نوبل اقتصاد به نفع حزب دموکرات

کروگمن، برنده نوبل اقتصاد ۲۰۰۸

دنیای اقتصاد، علی میرزاخانی: آکادمی سلطنتی علوم سوئد، جایزه نوبل سال ۲۰۰۸ در رشته اقتصاد را به

«پل کروگمن» اختصاص داد که یک ستون‌نویس اقتصادی در روزنامه «نیویورک‌تایمز» است و از منتقدان سیاست‌های اقتصادی جمهوری‌خواهان به ویژه جورج بوش است. روزنامه نیویورک تایمز یکی از مهم‌ترین نشریات آمریکایی است که افکار چپ‌های آمریکا و نیز حزب دموکرات را که به این نوع افکار نزدیک هستند، انعکاس می‌دهد.نکته جالب توجه آن است که «پل کروگمن» بیش از آنکه به عنوان یک چهره آکادمیک شناخته شده باشد بیشتر شهرت ژورنالیستی دارد و این شهرت او از زمانی آغاز شده که نگارش ستون هفتگی نیویورک تایمز در خصوص مسایل اقتصاد سیاسی را به عهده گرفته است.

کروگمن همچنین در مبارزات انتخاباتی دهه ۹۰ میلادی به نفع بیل کلینتون وارد کارزار شد، اگرچه پیشتر مورد مشاوره رونالد ریگان هم بود اما در مدت کوتاهی کنار گذاشته شد. البته انتقادهای تند و تیز کروگمن از میلتون فریدمن به عنوان بلندآوازه‌ترین اقتصاددان نیم‌قرن دوم سده ۲۰ هم در شهرت او بی‌تاثیر نبود. اما نکته جالب آن است که انتقادهای او از میلتون فریدمن بیش از آنکه تفکرات فریدمن را هدف قرار دهد، شخص او را هدف می‌گیرد. کروگمن در عین اینکه نتایج اجرای سیاست‌های پیشنهادی میلتون فریدمن را کاملا از نظر کارشناسی قابل‌تایید می‌داند، اما مکتب متعلق به فریدمن را مورد حمله قرار می‌دهد. به عنوان مثال، او کارآیی مهمترین تز فریدمن و مکتب مانیتاریسم را که به ناکارآمدی پول در دستکاری متغیرهای واقعی اشاره دارد، می‌پذیرد، اما در عین حال این مکتب را بدون ارایه استدلالی، مکتبی شکست خورده معرفی می‌کند.

پل کروگمن به مکتب نئوکینزی تعلق دارد که همانند کینزین‌های قدیم از سوسیالیزه‌ کردن سرمایه‌گذاری و مداخله دولت در اقتصاد حمایت می‌کنند. مکتب کینزی زمانی اوج گرفت که مکتب کلاسیک از تحلیل بحران بزرگ اقتصادی دهه ۳۰میلادی بازماند و اتفاقا نسخه کینز برای مداخله دولت کارساز شد. بعدها ملیتون فریدمن نشان داد که اگر بانک مرکزی می‌توانست رابطه نقدینگی با رشد اقتصادی را درست تنظیم کند، هرگز این رکود اتفاق نمی‌افتاد و عواقب تکیه بر مداخلات دولت را گوشزد کرد. کروگمن در عین حال، یافته اصلی فریدمن را مبنی بر اینکه ایجاد اشتغال به قیمت افزایش تورم نمی‌تواند فرصت‌های شغلی پایدار در اقتصاد ایجاد کند، می‌پذیرد و استدلال می‌کند که انعکاس افزایش تورم در دستمزدها به صورت کاهش دستمزدهای حقیقی تجلی کرده و اشتغال‌های ایجاد شده را از بین می‌برد.

البته استدلال‌های فریدمن برای عواقب خطر‌‌آفرین انتخاب سیاست «اشتغال‌زایی به قیمت تورم» فراتر از این استدلال است که نشان می‌دهد در شرایط رکود تورمی، دولت دو راه بیشتر پیش‌رو ندارد: انتخاب «بیکاری همراه با مبارزه با تورم» یا انتخاب «بیکاری همراه با افزایش تورم» و اشتغالزایی به قیمت تورم همان انتخاب «بیکاری همراه با افزایش تورم» یعنی بدترین سیاست است. انتخاب «کروگمن» به عنوان مهم‌ترین منتقد سیاست‌های اقتصادی جمهوریخواهان موقعیت دموکرات‌ها را در انتخابات پیش‌روی آمریکا از آن جهت که در نظر عموم تاییدی بر دیدگاه‌های اقتصادی آنان و تئوریسین آنها است، تقویت خواهد کرد.

صفحه دنیا (۴) را هم بخوانید