یادداشت
مصائب توسعه صنعت فولاد در ایران
صنعت فولاد ایران در حالی سال ۲۰۱۲ را پشت سر گذاشت که تولید فولاد خام آن به مرز ۵/۱۴ میلیون تن رسید که نسبت به مدت مشابه سال قبل با رشد ۱/۱۰ درصدی همراه بوده است و این در شرایطی است که تولید فولاد خام در جهان در سال ۲۰۱۲ تنها ۳/۱ درصد نسبت به سال ۲۰۱۱ رشد داشته است و به عدد ۱۵۱۰ میلیون تن رسیده است.
صنعت فولاد ایران در حالی سال ۲۰۱۲ را پشت سر گذاشت که تولید فولاد خام آن به مرز ۵/۱۴ میلیون تن رسید که نسبت به مدت مشابه سال قبل با رشد ۱/۱۰ درصدی همراه بوده است و این در شرایطی است که تولید فولاد خام در جهان در سال ۲۰۱۲ تنها ۳/۱ درصد نسبت به سال ۲۰۱۱ رشد داشته است و به عدد ۱۵۱۰ میلیون تن رسیده است.
انتظار میرود جایگاه ایران در مقایسه با سایر کشورها از جایگاه 17 ام به پانزدهمین تولیدکننده فولاد جهان ارتقا یابد، اما در این سال رکود اقتصادی در کشورهای توسعه یافته منجر به کاهش تولید فولاد شده است و کشورهایی نظیر ایتالیا و اسپانیا با کاهش تولید روبهرو شدهاند و تولید کشور چین نیز تنها 4 درصد رشد داشته است. اما با وجود این توفیق برای صنعت فولاد ایران، مقایسه میزان تولید فولاد خام با برنامه توسعه فولاد به میزان 50 میلیون تن در سال حرکت کند توسعه را در قیاس با برنامه نشان میدهد، اما به راستی چرا صنعت فولاد ما دچار این وضعیت است و آیا باید از رشد فعلی آن راضی بود که در آن صورت و با وجود حفظ روند رشد تنها سالانه 1 تا 5/1 میلیون تن، برای تولید 50 میلیون تن در سال باید تا سال 1415 منتظر ماند (بیش از 10 سال تاخیر از برنامه) یا سرعت توسعه را سریعتر کرد و طرح هایی که راهاندازی آن شبیه به آرزو شده است و در استهلاک و مرور زمان کمکم به فراموشی سپرده میشود چون طرحهای استانی را به چرخه حیات باز گرداند؟
برای این موارد باید مشکلات حال حاضر صنعت فولاد ایران را مورد ارزیابی قرار داد؛ مصائبی که به راستی گریبان تولیدکنندگان و سرمایهگذاران صنعت فولاد را گرفته است و مانعی جدی برای توسعه این صنعت پایه و مادر ایجاد کرده است که در صورت ادامه روند فعلی مسیر پیش رو به مراتب دشوار تر نیز خواهد شد و امکان توسعه در آن سلب میشود.
1- نوسان قیمت ارز: فولاد نیز مانند سایر بازارها از آسیبهای ناشی از نوسان قیمت ارز در امان نبوده و این در حالی است که نوسانات این بازار از دو جنبه تاثیر میگذارد:
نخست بر تولید فولاد در ایران: تقریبا ۴۰ درصد محصولات نهایی فولاد در بازار از طریق شمشهای وارداتی تولید شده و این در شرایطی است که تولیدکنندگان بعضا از دریافت ارز مرجع و حتی در شرایطی از دریافت ارز اتاق مبادلهای محروم بوده و ناگزیر به تامین مواد اولیه مورد نیاز با ارز آزاد هستند در صورتی که رشد قیمتها به میزان رشد قیمت دلار نبوده و در نتیجه انتظار میرود این موضوع در بلندمدت منجر به این شود که نورد در ایران صرفه اقتصادی را در شرایط نوسان از دست بدهد.
دوم بر توسعه صنعت فولاد: بخش اعظمی از ماشینآلات و اتوماسیون استفاده شده در صنعت فولاد وارداتی بوده و برای توسعه خطوط تولید نیاز مبرم به ارز برای تامین تجهیزات است. اکثر توسعههای فولاد بر مبنای دلار 1000 تومانی توجیه فنی اقتصادی شده است و هنوز نیز به بهره برداری نرسیده است. حال اگر فرض را بر تحقق برنامههای توسعهای خصوصا در بخش خصوصی بگذاریم باید انتظار داشت ظرف دو سال آینده بیش از 10 میلیون تن به ظرفیت نوردی اضافه شود. حال این سوال مطرح است که قیمتگذاری محصول این کارخانهها با چه ارزی صورت میگیرد؟ ارز مرجع 12260 ریال؟ اتاق مبادله 25000 ریالی یا بازار آزاد 35000 ریالی؟ یا بازار آزادی که قیمت آن مشخص نیست. این در شرایطی است که اکثر قریب به اتفاق خریدهای خارجی این کارخانهها بر مبنای ارز آزاد بوده است که از نوسان شدید از 12000 ریال تا بیش از 30000 ریال برخوردار بوده است.
