گفتوگو با هارون یشایایی، درباره اجرای اصل ۴۴ در حوزه سینما-بخش دوم و پایانی
بند ناف این سینما وصل به دولت است
بخش اول گفتوگو با هارون یشایایی را هفته گذشته خواندید. در بخش دوم و پایانی این گفتوگو که در ادامه میآید، یشایایی با تمرکز بر اصل ۴۴ قانون اساسی سعی دارد محورهای آن را باز کند.
عکس:آکو سالمی
بخش اول گفتوگو با هارون یشایایی را هفته گذشته خواندید. در بخش دوم و پایانی این گفتوگو که در ادامه میآید، یشایایی با تمرکز بر اصل ۴۴ قانون اساسی سعی دارد محورهای آن را باز کند.
سینمای ایران در حال حاضر به هیچوجه بدون کمک دولت قادر به ادامه حیات نخواهد بود، از نظر سالنسازی، وارد کردن مواد خام و... به هیچ وجه بخش خصوصی به تنهایی قادر به فعالیت نیست. همه صنایع کشور از تسهیلات بانکی برخوردارند، خب سینما هم باید مثل دیگر صنایع باشد. این تسهیلات به هر حال نوعی امکان دولتی است. تمام صنایع ما سوبسید میگیرند، حتی صنایع غیرفرهنگی مثل صنایع شیر. سینما باید سوبسید دولتی بگیرد ولی مفهومش این نیست که دولت پنجههای خود را در بدنه سینما فرو کند و امکان حرکت را از بخش خصوصی بگیرد.
خب، با این وضعیت که تولید و سرمایهگذاری در بخش خصوصی عملا از بین میرود!
در حال حاضر هم میشود گفت بخش خصوصی تقریبا از تولید سینمای ایران دور شده و شاید رفتهرفته با این وضعیت حذف شود. با روالی که در تلویزیون وجود دارد، در سال صد فیلم تولید میکند و دو تایش را برای سینما میسازد و آن دو تا را هم با تبلیغات وحشتناک تلویزیونی به مردم معرفی میکند. من که فیلم تولید میکنم، نمیتوانم ۵۰میلیون هزینه تبلیغات تلویزیونی بکنم. این ماجرا البته در شهرداری هم وجود دارد. به هر حال بخش دولتی الان به شکل عجیبی در سینما فعال است و سرمایهگذاری میکند.
این سرمایهگذاری خوب است یا بد؟
از هیچی بهتر است، چون به هر حال باید این چرخ بچرخد. چون بخش خصوصی توان این را ندارد که مستقل و بدون حمایت نظام بانکی و سیستم دولتی کار کند.
اتفاقا بد نیست روی این موضوع کمی تمرکز کنیم. بعضی از همکاران شما به جد معتقدند که این اتفاق الان وقتش است که بیفتد، یعنی باید سینما تفویض شود به بخش خصوصی و یک سری از فیلمهایی را بخش دولتی بسازد که از توان بخش خصوصی خارج است، یعنی هزینههای میلیاردی هنگفت دارد. اتفاقا اصل ۴۴ تنها به وجهه اقتصادی قضیه طبق مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام نظر ندارد، بخش نظارتی قضیه هم باید از دوش دولت برداشته شود. منطقی هم این است که چرا باید مسوولان دولتی پاسخگوی چیزی باشند که خودشان در آفرینش آن نقشی نداشتهاند، این نه منطقی است نه به صلاح این آقایان. همان همصنفان شما اعتقاد دارند این اصل باید در بخش سینما اجرایی شود نه حتی صنایع دیگر؛ اول سینما بعد جاهای دیگر. از سوی دیگر دولتیها از هر دو طرف ضرر میکنند، یعنی فیلمهایی را سرمایهگذاری میکنند و آن فیلم نمیفروشد و در واقع از پول بیتالمال هزینه میشود و این هزینه هدر میرود؛ مثل فیلم آواز گنجشکها که طبق آماری که روی تلکس خبرگزاریها آمد روزی ۳۰۰ تماشاگر بیشتر ندارد و از طرف دیگر بخش دیگر دولت یعنی معاونت سینمایی باید تبعات این حاشیهها را تحمل کند. گیشه سینماهای ما با وجود حضور بخش دولتی به شدت دچار تزلزل شده است، در صورتی که اگر این اتفاق در بخش خصوصی بیفتد، این بخش با توجه به راهکارهایی که بلد است میتواند بازده مثبت در سینمای ایران داشته باشد.
یادتان نرود اصل ۴۴ مبتنی بر خصوصی کردن بخش دولتی است، یعنی آن چیزی که در اختیار دولت است باید به بخش خصوصی واگذار شود. الان در بین سرمایهگذاران ایرانی هیچ کس حاضر نیست بیاید یک سالن سینما بسازد. هر کسی میگوید این اتفاق میافتد، دور از سینمای ایران است. تهران و شهرستان هم فرقی نمیکند، چون اصلا سینماسازی سود ندارد، مگر اینکه سرمایهگذار به این کار تشویق شود با حمایت دولت. این دولت باید بخشخصوصی را در سرپا ایستادن حمایت کند. تسهیلاتی که به همه صنایع میدهند باید در اختیار سینماسازهای ما هم قرار بگیرد. الان اگر دولت بیاید سینما را در اختیار بخش خصوصی قرار دهد، فکر میکنید سینما ساخته میشود؟ فکر میکنید فیلم ساخته میشود؟ اصلا نمیشود. سینما به دلیل فرهنگی بودنش از وظایف دولت است که آن را حمایت کند. بحث سلطه و همکاری است. اگر دولت بخواهد بر سینما سلطه داشته باشد، همین وضعیتی میشود که الان هست، بخش خصوصی هم وارد میدان نمیشود. اما اگر دولت با بخشخصوصی همکاری کند که سرپا بایستد، این امکانپذیر است. نیاز به این هست که سینمای ایران از مرحله جنینی خارج شود و رشد کند.
