احتمال راه‌حل بینابین برای طرح تحول

غلامرضا مصباحی‌مقدم از پیشنهاد جدید برای رفع اختلاف دولت و مجلس خبر داد:

راه‌حل بینابین درباره طرح تحول اقتصادی

دنیای اقتصاد- مرجان توحیدی: رسیدن به یک راه‌حل بینابین پیش‌بینی‌ای است که غلامرضا مصباحی‌مقدم از فرجام طرح تحول اقتصادی یا همان لایحه هدفمند شدن یارانه‌ها می‌کند.

مصباحی‌مقدم که ریاست کمیسیون ویژه مجلس برای بررسی طرح تحول اقتصادی را بر عهده دارد، در گفت‌و‌گویی با دنیای اقتصاد از طرحی خبر می‌دهد که اخیرا از سوی گروهی از نمایندگان به کارگروه ویژه تحویل داده شده است.

ظاهرا در این طرح برای خاتمه دادن به اختلاف‌نظر دولت و مجلس بر سر چگونگی اجرای طرح تحول اقتصادی یک راه‌حل بینابین ارائه شده است و مصباحی‌مقدم با نگاهی خوشبینانه به این پیشنهاد نگاه می‌کند و حدس می‌زند که در نهایت این راه‌حل بینابین اجرایی شود.

گفت‌و‌گوی دنیای اقتصاد را با مصباحی‌مقدم نماینده تهران می‌خوانید:

رییس‌جمهور معتقد است با این نظام یارانه‌ای تا سه سال دیگر به بن‌بست می‌رسیم و به این دلیل باید طرح تحول اقتصادی یا همان طرح هدفمند شدن یارانه‌ها اجرایی شود. از سویی دیگر طیفی از کارشناسان هم بر تورم‌زا بودن این طرح اذعان دارند. با این تناقض (از یک سو به بن‌بست رسیدن اوضاع اقتصادی با تداوم روند فعلی و از سوی دیگر تورم‌زا بودن اجرای طرح تحول) چه باید کرد؟ آیا طرح باید اجرا شود یا خیر؟

این نکته که نمی‌توان به وضع جاری ادامه داد، من هم آن را کاملا قبول دارم و باید به سمت کاهش مصرف حامل‌های انرژی حرکت کنیم. اما اینکه راه‌حل آن آزاد کردن قیمت‌ها باشد، به نظر ما قابل‌تامل است.

ما راه‌حل‌های دیگری را در مورد بنزین دنبال کردیم و آن راه‌های غیرقیمتی بود؛ مثل افزایش حمل‌ونقل عمومی، دوگانه‌سوز کردن خودروها و از رده خارج کردن خودروهای فرسوده و پرمصرف، تشویق به تولید یا واردات خودروهایی با مصرف کمتر و نیز افزایش حمل‌و‌نقل ریلی. این راه‌ها برای این است که مصرف بنزین را کاهش دهیم و با راه‌های جایگزین برای مردم آنها را به استفاده از سیستم حمل‌ونقل عمومی تشویق کنیم.

و چنانچه این پروسه تا سال ۱۳۹۱ استمرار پیدا کند، فضا برای آزاد کردن قیمت بنزین به عنوان آخرین راه‌حل آماده می‌شود. یعنی اصل اینکه باید به سمت آزاد کردن قیمت حامل‌های انرژی حرکت کنیم، قابل‌قبول و مورد پذیرش است.

اما باید توجه داشت در هر حال آزاد کردن قیمت حامل‌های انرژی شوک تورمی سنگینی دارد و ما معتقد بودیم باید راه حل‌های دیگری را طی کرد. حال، دولت دنبال این است که از راه اصلاح قیمت به این نتایج برسد. ما نیز فرض را بر این بگذاریم که همین راه را قبول داریم که از راه اصلاح قیمت به کاهش مصرف، عادلانه شدن یارانه‌ها و افزایش بهره‌وری انرژی برسیم. اما نکاتی که اینجا مطرح است، این است که آیا در شرایط حاضر باید چنین کاری را انجام دهیم؟

دقیقا، آیا این طرح در شرایط فعلی قابلیت اجرایی شدن دارد؟

بله هم این سوال مطرح است و سوال دیگر هم این است که آیا این کار را به صورت یکباره انجام دهیم؟

من معتقدم که این‌ها جاهایی است که بین دولت و مجلس اختلاف نظر وجود دارد و مجلس هنوز هم به جمع‌بندی کامل نرسیده است.

