستقیم، جستوجوی موجودی گسترده و تخصیصهای سربار بر اساس کار مستقیم میتواند موفقیت فعالیتهای ناب را دچار مشکل کند.
برخلاف سیستم سنتی، جریان مبتنی بر ارزش به طور متفاوتی سازماندهی میشود و هدف متفاوتی دارد. جریان مبتنی بر ارزش همه هزینههای تولید مستقیم را به جریان ارزشی وصل میکند و میکوشد تا هزینه واقعی با تخصیصهای حداقل قبضه کند و طراحی شده است تا اهداف ناب حفظ و موجودی انبار بهینه را محقق سازد، عملیات را ساده و فعالیتهای ضایعات را حذف کند، زیرا سیستمهای سنتی و جریان مبتنی بر ارزش اهداف متفاوتی دارند، شرکتهای متمرکز بر امور حسابداری سنتی کمتر از جریان مبتنی بر ارزش استفاده میکنند پس بهکار گیری امور حسابداری سنتی اثر منفی بر بهکارگیری هزینه جریان ارزش خواهد داشت.
وقتی شرکتهای تفکر ناب فلسفه شان را در سازمان فرهنگ سازی میکنند، حمایت کارکردهایی مثل حسابداری برای شروع به کارگیری ابزار ناب آسانتر میشود، تکامل محیط ناب برای تشویق حسابداران به تعامل با پرسنل شرکتها به منظور درک نیازهای اطلاعاتی و سنجش عملکرد شان با اهداف راهبردی است. در مدل تحقیقی حسابداری مدیریت راهبردی، کادر وگیلرینگ دریافتند که حسابدارانی که روابطی را با پرسنل غیرحسابداری دارند، در فرآیند مدیریت راهبردی با قدرت رسیدن به اهدافشان فعالترند. حسابدارانی که بیشتر به شرکای تجاری راهبردیشان و شرکتکنندگان امور مداوم در حال رشد اشتغال دارند، بیشتر ضرورت سادهسازی و تغییر سیستم گزارش حسابداریشان را درک میکنند.
جریان مبتنی بر ارزش یک سیستم حسابداری مستقیم است که پیشرفت مداوم و کاهش ضایعات در تفکر ناب را دنبال و از امور راهبردی متکی بر جریان مبتنی بر ارزش حمایت میکند. بنابراین بهکارگیری فعالیتهای حسابداری راهبردی یکپارچه و ساده اثر مثبتی بر بهکارگیری هزینه جریان ارزش دارد. تاکید زیادی بر گزارشگری مالی و محیط سنتی، شرکتها را تشویق به مدیریت توسط ادعا میکند نه مدیریت و سنجش فعالیتهای ایجاد ارزش، سازمانهای ناب برای پاسخ سریع به تقاضاهای متغیر و بهکارگیری کنترلهای مدیریت بصری طراحی میشوند که هرروز، به روز میشوند تا اطلاعاتی فراهم کنند و نیاز را مطرح سازند تا فرآیندهای تولید راکنترل کنند. شرکتهایی که فلسفه ناب را فراتر از محیط با تمرکز و رشد مداوم در کارها و تهیه عملکرد راهبردی مشهور و آشکار برای همه پرسنل بهکار میبرند نیاز به سیستم حسابداری ناب را بیشتر حس میکنند. (ویدنر و همکاران،2011)
جنبههای مهم حسابداری ناب
1- سنجش عملکرد
۲- حذف ثبتهای غیر ضروری حسابداری
3- ارزیابی تغییرات وضعیت مالی شرکت از بهبود تولید ناب
۴- هزینهیابی جریان ارزش جایگزین هزینهیابی استاندارد
5- تصمیمهایی که مبتنی بر هزینههای استاندارد بوده اکنون مبتنی بر عوامل سودآوری وحاشیه سود جریان ارزش هستند
۶- پیشرفت فرآیند تجاری شرکت در بعد جذب مشتری (معین الدین و همکاران، ۱۳۸۹)
نتیجه
شرکتهایی که رویکرد حسابدار ی ناب را بهکار برده اند فرآیندهای حسابداری شان را ساده و برخی بررسیهای موجودی و تخصیصهای سر بار را حذف کردهاند بنابراین در این مقاله به اهم جنبههای حسابداری ناب پرداخته شد. حسابداری ناب مبین تغییر سیستم تولید و حرکت به سمت تولید ناب است و مدیریت را ملزوم میکند تا با کسب توانایی بررسی تغییرات ایجاد شده پاسخگوی نیاز اطلاعات استفاده کنندگان داخلی یا خارجی است و این موضوع بدون درک عمیق توسط مسوول اجرایی ارشد وکارکنان امکانپذیر نیست. شرکتهای دارای تفکر ناب میکوشند طرحهای تخصصی سربار سنتی شان را به همراه سیستمهای بررسی موجودی با بهکارگیری هزینهیابی جریان ارزش مطابقت دهند واین صرفه جویی زمانی حاصل از حذف صدها معامله و بررسی موجودی بهنگام و وجود حداقل موجودی یا موجودی ثابت است و حسابداری ناب با حذف گزارشهای عمودی و حذف فعالیتهای فاقد ارزش افزوده و همگام با اهداف راهبردی و عملیاتی سازمان تصمیم گیری درست وبه موقع را امکانپذیر میسازد. بنابراین پیشنهاد میشود در تحقیقهای آتی تکنیکهای نوین دیگر مثل مهندسی ارزش و۶سیگما نیز در حسابداری ناب مورد بررسی قرار گیرد.
منابع در روزنامه دنیای اقتصاد موجود است
*دانشجوی کارشناسی ارشد MBA دانشگاه امیرکبیر
**دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات واحد ارومیه
*** دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری، دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم تحقیقات واحد ارومیه
ارسال نظر