الان در ایران تهیهکنندهای هست که بگوید در ایران میتواند سالی ده فیلم بسازد؟ غیرممکن کسی باشد. دولت موظف است به حمایت از بخشخصوصی است تا این بخش بتواند سرپا بایستد. بخش خصوصی امروز توان سرپا ایستادن مستقل و قطع بند نافش را از امکانات دولتی ندارد. باید این کار مدیریت شود. در این جا البته بخش خصوصی هم باید معنی شود. بخش خصوصی اگر واجد مختصات فرهنگی نباشد و صرفا نگاه اقتصادی و تجاری به سینما داشته باشد، به نظر من نمیتواند ادعای اداره سینما را داشته باشد. چون سینما یک فرآیند فرهنگی است و متاثر از فرهنگ امروز ما است.
ما نمیتوانیم غیرفرهنگی باشیم و ادعای فیلمسازی در جریان فرهنگی را داشته باشیم. در کشورهای دیگر هم همینطور است. دولتها کمک میکند به زیرساختهای فرهنگی جامعه، بند ناف سینما را در حال حاضر نمیتوانیم از بخش دولتی قطع کنیم.
بحث سالنسازی که شما گفتید، به نظر من در مراحل بعدی قضیه قرار دارد. الان در کشور سالنهایی وجود دارد که در اختیار بخش دولتی است و اصلا کیفیت مطلوبی ندارد. مثلا حدود صد سینما در اختیار حوزه هنری است که اگر این سالنها به بخشخصوصی واگذار شود کیفیت بهتری هم پیدا میکند. قرار نیست سالن جدید ساخته شود، همینهایی که هست هم در اختیار بخشخصوصی قرار نمیگیرد.
اگر این کار را بکنند که خوب است، اما به نظر من این کار را نمیکنند، همین شیوهای که الان دارد عمل میشود، یعنی بازسازی سینماها و بهرهبرداری بهینه از سینماهای موجود، در دستور کار قرار گیرد. اگر دولت به فرض همه بگوید سینماهایش را میفروشد کسی پیدا نمیشود که آنها را بخرد. هیچ سینمایی در تهران بازده ندارد. سینماداری هم نیاز به حمایت دولت دارد. مثالی که زدم در اینجا هم تعمیمپذیر است. این جنین بند نافش به مادرش وصل است. تا وقتی موقع وضع حمل نرسد باید این بند ناف وصل باشد. اما وقتی توان تولد وجود دارد، این بند ناف باید قطع شود. حالا وقت این کار نیست.
در شکلی که شما تعریف میکنید، اتفاقی که میافتد این است که وقتی بخش دولتی سرمایهگذاری میکند، دیگر دغدغه بازگشت سرمایه را ندارد.
این رقابت نابرابر وجود دارد. دولت باید کمک به رشد این نهاد بکند، نه اینکه به این روشی که گفتید این بچه را سقط کند. بحث این است که نهادهای دولتی الان مستقیم طرف تولید فیلم است. باید این تفاهم به وجود بیاید که بخشخصوصی توان بهرهبرداری از امکانات سینمای ایران را پیدا کند. الان تلویزیون تقریبا تمام عوامل تولید سینما را جذب کرده. بخش خصوصی با تلویزیون نمیتواند طرف شود. ما نمیتوانیم با سیستم دولتی قطع ارتباط کنیم. اما باید رابطه سازنده بین بخشخصوصی و دولتی ایجاد شود. اولین شرطش هم این است که بخش خصوصی نشان بدهد قابلیت این باروری و رشد را دارد.
پس به نظر شما هنوز بخش خصوصی این قابلیت را ندارد؟
به دعوای تهیهکنندهها نگاه کنید دیگر. من اصلا متعجبم که این قضایا چطور به وجود میآید.
قبلا چرا این دعواها نبود؟
مفصل است، خیلی دربارهاش حرف نزنیم بهتر است. وزارت ارشاد با چه کسی باید طرف شود.
مساله این جا است که به نظر من در این قضیه باید یک جسارتی از سوی آدمها چه دولتی و چه بخشخصوصی وجود داشته باشد تا این تفویض اتفاق بیفتد.
باید هر کس در جای مناسب خودش قرار بگیرد. دولت و مدیران دولتی باید این هوشمندی را داشته باشند و بدانند که فیلمسازی کار آنها نیست. کار آنها این است که به فیلمسازان کمک کنند.
شما خودتان بعد از فیلم دیوار برای امسال پروژهای نداشتهاید؟ چرا کمکار شدهاید؟
ما الان سعی میکنیم در بازار فیلم خیلی وارد نشویم، چون دیگر نمیتوانیم وارد بشویم. دیوار هم فکر میکردیم بتواند خرج خودش را دربیاورد که نتوانست. این است که باید با احتیاط عمل کرد. من سعی میکنم به کارنامهای که داشتهایم لطمه نزنیم، پس ترجیح این است که احتیاط را در دستور کار قرار دهیم.
ارسال نظر