بهعبارت دقیقتر، با توجه به اینکه فولاد یک کالای جهانی است و میتوان آن را یک کالایی تقریبا همگن دانست که مشخصات تولید آن تقریبا در تمامی جهان یکسان است، در صورت تداوم نوسان ارز این صنعت قدرت تطبیق خود را با شرایط از دست داده و ضربه شدیدی به تولید و توسعه آن وارد خواهد شد.
2- تحریمها و شرایط جدید بینالمللی: در صنعت فولاد علاوه بر نیاز به تعمیر و نگهداری خطوط تولید و در نتیجه نیاز به واردات تجهیزات و قطعات یدکی که با توجه به ساختار صنعت فولاد کشور نیز اکثرا اروپایی است و تحریمها مشکلات فراوانی برای ورود آن ایجاد کرده است، دو مشکل اصلی برای این صنعت در مقابل با تحریم به وجود آمده است.
اول: مواد اولیه وارداتی مانند زغالسنگ و کک(در پروسه کوره بلندی) و الکترود گرافیتی (در پروسه احیای مستقیم) و شمش و بیلت برای نوردها که با توجه به شرایط بانکی ورود آن با مشکل جدی مواجه شده است.
دوم: صادرات و واردات محصولات نهایی که بهرغم فرصت استثنایی که برای تولیدکنندگان ایجاد شده که با توجه به افزایش قیمت دلار بخش عمدهای از هزینههای تولید ناشی از این افزایش را جبران کنند و علاوه بر آن تهدید موجود را تبدیل به فرصت نمایند، متاسفانه در اثر مشکلات بانکی و عدم امکان گشایش اعتبار اسنادی این فرصت از دست رفته و تولیدکنندگان باید به بازار بی ثبات داخل بسنده کنند.
۳- صادرات و واردات سنگآهن، بایدها و نبایدها: در چند سال گذشته ۲ موضوع باعث تمایل تولیدکنندگان و بازرگانان به صادرات سنگآهن شده است؛ نخست افزایش قیمت جهانی این محصول و دوم افزایش نرخ ارز در ایران. این یک حقیقت است که تولیدکنندگان سنگ آهن ترجیح میدهند به جای فروش داخلی محصول خود، سنگآهن را با چند برابر قیمت صادر نمایند، اما این سوال مطرح میشود که آیا خامفروشی در دنیای امروز کار درستی است؟ اگر خیر چرا نفت را خام میفروشیم و کسی اعتراض نمیکند؟ اگر آری تکلیف برنامههای توسعهای چیست؟ اگر صادرات سنگ آهن کار بدی است و باید از آن جلوگیری شود پس چرا کشورهایی چون استرالیا صادرات سنگآهن بسیار بالا(حدود ۵۰۰ میلیون تن) و تولید فولاد حداقلی (کمتر از ۵ میلیون تن) دارند؟ و آیا میتوان امروز بخش بزرگی از بازار کار صنعتی را به نام حفظ میراث آیندگان از بین برد.
همه این موارد و مسائل نیازمند بررسی و نگاه دقیق است و شاید الزامی برای بازنگری در استراتژی توسعه فولاد در ایران باشد. از این رو سومین همایش چشمانداز صنعت فولاد و معدن ایران که توسط روزنامه «دنیای اقتصاد» در تاریخ 28 بهمن 1391 در مرکز همایشهای بینالمللی صدا و سیما برگزار خواهد شد بر آن است تا با بررسی و تحلیل این موارد راهی برای برون رفت از مشکلات موجود در صنعت فولاد ایران بیابد و از طرف دیگر استراتژی توسعه و موازنه در صنعت فولاد را بازنگری کرده تا مسیر توسعه در این صنعت مادر و پایه هموار شود.
علاقهمندان جهت کسب اطلاع بیشتر میتوانند به وبسایت این همایش به آدرس http://events.den.ir. مراجعه یا با شماره تلفن ۸۷۷۶۲۴۳۰ تماس حاصل فرمایند.
ارسال نظر