البته این استدلال را که باید برای تحولات شجاعت داشت، ما هم قبول داریم. اما باید سنجیده و پخته این حرکت را انجام بدهیم با کمترین ضایعات.

ما می‌توانیم یک تغییر و تحول در این زمینه انجام دهیم با ضایعات بسیار بالا و هم می‌توانیم همین تغییر و تحول را انجام دهیم با ضایعات بسیار کم و در عین حال با همراه کردن مردم. این که ما به حساب دادن وعده یارانه نقدی مردم را همراه خود کنیم و تصور کنیم که طرح هدفمند کردن یارانه‌ها مورد وفاق ملی قرار گرفته است؟ به نظر من یک خوش‌خیالی است. چرا آن وجهی که مردم از این مساله دریافت کرده‌اند، چهره دریافت یک مقدار پول ماهانه است، نه افزایش هزینه‌‌های خانوار. اگر آن چهره دیگر مساله را به مردم نشان بدهیم و به همین‌هایی که فرم را پر کرده‌اند بگوییم که ما می‌خواهیم با اصلاح قیمت حامل‌های انرژی هزینه‌های مردم را ۴۰درصد یا ۵۰درصد افزایش بدهیم، آن وقت ببینیم آیا چنین وفاقی رخ می‌دهد؟

مردم هم‌اکنون از افزایش قیمت‌ها به شدت ناراحت هستند و این مساله را در ملاقات‌هایی که با ما دارند، به صراحت بیان می‌کنند، حتی گاهی ناراحتی خود را با ادبیات تند ابراز می‌کنند. من نمی‌دانم آیا این صداها به گوش مسوولان محترم دولت نمی‌رسد؟ اگر می‌رسد، در شرایط موجود که تورم بالای ۲۰درصد است و این وضعیت برای این مردم قابل تحمل نیست، چگونه تورم دو برابر شده یا بیشتر از سوی مردم قابل تحمل خواهد بود؟

من معتقدم اولا در این شرایط ممکن است این رویه پاسخ ندهد.

دوم این که احتمالا ما برای اصلاح قیمت‌ها به جای ایجاد یک شوک یک‌باره ناگریز به انجام این کار به صورت مرحله‌بندی شده باشیم. البته لایحه پیشنهادی دولت هم به نوعی حکایت از مرحله‌بندی شدن دارد.

صحبت آنها هم این است که این کار ظرف سه سال انجام بگیرد. اصل این کار مثبت است.

اما این که این کار از چه زمانی آغاز شود، مهم است؟

بله. این که اجرای این طرح از کی شروع شود، مهم است. این که این اصلاح قیمت که قرار است طی سه سال انجام شود، چگونه می‌خواهد مدیریت شود، هم مهم است.

آیا می‌‌خواهند این کار را با سه بار شوک انجام دهند یا این که می‌خواهند این کار را به تدریج انجام دهند که سه بار شوک نباشد و در مراحلی مثل مصرف خانوار با شوک انجام شود و در مصرف انرژی برای تولید مانند کارخانجات به صورت تبعیضی و مرحله‌بندی انجام بگیرد. من معتقدم که این مسائل از جمله مواردی است که باید واضح‌‌تر و روشن‌تر به ما منتقل شود تا بتوانیم آثار آن را پیش‌بینی کنیم.

با توجه به کاهش بهای جهانی نفت، آیا درآمد حاصل از اصلاح قیمت حامل‌های انرژی می‌تواند پاسخگوی نیازی باشد که در افکار عمومی ایجاد شده است؟

نکته مهم دیگر درآمدی است که از راه آزاد سازی این قیمت‌ها ایجاد می‌شود.

