گفتوگو با حسین فرحبخش،درباره وضعیت سینمای ایران در سال ۸۸-بخش سوم و پایانی
سال آینده سینما تماشاگر ندارد
بخش سوم و پایانی گفتوگو با حسینفرحبخش، تهیه کننده فعال سینمای ایران که در حوزه سینمای تجاری و به قول خودش مردمی بیشتر مشغول فعالیت بوده پیش روی شما است.
علیرضا مجمع
بخش سوم و پایانی گفتوگو با حسینفرحبخش، تهیه کننده فعال سینمای ایران که در حوزه سینمای تجاری و به قول خودش مردمی بیشتر مشغول فعالیت بوده پیش روی شما است. در دو بخش قبلی فرحبخش با تاکید بر اهمیت مردم در حوزه سینما و نظر متفاوت آنها نسبت به چیزی که در حوزه مسوولیت سیاستگذاران سینمای ایران است، سعی کرد تحلیلی جامع از وضعیت موجود سینمای ایران ارائه بدهد. به گفته فرحبخش، سال آینده در سینمای ایران شاهد رکودی غیرقابل تردید خواهیم بود و از این رهگذر باید فکری به حال سینمایی خود در سال ۸۸ بکنیم. موانع پیش روی سینمای ایران از نظر فرحبخش، سختگیریهای حوزه معاونت سینمایی و فشار روی سینماگران است که البته خارج از روال معمولی انجام میشود. با این تحلیل البته باید منتظر بنشینیم و اولا کارنامه یک ساله سینمای ایران را در جشنواره ۲۷ شاهد باشیم و پس از آن تنها امید ببیندیم که در سال آینده سینمای ایران هر چند لنگان لنگان به مسیر خود ادامه دهد. بخش پایانی این گفتوگو را بخوانید.
پس شما موافق حضور دولت در این عرصه هستید؟ به هرحال نظارتی که شما گفتید را میشود تعابیر مختلفی کرد و میرسیم به اینکه نظر دولت هم این است که باید نظارت کرد!
حضور دولت در نظارت نه دخالت. دولت طبق قانون پروانه ساخت بدهد و وقتی فیلم آماده پخش شد آن را بازبینی کند. طبق قانون. مگر قبل از انقلاب نظارت به چه صورت بود که ۱۱۰فیلم ایرانی تولید میشد، من به کیفیت فیلمها کار ندارم. آن دولت آن فیلمها را میخواست. آن نظام فاسد آن فیلمنامه را هم میخواست، این دولت که فاسد نیست. رژیم شاه فقط میگفت به شاه بدوبیراه نگویید همین. فیلمسازها هم این را فهمیده بودند. مگر از همان فیلمهای قبل انقلاب بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران را نمیشود لیست کرد. خشت و آیینه و رگبار و گوزنها
و ... اینها فیلمهایی است که ماندگار است. ما که شک نداریم این نظام سلامت است. اتفاقا معتقدم انقلاب واقعی در سینما اتفاق افتاده. نگاهها عوض شد و به این دلیل ممنون این نظام و انقلاب هستیم. آن نظارتی که شما میگویید میشود دخالت. مسوولی میگفت اگر به آدم برفی اجازه نمایش بدهند، نظام به هم میخورد. بعدا همین آدمبرفی نمایش داده شد و هیچ اتفاقی نیفتاد. بعد هم تلویزیون جمهوری اسلامی چند بار آن را پخش کرد. پس نشان میدهد این نگاه نگاه درستی نبوده، نگاه بیماری بوده. اگر قرار است نگاه، معتدل باشد، من معتقدم به نظارت دولت.
همین دیگر. وقتی این حرف را میزنید، تصور میشود همه چیز باید در اختیار دولت باشد. دولت فیلم بسازد، دولت سالن بسازد، دولت نظارت بعد از ساخت بکند. از همه بدتر اینکه یک سری فیلمهایی بسازد که در گیشه هم ناموفق است. این وضعیت که بسیار وضعیت نابهنجاری است.
