اقتصاد لرزان نشر و کتابهایی که در ویترین ماندهاند
این کالای دیرفروش
واقعیت تلخی است، اما باید پذیرفت که جامعه ما نسبت به جمعیت خود، کتابخوان کم دارد. حدود ۸۰ درصد ایرانیان باسواد هستند، اما ....
غزال صادقی
واقعیت تلخی است، اما باید پذیرفت که جامعه ما نسبت به جمعیت خود، کتابخوان کم دارد. حدود ۸۰ درصد ایرانیان باسواد هستند، اما .... زمانی که هر ایرانی برای مطالعه در روز صرف میکند، چیزی حدود کمتر از ده دقیقه و بسیار کمتر از کشورهای مشابه ایران است. نقص سیستم آموزشی و مشکلات اقتصادی از جمله عوامل تاثیرگذار در این زمینه عنوان میشود، از این رو کتاب اساسا یا در سبد خانوار جایی ندارد یا هزینه آن بسیار اندک است.
این امر بسیار طبیعی است خانوادههایی که درگیر مشکلات عدیده اقتصادی هستند، توان و رغبت و حتی زمانی برای خواندن کتاب ندارند. از طرف دیگر قیمت کتاب روز به روز در حال افزایش و قدرت خرید خوانندگان نیز هر روز در حال کاهش است. در چنین شرایط بد اقتصادی نیز چه برای ناشران و چه برای نویسندگان که با هزار و یک جور مشکلات مالی روبهرو هستند، چارهای نمیماند جز اینکه ذوق و سلیقه خوانندگان عامی را در نظر بگیرند و وقت و سرمایه خود را روی نشر کتابهای عامهپسند بگذارند که برگشت سریع سرمایه را به دنبال داشته باشد و این موضوع سبب میشود کتابهای عامهپسند رواج بیش از اندازه یابند و در مقابل کتابهای ارزشمند از انتشار باز مانند.
فرهنگ شنیداری؛ بلای جان نشر
برخی صاحبنظران بخشی از مشکلات کمتوجهی مردم به نشر را ناشی از عمق گرفتن فرهنگ شنیداری میدانند. به عقیده این گروه هم از این رو است که فرهنگ نوشتاری در این کشور به دشواری پیش میرود. در این مسیر دشوار برنامههای تلویزیونی نیز در فراموش کردن فرهنگ نوشتاری تاثیر بسیار داشتهاند. غالب بودن فرهنگ شنیداری و دیداری از یکسو و مشکلات اقتصادی نشر از سوی دیگر ضربهای دوجهته را به صنعت نشر وارد کرده است. به همین دلیل ناشران ایران با محافظهکاری فراوان صرفا دل به چاپ آثاری میسپرند که قطعا از استقبال عام مطمئن باشند.
این کالای دیرفروش
احمد عباسیه کهن، مدیرعامل نشر آنتا نیز مشکلات موجود بر سر راه ناشران را در درجه اول مشکلات اقتصادی میداند و کتاب را در این چرخه کالایی «دیرفروش» میداند و میگوید: در بین ما ناشران اصطلاح «دیرفروش» به کتاب گفته میشود زیرا هرگز به این کالای فرهنگی نمیتوان مانند یک کالای مصرفی نگاه کرد؛ کالاهایی که هم سریع و هم به صورت کامل به فروش میروند.
وی میگوید: به وجود آمدن چنین شرایطی حتی به بدنه تولید کتاب نیز آسیب میزند و پیامدهای آن برای ناشر و مولف بیشتر از همه است.
عباسیه کهن ادامه داد: باید بپذیریم اقتصاد نشر در ایران با مشکلات متعددی روبهرو است که پخش و فروش کتاب فقط یکی از آنها است. بالا بودن و ثابت نبودن قیمت کاغذ، افزایش نرخ خدمات در حوزه چاپ و نشر و سایر مشکلات از این نوع، بر تعامل ناشر و مولف نیز تاثیرگذار است.
وی میافزاید: در مجموع اگر اقتصاد نشر سامان و رونق بگیرد، تعامل مورد نظر بین ناشر و مولف نیز راحتتر ایجاد خواهد شد.
دکتر فهیمه بابالحوائجی از اساتید دانشگاه و صاحبنظران عرصه نشر نیز با بیان اینکه برخی اقتصاد اطلاعات را اقتصادی بیوزن، نوین و معمولی میدانند، گفت: اقتصاد مانند کالاهای دیگر، فیزیک و وزن ندارد و لذا این گونه تعابیر در مورد آن به کار میرود.
وی افزود: از آنجا که در کتابخانهها مقوله اطلاعات مدنظر است، جایگاه این اقتصاد در ایران نیز در کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی است و در اقتصاد نشر خیلی میتوانیم کار کنیم، لذا باید گفت که اقتصاد اطلاعات میتواند در بازار نشر هم جایگاه مهمی
داشته باشد.
دکتر بابالحوائجی اقتصاد اطلاعات و حوزه نشر را به عنوان منبع سرمایه که دارای اهمیت بالا است، معرفی میکند و میگوید: یکی از دلایل وجود فاصله بین ما با کشورهای توسعه یافته در این است که ما به اطلاعات به عنوان یک منبع سرمایه نگاه نکردهایم، در حالی که کشورهای توسعه یافته برای اطلاعات به عنوان تولیدات علمی ارزش قائل میشوند، این گونه تولیدات خیلی زود دارای ارزش افزوده میشود و سپس آنها همان اطلاعات را در قالبهای مختلف به ما میفروشند ولی ما در استفاده از همین منابع هم دچار چالش و مشکل هستیم.