در طرح تحول فرض هر بشکه نفت ۱۰۰دلار مبنای تعیین مبالغی بود و براساس آن مبالغ دولت اعلام کرد که به هر نفر ماهانه مبلغی را خواهد داد و طبعا این مساله با استقبال هم مواجه شد. اما هم‌اکنون سوال این است که با کاهش قیمت نفت به زیر ۶۰ یا ۵۰دلار آیا درآمدی که از این مابه‌التفاوت به دست می‌آید، از چنان ویژگی برخوردار است که این تقاضای پدیده آمده را پاسخ دهد یا آن که نمی‌تواند این تقاضا را پاسخ دهد و احیانا مردم هم چوب را خورده‌اند و هم پیاز را. من معتقدم نباید نسبت به این مساله شتاب داشت.

ما با اصلاح قیمت‌ها و هدفمندکردن یارانه‌ها مخالف نیستیم. اما معتقدیم که این کار باید با تانی و تامل و پختگی انجام شود. من تعجب می‌کنم چرا بعضی‌ها شتاب دارند تا این مساله انجام بگیرد، بدون اینکه بخواهند از نظر کارشناسی آثار و تبعات آن مورد بررسی کامل قرار گرفته باشد.

شما در صحبت‌های خود به اصلاح قیمت‌ها به عنوان آخرین راه‌حل برای کنترل و کاهش مصرف بنزین و عادلانه‌شدن یارانه‌ها اشاره کردید. برخی معترضان به اجرای این طرح می‌گویند اصرار دولت بر این مساله به رغم توصیه‌های کارشناسان و کمیسیون ویژه ممکن است متاثر از انتخابات پیش رو باشد. آیا به نظر شما این انتقاد وارد است؟

ببینید! دو دیدگاه در مورد هدفمند کردن یارانه‌ها وجود دارد. یکی این است که باید هدفمند کردن از راه «قیمتی» باشد، این دیدگاه هواداران زیادی در کشور ما دارد. اتفاقا اگر ماده «۳» برنامه چهارم را که در مجلس ششم تصویب شد مورد بازبینی قرار دهیم، می‌بینیم مجلس ششم و کارشناسان دولت آقای خاتمی تقریبا نزدیک به اتفاق نظرشان این بوده است که باید از راه اصلاح قیمت‌ها وارد شد و حرف اول آنها این بود و البته باید ابراز تعجب کنم که همان‌ها الان نامه می‌نویسند و اثر این کار را مخرب ارزیابی می‌کنند. چون خود آنها دست‌اندرکار تدوین ماده‌ای بودند که براساس آن از آغاز برنامه چهارم قیمت حامل‌های انرژی برود به سمت قیمت‌های فوب (پایه) خلیج‌فارس.

اما دولت خاتمی آن را اجرا نکرد، علاوه بر این که تورم هم بالای ۲۰ درصد نبود.

اگر اجرا نکردند به دلیل این بود که مجلس هفتم جلوی آن را گرفت. مجلس هفتم با اصلاح این ماده جلوی شوک قیمتی را گرفت.

اما نگاه دیگر این است که ما از طرق «غیرقیمتی» باید وارد شویم و مجلس هفتم هم این راه را دنبال کرد. الان دولت نهم بازگشته به دیدگاه‌های مجلس ششم و دولت هشتم. پس اصل مساله دو دیدگاهی است. اینکه بخواهیم تفسیر سیاسی از مساله داشته باشیم، من الان در موضع ارزیابی سیاسی از مساله نیستم و در این جایگاه درصدد کالبدشکافی موضوع از نظر کارشناسی اقتصادی هستم. من معتقدم که باید آن حامل‌های انرژی را که قبلا دولت مکلف بوده است براساس قانون جامع حمل‌ونقل، هم برای بنزین و هم برای گازوئیل با مدیریت برای کاهش مصرف اقدام کند و نهایتا در سال ۱۳۹۱ بنزین و گازوئیل را به قیمت‌های بین‌المللی برساند، این کار را دنبال کند. چه این کار دیگر نیازی به نقدی پرداخت کردن یارانه‌ها هم نداشت.

بر این اساس به تدریج درآمدی‌ که از راه صرفه‌جویی بنزین و گازوئیل حاصل می‌شد، در راه توسعه سیستم حمل‌و‌نقل عمومی استفاده می‌شد.

