محمود اسلامیان*

از آثار مخرب بحران اقتصادی غرب کاهش غیرمعقول قیمت‌های جهانی است. تقاضا در بازارهای دنیا به شدت کاهش یافته و در مقابل عرضه تقریبا ثابت مانده است. این فرآیند باعث افت شدید و غیرمتعارف قیمت‌های کالاها در دنیا است. برای مثال می‌توان به قیمت فولاد اشاره کرد. قبل از این بحران قیمت اقلام فولادی به مرز ۱۴۰۰دلار نزدیک شد و امروز شاهد معامله بیلت در بورس LME لندن به حدود ۳۵۰دلار هستیم. کاهش قیمت در حد معمول فی‌نفسه برای کشورهایی که واردکننده هستند، مقوله بدی نیست ولی اگر از قیمت تمام شده واحدهای فولاد کشور که معادل قیمت تمام‌شده آنان است عبور کند، می‌تواند منجر به مشکلات عدیده‌ای شود.

صنعت فولاد کشور یک صنعت مادر است. براساس مطالعات موسسات ژاپنی به ازای هر شغل در فولاد کشور معادل ۲۰ الی ۲۵ شغل ایجاد می‌شود. بنابراین آسیب به این صنعت می‌تواند تاثیرات منفی در اشتغال کشور داشته باشد.

فولاد کشور در اوج‌گیری قیمت به کاهش تعرفه‌ها تا عدد صفر راضی شده و مدیران آن همکاری لازم را برای تسهیلات واردات انجام دادند، ولی در شرایطی که تولید جهانی فولاد به یک‌میلیارد و سیصد میلیون تن رسیده و احتمال دامپینگ توسط شرکت‌های چینی فراوان است، باید به سرعت با تعرفه مناسب به مقابله با این بحران شتافت. مهم این است که تصمیم‌گیری نوش دارو پس از مرگ سهراب نباشد، مثل روز روشن است که سیل واردات فولاد به سمت کشور روانه خواهد شد.

این تعرفه در حدی می‌تواند باشد که شرکت‌های فولادی حداقل در حد قیمت تمام‌شده خود بتوانند فروش داشته باشند و موجودی‌های انبارهای کشور نیز مصرف شود. علاوه‌بر آن تعرفه مذکور می‌تواند اختلال ایجاد شده در صنایع زیردستی فولاد را کاهش دهد. به هر حال مهم،‌ تصمیم‌گیری سریع و به موقع توسط مسوولان محترم وزارت بازرگانی و صنایع است تا تاثیرات رکود اقتصادی غرب را بر کشور به حداقل برساند.

واحدهای اصلی فولاد کشور به علت بزرگی و حجم اشتغال نباید وارد بحران شوند، زیرا تبعات آن در کشور می‌تواند وسیع باشد. تعرفه‌ای حدود ۱۵ الی ۲۰درصد می‌تواند تعادل را به بازار فولاد و واحدهای تولیدی برگرداند.

* رییس اتاق بازرگانی اصفهان