محسن پروان

بهره‌وری، واژه‌ای است که در فرهنگ لغت آن را «بافایدگی»، «سود برندگی» و «کامیابی» معنی کرده‌اند و در فعالیت‌های اقتصادی همواره برای رشد و بقا به دنبال ارتقای آن بوده‌اند. اما در واقعیت صنعت ما جایگاه و نقش بهره‌وری چیست؟ و نگاه فعالان اقتصادی به آن چگونه است؟ مسلما در هر شرایطی باید سه عامل بقا، رشد و سودآوری همواره در بنگاه اقتصادی حفظ شده و مسیر پیش رو بر مبنای ارتقای آن انتخاب شود و آنچه مسلم است حفظ این مهم همیشه از مسیر افزایش سرمایه (اعم از سرمایه فیزیکی یا نیروی انسانی) به علت محدودیت منابع امکان‌پذیر نخواهد بود و تنها راه تداوم بقا، رشد و سودآوری حرکت در مسیر بهره‌ور کردن سرمایه و سیستم کار و تولید (کالا و خدمات) است و اگر مجموعه‌ای بهره‌وری و ارتقای آن را به‌عنوان اصلی‌ترین خط‌مشی و ماموریت دنبال نکند، در طول زمان محکوم به شکست و نابودی خواهد شد.

اما آنچه از شاکله امروز صنعت، پیداست به دلایل مختلف از جمله دولتی بودن بخش اعظم اقتصاد ایران، بهره‌وری اهمیت خود را از دست داده و اگر نگوییم مفهومی فراموش شده در اقتصاد دولتی است، می‌توان گفت از اهمیت چندانی برخوردار نبوده است.

تولید بدون توجه به قیمت تمام شده یا مقایسه کیفیت محصول تولید شده با مشابه خارجی آن از شاخص‌ترین نمادهای عدم توجه به بهره‌وری در سیستم است. انباشت نیروی انسانی در سازمان‌ها و بنگاه‌های تولیدی ایران، در کنار انباشت سرمایه‌های مازاد و صرف زمان ۲ تا ۶ برابر استانداردهای جهانی برای اجرای پروژه‌های مختلف صنعتی در ایران از دیگر نمونه‌های عدم توجه به بهره‌وری در سال‌های گذشته است.

اما مسیر صنعت و اقتصاد ایران و سرعت یافتن مبادلات جهانی به دلیل پیشرفت در صنعت حمل‌ونقل و توسعه در صادرات و واردات باعث شده است تا عدم بهره‌وری در ابعاد مختلف صنعت کشور خودنمایی کرده و زنگ خطر را برای تولید داخلی به صدا در بیاورد. امروز اگر بخواهیم شاخص‌های صنعتی را در بخش‌های مختلف از تولید فولاد و سیمان تا تولید خودرو و صنایع بالادستی با استانداردهای جهانی مقایسه کنیم، به تفاوتی فاحش و چشمگیر خواهیم رسید. شاخص‌هایی از قبیل میزان مصرف انرژی، میزان تولید به ازای هر نفر نیروی انسانی، میزان تولید گازهای گلخانه‌ای به ازای هر واحد تولید و... . تنها برای نمونه میانگین مصرف انرژی به ازای هر تن فولاد خام در ایران بیش از ۴۳ گیگاژول بر تن است. این در حالی است که میانگین این عدد در سایر کشورها در حدود ۲۵ گیگاژول بر تن بوده و در کشوری نظیر ژاپن تنها ۲/۱۹ گیگاژول بر تن است یا استاندارد نیروی انسانی مورد نیاز به ازای هر یک میلیون تن فولاد خام در سال کمتر از ۱۰۰۰ نفر است؛ در حالی که این عدد در ایران در کارخانه‌های مختلف تا ۵۰۰۰ نفر را نیز شامل می‌شود.

برای رفع این مشکلات و حرکت در مسیری که منجر به رقابت‌پذیر بودن صنعت و تولید داخلی شود، تنها راه ممکن افزایش بهره‌وری و حرکت در مسیر بهره‌ور کردن سیستم تولید در ایران است و این مهم مسلما از راه افزایش سرمایه‌گذاری ممکن نخواهد بود. برای این امر باید نگاه به تولید تغییر کرده و فرهنگ بهره‌وری جایگزین فرهنگ اشتباه تولید به هر قیمت و شرایطی شود. شاید بهتر است مسوولان و دست‌اندرکاران امر از امروز به جای بررسی و ارائه آمارهای مختلف در ارتباط با میزان تولید، قیمت هر واحد تولید را به عنوان شاخص و افتخار اعلام نمایند. در این صورت و با ارتقا و بهره‌ور شدن تولید می‌توان مسیر توسعه پایدار را پیمود؛ چراکه بی‌تردید بهره‌وری مزیت رقابتی در مسیر توسعه پایدار صنعتی هر جامعه‌ای است.اما اگر بخواهیم بهره‌وری در معادن و صنایع معدنی کشور را به عنوان مهم‌ترین بخش پایه‌ای توسعه ارتقا دهیم، شاید بهترین و موثرترین راه افزایش آن، رقابتی شدن بازار این صنعت و ایجاد رقابت کامل در عرصه تولید و عرضه محصولات است. مسیری که به دلیل دولتی بودن ساختار و بخش اعظم این معادن و صنایع معدنی مسیری محال و دوردست به نظر می‌رسد.

برگزاری همایش‌هایی نظیر نخستین همایش جایزه بهره‌وری معادن و صنایع معدنی ایران در ۲۳ آبان‌ماه جاری هر چند منجر به شفاف‌سازی و ایجاد انگیزه برای بررسی و ارزیابی سیستم‌های بهره‌وری می‌شود، اما به دلیل عدم‌امکان تغییر ساختار غیررقابتی این بازار به خودی خود نمی‌تواند به ارتقای بهره‌وری کمک شایان توجهی نماید و تنها مسیر فرهنگ‌سازی نگاه به بهره‌وری را هموار می‌سازد. بهتر آن است مسوولان علاوه‌بر برگزاری این‌گونه همایش‌ها که می‌تواند منجر به دلگرمی تلاشگران عرصه بهره‌وری شود، در جهت رقابتی کردن بازار و اجرای اصولی و درست اصل ۴۴ قانون اساسی اقدام کنند.

ممنوعیت صادرات و واردات و تصویب عوارض بالا برای صادرات بزرگ‌ترین ضربه به رقابتی شدن صنعت و در نتیجه به بهره‌وری خواهد بود. بررسی اینگونه موارد و زیان‌های وارده به صنعت به خاطر این نوع تصمیم‌ها در درازمدت در این همایش‌ها شاید بتواند از تکرار آن در آینده جلوگیری کند و منجر به تغییر رویه مسوولان برای اتخاذ تصمیمات غافلگیرانه شود.