که این اتفاق یعنی عمل به قانون جامع حمل‌و‌نقل و توسعه سیستم حمل ونقل‌ عمومی اتفاق نمی‌افتد؟

چرا، می‌افتد اما نه با آن شتابی که ما انتظار داشتیم.

اما ستاد مدیریت حمل‌و‌نقل سوخت که فلسفه تشکیلش استفاده از درآمدهای ناشی از صرفه‌جویی در مصرف بنزین و گازوئیل و توسعه و ناوگان حمل‌و‌نقل عمومی بود، از اهداف خود دور شده است.

چرا، شروع شده و این کار در حال انجام است، اما نه با آن شتابی که مجلس انتظار داشت. مثلاً مترو باید به ویژه در کلان شهرهای کشور توسعه بیشتری پیدا می‌کرد و تمام آن تا پایان سال ۱۳۹۱ به بهره‌برداری می‌رسید، اما نمی‌بینیم که این مسیر طی شده باشد. یا تعداد اتوبوس‌ها در تهران باید گسترش پیدا می‌کرد به گونه‌ای که حدود ۷۰درصد از حمل ونقل تهران باید توسط ناوگان عمومی انجام می‌شد که به این نقطه‌ها نرسیده‌ایم و گمان نمی‌کنیم که به این زودی‌ هم بتوانیم برسیم.

به خاطر اختلافاتی که بین دولت و شهرداری وجود دارد؟

به خاطر مسائلی که هست. اما اجمالاً می‌گویم که دیدگاه قیمتی در اصلاح قیمت‌ها هم یک دیدگاه است که دارد پیاده می‌شود.

از نقطه نظر شخصی شما آیا این اصلاح قیمت‌ها دیدگاه‌ درستی است؟

از نقطه نظران من،‌ نه دیدگاه درستی نیست. من شخصا معتقدم اگر از طریق غیر قیمتی دنبال می‌کردیم آثار و تبعات اجتماعی و سیاسی کمتری داشت و از نظر تورم هم آثار تورمی بسیار کمتری داشت.

بعضاً پیش‌بینی‌ می‌شود که اجرای طرح تحول درباره برخی کالاها و خدمات به تورم ۲۰۰ یا ۳۰۰درصدی منجر می‌شود و شما به عنوان رییس کمیسیون ویژه مجلس برای بررسی طرح تحول اقتصادی دقیقا چنین پیش‌بینی‌ای داشته‌اید. به گفته شما تبعات اجتماعی و سیاسی هم در پی خواهد داشت. از سویی رییس جمهور هم تاکید دارد تا از همین امسال طرح اجرایی شود. توصیه شما به دولت چیست؟ اجرای آن از امسال یا موکول نمودن آن به زمانی دیگر؟

ما تمام همت خود را بر تعامل مثبت با دولت قرار داده‌ایم و این یک اصل است برای کمیسیون ویژه. اما در عین حال معتقدیم که هرگز نباید عجله کرد. از طرفی دولت هم هنوز به ما لایحه نداده است. اگر لایحه را ارائه بدهند حتما آن را در اولویت بررسی قرار می‌دهیم. همچنین طرحی هم از طرف نمایندگان مجلس به کمیسیون ویژه آمده است و در دستور کار قرار گرفته است. شخصا معتقدم که ممکن است به راه‌حل‌های بینابین میان دولت و مجلس برسیم. به طوری که هم انتظار دولت مبنی‌بر هدفمند کردن یارانه‌ها را تعقیب کنیم و هم احیانا با توجه به پختگی که انتظار می‌کشیم، کار ما داشته باشد؛ به گونه‌ای این کار انجام بگیرد که آثار تورمی بالایی نداشته باشد. اما سخن از تورم ۲۰۰ یا ۳۰۰درصدی هم به نظر من خیلی قابل‌اعتماد نیست. درست است بعضی‌ها این سخن را گفته‌اند، اما ما نتوانسته‌ایم با توجه به ارزیابی‌هایی که داشته‌ایم نه به این پیش‌بینی برسیم که اجرای طرح تحول تورم ۲۰۰، ۳۰۰درصدی دارد و نه به این پیش‌بینی که دولت می‌گوید تورم بالایی ندارد. بلکه یک اطلاعات تکمیلی را نیاز داریم و نیز جداولی را که دولت از اطلاعات خود دارد، در اختیار کمیسیون ویژه قرار دهم تا ببینیم پیش‌بینی ما از تورم چه قدر است. البته از همین جا بگویم مدل‌های ارائه‌شده خیلی قابل‌اعتماد نیست.

