داستان بازار
بازار و انتقاد برندگان نوبل
ترجمه و تنظیم: مهدی نصرتی
کتب درسی تئوری اقتصاد تصور سحرآمیز بودن بازارها را باطل نمیکند زیرا در این متون مطالب کمیدرباره اینکه بازارها چگونه کار خود را انجام میدهند گفته میشود. اگرچه بخش بزرگی از علم اقتصاد مطالعه بازارها است، اما کتابهای درسی درباره آنها به اختصار سخن میگویند. نمودار عرضه و تقاضا که در مطالعههای بیشمار علم اقتصاد به تفصیل یافت میشود، یک شرح بیروح از مبادله است!
جان مکمیلان
ترجمه و تنظیم: مهدی نصرتی
کتب درسی تئوری اقتصاد تصور سحرآمیز بودن بازارها را باطل نمیکند زیرا در این متون مطالب کمیدرباره اینکه بازارها چگونه کار خود را انجام میدهند گفته میشود. اگرچه بخش بزرگی از علم اقتصاد مطالعه بازارها است، اما کتابهای درسی درباره آنها به اختصار سخن میگویند. نمودار عرضه و تقاضا که در مطالعههای بیشمار علم اقتصاد به تفصیل یافت میشود، یک شرح بیروح از مبادله است!
؟این نمودار خیلی از مطالبی که نیاز به توضیح دارند را بدون توضیح باقی میگذارد. در مورد اینکه قیمتها چه میتوانند بکنند با ما سخن میگوید ولی در مورد اینکه قیمتها چطور تعیین میشوند ساکت است. عرضه و تقاضا از کنار سوالاتی هم چون اینکه خریداران و فروشندگان چطور با هم ملاقات میکنند چه رفتار دیگری دارند، خریداران چطور آنچه را میخرند ارزیابی میکنند و چطور توافقها اجرایی میشود میگذرند. سه برنده جایزه نوبل به این غرابت توجه کردند. به نظر جرج استیگلر «مایه خجالت است که اینقدر کم به تئوری بازارها توجه شده است.» داگلاس نورث اعلام کرد که «واقعیت عجیبی است که در علم اقتصاد اینقدر کم در مورد نهاد مرکزی اقتصاد نئوکلاسیک- یعنی بازار- بحث میشود» رونالدکوز از این مطلب شکایت میکرد که بازار «نقش سایهای در تئوری اقتصاد دارد و بحث در مورد خود بازار کاملا غایب است.»انتقاد برندگان نوبل امروزه مورد توجه قرار گرفته است. علم اقتصاد مدرن مطالب زیادی برای گفتن در مورد نحوه کار بازارها دارد. نظریهپردازان جعبه سیاه عرضه و تقاضا را گشودهاند و بهدقت به درون آن نگریستهاند. نظریه بازی آمده است تا فرآیندهای مبادله را توضیح دهد. اقتصاد جدید بر اصطکاک بازار و نحوه مقابله با آن تاکید میکند.در سال ۲۰۰۱، این کار با جایزه نوبل اقتصاد که به جرج اکرلاف، میشاییل اسپنس، و جوزف استیگلتیز داده شد رسمیت یافت. همانطور که در مراسم تقدیر از آنها اعلام شد «به خاطر تئوری عمومی بازارها همراه با اطلاعات نامتقارن». این ایدهها که به زبان ریاضی و با اصطلاحات غیر قابل فهم بیان میشود به صورتی مبهم و نامفهوم در ژورنالهای تخصصی جاخوش کردهاند. اگرچه که آنها به صورتی عمیق دارای محتوایی عملی و کاربردی بودند.
طراحی بازار و هزینه معاملات
جرج زیمل، جامعهشناس، در سال ۱۹۰۰ چنین نوشت: «مبادله یکی از نابترین و قدیمیترین فعالیتهای اجتماعی انسان است که مجموعهای از افراد منفرد را به شکل جامعه در میآورد.»یک بازار یک بنای اجتماعی است. اگر قرار است بدون اشکال کار کند باید به خوبی ساخته شود. عبارت طراحی بازار اشاره دارد به روشهای مبادله کردن و ابزارهایی که استفاده میشود تا اجازه دهد مبادله بدون اشکال انجام شود.