نظارت دولت این نیست که بیاید و سرمایهگذاری کند. در نهایت دولت میتواند سه چهار فیلمی که از عهده بخش خصوصی برنمیآید و میلیاردی هزینه دارد به عنوان مدل و الگو به سینما بدهد. کسی هم مخالف نیست. اگر دولت از دخالت دست بردارد و فقط نظارت کند چون سرمایهگذاری در سینما مقرونبه صرفه میشود، زیرساختها را هم بخش خصوصی وارد میکند. قبل از انقلاب وقتی گنج قارون در سال ۴۴ فروش کرد، از قبل نمایش گنج قارون، صد سالن سینما ساخته شد، وسائل فیلمبرداری وارد شد که ما تا سال ۶۴ با همان وسائل کار میکردیم. چون اقتصاد سینما درست شد، بخش خصوصی هجوم آورد. فیلمسازی ما از سالی ۴۰فیلم، شد ۱۱۰فیلم.
یعنی به صنعت نزدیک شد؟
بله، الان هم همین است. باید یادشان باشد سینما صنعت است. بخش خصوصی ممکن است در یک سال جواب نگیرد، اما در یک برنامه توسعه پنج ساله به شما قول میدهم سینما جواب میدهد. در برنامه توسعه بعدی اصلا خود بخش خصوصی زیرساختها را هم وارد میکند. دیگر نیازی به دولت ندارد. چون از مردم میگیرد خرج مردم میکند.
بحثی هم که در اینجا وجود دارد، ناهماهنگی بین تهیهکنندهها است که الان به اختلاف رسیدهاند. این دولت را به بخش خصوصی نامطمئن میکند ؟
چرا این مسائل قبلا نبوده؟ به نظر من خود آقایان اختلاف انداختند بین تهیهکنندهها. چرا دولت وقتی اختلافی در تهیهکنندهها میافتد، انشعاب عدهای از تهیهکنندهها را به رسمیت میشناسد. وقتی یک انتخابات دموکراتیک انجام شده، وعدهای از نتایج راضی نبودهاند و انشعاب کردهاند، پس خود دولت دوست دارد بین تهیهکنندهها اختلاف باشد. اگر خودش دوست نداشت این اتفاق نمیافتاد. اگر دولت بگوید از این سه گروه تهیهکننده هیچ گروهی را به رسمیت نمیشناسد، در عرض یک هفته همه تهیهکنندهها متحد میشوند. اگر دولت از دخالت دست بردارد تمام تهیهکنندهها زیر یک چتر جمع میشوند.
این انشعابها چه ضررهای اقتصادیای به سینما زده است؟
اقتصاد سینما را نابود کرده به خاطر اینکه دوستان آداب بازی را بلد نیستند. نتیجهاش این شده که الان بخش خصوصی نمایندهای در شورای پروانه ساخت ندارد. وقتی هم نماینده نداشته باشد، همین وضعیتی میشود که الان هست، یعنی از ابتدای سال قرار بوده که ۶۰فیلم پروانه بگیرد، به ۲۰فیلم پروانه دادهاند، اگر تهیهکننده بخش خصوصی صنف مقتدری داشت دولت نمیتوانست این کار را بکند. جلوی دولت میایستاد، چون دولت الان غیرقانونی پروانه نمیدهد.
اما مساله اینجاست که سال آینده بر سر سالنهای سینما چه میآید.بخشی از دولت هم با این کار موافق نیست. اما بخش قدرتمندتر نمیگذارد پروانه ساخت صادر شود. ما سال آینده فیلمسازی مردمی نداریم. فیلمهای ما به شدت خنثی هستند که تماشاگر هم ندارد. بیشتر نگاه دولتی و روشنفکرزدگی در فیلمهای سال آینده به چشم میخورد و نکته مهمتر اینکه آقایان نگران مواخذه مسوول بالاتر از خود هستند که نگوید چرا به این فیلمها اجازه ساخت دادهاند. اصلا فکر نمیکنند مردم چه میخواهند.
ارسال نظر