محسن ایلچی

این روزها با تداوم کاهش ارزش یورو در برابر دلار، این پرسش در اذهان پررنگ شده که مدیریت ارزی کشور از سیر نوسانات اخیر، چقدر زیان کرده است؟ دو سال قبل، همزمان با افزایش ارزش یورو در برابر دلار (حتی تا سطح ۶/۱)، تصمیم گرفته شد که وزن غالب ذخایر ارزی را از ترکیب دلاری به یورویی تغییر دهد. تا پیش از این به طور راهبردی ۴۰درصد از ارزش ذخایر ارزی کشور دلاری و ۶۰درصد ارزهایی نظیر یورو، ین، پوند و فرانک بود. از سال ۱۳۸۵ دولت با شعار خروج اقتصاد کشور از وضعیت دلاری و یورویی شدن مبادلات، تصمیم گرفت حتی پول ۵۰درصد از فروش نفت خام را به صورت یورو دریافت کند. این تدبیر اگر چه در آن مقطع به منظور افزایش ضریب امنیت اقتصادی و پیشگیری از آسیب‌پذیری ذخایر ارزی کشور از آثار نوسانات بازار ارز به عنوان یک تکنیک آربیتراژی مطلوب ارزیابی شد و به عنوان یک تصمیم‌ کوتاه مدت و منعطف با توجه به وضعیت عمومی بازارها، تدبیری برای جلوگیری از زیان ارزی بود، اما بعدها این سوال مطرح شد که آیا این تصمیم پشتوانه کارشناسی لازم را برای شرایط بلند مدت در نظر گرفته بود؟

حال که ارزش دلار برابر یورو به ویژه به دلیل کاهش رشد اقتصادی اروپا و چشم‌انداز نامطلوب آن بالا رفته است، این سوال مطرح است که آیا عصر اقتدار یورو به پایان رسیده است؟ ارزش یورو در برابر دلار از ۶/۱ به حدود ۲/۱رسیده است؛ آیا مدیریت ارزی کشور و دولت تدبیری برابر جبران زیان و پوشش نوسانات ارزی اتخاذ کرده است؟