طراحی بازار شامل این موارد است: سازوکارهایی که خرید و فروش را سازماندهی میکنند؛ کانالهایی برای جریان اطلاعات؛ قوانین دولتی و تنظیماتی که حقوق مالکیت را تعریف میکند و از قراردادها حمایت میکند؛ و فرهنگ بازار، قواعد خود تنظیمی بازار، موازین و عرف و سنتهای رفتاری.طراحی، آنچه را که در بازار اتفاق میافتد کنترل نمیکند همانطور که پیشتر گفته شد تصمیمگیری آزادانه، عنصری کلیدی است بلکه طراحی بر فرآیند معامله شکل میدهد و از آن پشتیبانی میکند. یک طراحی قابل اجرای بازار، هزینههای معامله (اصطکاکهای موجود در فرآیند دادوستد) را محدود میکند. این هزینهها شامل زمان، انرژی و پولی است که در جریان انجام کار صرف میشود، این هزینهها هم شامل آنهایی است که علاوه بر قیمت واقعی پرداخت شده، از سوی خریدار صرف میشود و هم آنهایی که فروشنده در حین فروش متحمل میشود؛ هزینههای معاملات زیاد و متنوعی وجود دارد.هزینههای معامله میتواند قبل از اینکه هرگونه کسب و کاری انجام شود، بهوجود آید. مشخص کردن طرفهای تجاری ممکن است هزینهبر و زمانبر باشد. مقایسه میان فروشندگان مختلف و انتخاب از میان آنها مستلزم صرف انرژی از سوی خریدار است. کیفیت کالاهای فروشی اغلب فورا مشخص نیست. خریدار برای ارزیابی آنها ممکن است به دردسر بیافتد. اگر کالای مزبور را نتوان به صورتی اطمینانبخش وارسی کرد، خریدار ممکن است به خرید بیمیل شود.جور کردن یک توافق، هزینههای معامله بیشتری در بر دارد. مذاکرات ممکن است به درازا بکشد. علاوه بر اینها، هنوز هزینههای معاملات دیگری نیز وجود دارد. نظارت بر کار، پول و زمان میبرد. اعمال قراردادها و پیشگیری و حل اختلاف، مجانی انجام نمیشود. اگر توافقها محکم نباشد میتواند باعث محرومیت از فرصتهای تولیدی شود. تولیدکننده قطعاتی مانند تراشههای کامپیوتری یا صندلی ماشین ممکن است یک قطعه یکسان را به چندین بنگاه بفروشد و آن را به صورت ثابت به یک بنگاه نفروشد. فروش ثابت به یک بنگاه اگرچه ممکن است سود بیشتری داشته باشد ولی تولیدکننده را در برابر هوا و هوس خریدار واحد آسیبپذیر میکند.هزینههای معامله، منابع را در راههایی صرف میکنند که مرتبط با ارزش واقعی کاری که باید انجام شود، نیست. در حالت حدی، هزینههای معامله میتواند باعث شود که بازارها بد کار کنند. اگر اطلاعات بازار به قدری ناکافی باشد که یک خریدار تنها قادر به یافتن یک فروشنده باشد، در این صورت این فروشنده با دانستن این مطلب، میتواند قیمت گزافی را بر خریدار تحمیل کند. یک سو کارکرد دیگر حدی بازار وقتی اتفاق میافتد که هزینههای معامله آن قدر بالا باشد که بر هزینههای بالقوه معامله فائق آید. هزینههای معامله میتواند مانع از انجام معاملات سودمند شود. به طور مثال بیکاری وجود دارد نه فقط به این دلیل ساده که شغلهای کمی وجود دارد، بلکه یکی از دلایل بیکاری این است که هزینههای معامله در بازار کار، برخی کارفرمایان و جویندگان کار را از تماس با یکدیگر منع میکند. راههای جدیدی که بتواند هزینههای معامله را کاهش دهد به نفع هردو خواهد بود.
ارسال نظر