مدل‌هایی که دولت برای طرح تحول ارائه داده است؟

بله. مدل‌هایی که مورد استفاده قرار گرفته برای جدول داده‌ها و ستانده‌ها و امثال اینها، این موارد در مورد افزایش قیمت‌ها به صورت ۱۰۰درصدی، ۲۰۰درصدی و ۳۰۰درصدی نتایج را به خوبی نشان نمی‌دهد و از این جهت باید با تامل پیش‌ رفت.

در صحبت‌های خود به طرحی اشاره کردید که از سوی نمایندگان در اختیار کمیسیون قرار گرفت، آیا این طرح جایگزین لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها است یا چیزی مثل یک مکمل برای این لایحه است؟

نه، طرح جایگزین نیست. بلکه طرحی است که به بخشی از این مساله نظر دارد و آن این است که تا وقتی که مجلس مجوز لازم را برای تامین مالی هدفمند کردن یارانه‌ها نداده است، دولت نمی‌تواند هیچ گونه پرداختی را انجام دهد.

این در دستور کمیسیون ویژه است. ببینیم دوستان رای مثبت به این طرح می‌دهند یا خیر که با توجه به توضیحاتی که دولت خواهد داد، دوستان تصمیم خواهند گرفت.

به طرح نمایندگان برای دادن مجوز به دولت برای تامین مالی هدفمند کردن یارانه‌ها اشاره کردید. در حالی که دولت در پیش‌نویس لایحه که در رسانه‌ها انتشار یافت، این موضوع را به دقت روشن نکرده است و جای ابهام دارد. آیا دولت نتوانسته است محل تامین درآمدها را مشخص کند؟

البته از نظر سیاست‌گذاری در همین لایحه پیشنهادی آمده است که منابع مالی برای نقدی کردن یارانه‌ها از محل افزایش درآمد حامل‌های انرژی به دست می‌آید نه از طریق دیگر و از این جهت مثبت است، چرا که به نقدینگی موجود نمی‌افزاید. اما اینکه آیا می‌توان از این طریق مبالغ مورد انتظار را به دست آورد، این چیزی است که نیاز به محاسبه دارد.

کمیسیون ویژه در آخرین گزارش خود تاکید کرد که دولت هنوز به سوالات اولیه این کمیسیون پاسخ نگفته است. آیا این مساله ناشی از ضعف در ترکیب تیم اقتصادی دولت یا کارگروه ویژه طرح تحول است یا دولت بررسی‌های دقیقی را در این باره انجام نداده که توان پاسخگویی ندارد؟

من تصور می‌کنم این ضعف ناشی از ابهام خود طرح تحول است. یعنی چشم‌انداز آینده طرح تحول تا حدودی زیادی ابهام دارد و قابل روشن کردن نیست و حرکت در یک مسیر نسبتا تاریک است. البته یک کورسویی از آینده را به ما نشان می‌دهد. اما این کورسو برای قدم نهادن در این تونل خیلی اطمینان‌بخش نیست.

در شرایطی که دولت اصرار به اجرا دارد و مجلس اصرار به عدم شتاب‌زدگی و از سویی به نظر می‌رسد مجلس و دولت هنوز نتوانسته‌اند به نقطه‌‌نظر مشترکی در این باره برسند، قوه‌مقننه در این باره به چه تصمیمی خواهد رسید؟

مجلس نقش تعیین‌کننده‌ای را در جهت دادن به رفتار دولت دارد. مجلس در برابر پیشنهادهای دولت منفعل نیست. ان‌شا‌ءالله لایحه دولت به دست مجلس برسد، در دستور قرار می‌گیرد و با حضور کارشناسان دولت و کارشناسان مستقل مورد بررسی قرار می‌گیرد. آنچه که در نهایت مجلس تصویب خواهد کرد، همان در دستور کار دولت برای اجرا قرار خواهد گرفت.