ناامنی اقتصادی، عامل اصلی
غلامحسین دولت آبادی، مدیر انتشارات آذرخش ناامنی اقتصادی را مهمترین علت در انتشار کارهای سطح پایین از طرف ناشران دانست و گفت: در زمانی که کتابهایی با محتوای بالاتر یا تخصصی چاپ میشود، برای پخش کتابها حتی توزیع کننده نیز وجود ندارد یا به شکل مناسب و اصولی عمل نمیکند و در نهایت همین موضوع منجر به تلنبار شدن این مشکل در کنار دیگر مشکلات ناشران میشود.
او همچنین در زمینه مشکلات تولید کتاب گفت: به دنبال حذف یارانه کاغذ و افزایش قیمت آن بهای کتابها نیز افزایش یافت اما درآمد مردم بیشتر نشد.
گرانی کتاب و پایینبودن قدرت خرید مردم، تولید کتاب را تحتالشعاع قرار داده و پویایی اقتصاد نشر تنها راه حل مشکلات ناشران در این اوضاع است.
کودکان کتاب دوست ندارند
اما بازار کتاب کودک نیز از آسیبهای جدی بینصیب نمانده است. توزیع نامناسب و نداشتن ویترینی مناسب برای عرضه کتابهای کودک و نوجوان مشکلات بسیاری را در چرخه اقتصادی ناشران به وجود آورده، به طوری که ناشران به خاطر وجود کتابهای ترجمهای با تصاویر زیبا که خوانندگان را بیشتر جذب میکند، حاضر به ریسک سفارش و سرمایهگذاری کتاب به مولفان و نویسندگان داخلی نیستند، زیرا از یک سو ترجمه و اسکن تصاویر کتابها در تیراژ بالا بسیار ارزانتر از سفارش به پدید آورندگان داخلی است و هم به لطف ماهوارها که امروزه در بیشتر خانهها وجود آن به چیزی عرف و واجب تبدیل شده، سلیقه کودکان نیز به سمت کتابهای وینیپو، هری پاتر، ارباب حلقهها یا باربیها گرایش پیدا کرده و امروزه دیگر کودکان و نوجوانان علاقهای از خود برای خواندن رستم و سهراب، شخصیتهای داستان کلیله و دمنه و «سارا و دارای» ایرانی نشان نمیدهند که یا آنها را نمیشناسند یا اگر هم به لطف والدینشان چیزی درباره آنها شنیده باشند، چهرههایشان را دوست ندارند.
طباطبایی مدیر انتشارات طباطبایی که در زمینه کتابهای کودکان و نوجوانان فعالیت میکند، میگوید: متاسفانه سرمایهگذاری در کار نشر بخصوص نشر کتابهای کودک و نوجوان با خطر بالایی روبهرو است.
با توجه به اینکه یارانهها را حذف کردند، به لحاظ سرمایهگذاری خیلی در مضیقه هستیم. از سوی دیگر وقتی یک ناشر، اقتصاد خوبی نداشته باشد نمیتواند حق تالیف خوبی بپردازد، به همین علت مقوله تالیف هر روز از روز دیگر بدتر میشود.
چرخه توزیع ناقص
در آخرین مرحله تولید کتاب نیز توزیع کتاب بهعنوان مهمترین مرحله از چاپ و نشر کتاب مطرح است که این عرصه نیز در ایران با مشکلات عدیده اقتصادی روبهرو است و فعالان این حوزه همچنان از حمایتهای دولتی محرومند.
عدم وجود ویترینهای کافی برای عرضه کتابها، وجود فروشگاههای کتاب در خیابان انقلاب و ویلا که به خاطر وجود طرحهای مختلف ترافیکی با مشکل دسترسی مواجه هستند، عدم دریافت به موقع هزینههای کتاب از کتابفروشان، نبود حمایتهای مالی و فرهنگی دولت و بسیاری مشکلات دیگر، ضعف توزیع کتاب را به صنفی با درآمد کم و سختیهای زیاد تبدیل کرده است.
هومان حسنپور نایبرییس یکی از شرکتهای توزیعکننده کتاب، ایجاد ویترینهای جدید برای فروش کتاب را ضروری و اجتنابناپذیر دانست و گفت: تاسیس ویترینهای جدید برای عرضه کتاب وظیفه بخش خصوصی است. این کار مسالهای کاملا اقتصادی است و سرمایهگذاری در آن باید دارای توجیه اقتصادی باشد.
وی درباره وجود کتابفروشیها در محل نامناسب و راهحل آن نیز گفت: ایجاد کتابفروشی در مکانهای مسکونی باعث پراکندگی و بالطبع گسترش بازه تبلیغات در حوزه کتاب میشویم و از طرفی به خاطر بومیشدن کتابفروشیها اعتماد بین خریدار و فروشنده افزایش مییابد و همین امر تاثیر بسیاری در گسترش کتاب در کشور دارد.
حسنپور در پایان همچنین از مشکلات اقتصادی چاپخانهداران گفت: مشکلات اقتصادی ما با مطرح کردن آنها در رسانهها، گذاشتن جلسه و نقد و بررسی مسائل اقتصادی و بخشنامههای اجرا نشده قابل حل نیست.
باید کارهای اساسی و فرهنگسازی صورت بگیرد، چون اقتصاد ضعیف است. در گذشته دستگاههای چاپ را طبق گفته خود چاپخانهداران تنها یک بار در شب عید خاموش میکردند. ولی در حال حاضر چاپخانهها ساعت ۴-۵ تعطیل میشوند.
ارسال نظر