مهدی نصرتی

همه ما این تجربه دوران کودکی را داریم که قبل از تزریق آمپول برای این که ترسمان برطرف شود، این جمله را می‌شنیدیم که آمپول اصلا درد ندارد. ولی بعد از تزریق متوجه می‌شدیم که آمپول درد دارد ولی آن قدر که فکر می‌‌‌کردیم، دردناک نیست و به هرحال برای درمان لازم است. در سرمقاله پنج شنبه گذشته، نویسنده عزیز مقاله با ارائه یک مدل ساده، تورم زا بودن طرح نقدی‌کردن یارانه‌ها را رد کرده ‌است. در حالی که نقدی‌کردن یارانه‌ها حداقل از دو مکانیسم موجب افزایش سطح قیمت‌ها می‌شود. اول-طرف عرضه: بسیاری از تولیدات داخلی و خدمات از نهاده‌های یارانه‌ای مانند برق و بنزین استفاده می‌کنند. واضح است که با آزاد شدن قیمت نهاده‌های یارانه‌ای، قیمت کالاهای تولیدی که مستقیم یا غیرمستقیم از آنها استفاده می‌کنند، افزایش می‌یابد. زیرا با افزایش نهاده‌های تولید، بسیاری از عرضه کنندگان دیگر در سطح قبلی قیمت‌ها حاضر به عرضه تولیدات و خدمات خود نیستند و این یعنی این که منحنی عرضه (در فضای قیمت و تولید) به سمت بالا جابه‌جا می‌‌شود و منحنی تقاضا را در سطح قیمت‌های بالاتری قطع می‌کند. دوم- طرف تقاضا: اثرات بازتوزیعی طرح نقدی‌کردن یارانه‌ها، می‌تواند موجب تحریک تقاضا و افزایش قیمت‌ها شود. برای سادگی می‌‌‌توانیم جامعه را به دو بخش تقسیم کنیم، کسانی که تقاضای بالایی برای بنزین یا حمل و نقل دارند و کسانی که تقاضای پائینی برای بنزین و حمل ونقل دارند. در این حالت، گروه اول احتمالا باید تمام یا حتی بیش از درآمد حاصل از یارانه مستقیم را صرف افزایش هزینه‌‌‌های حمل و نقل کنند. اما گروه دوم دارای مازاد درآمدی خواهند بود که می‌‌‌توانند آن را صرف سایر هزینه‌‌‌های زندگی از جمله خوراک، پوشاک یا مسکن کنند. بدین ترتیب تقاضا برای این اقلام افزایش می‌‌‌یابد که می‌‌‌تواند منجر به افزایش قیمت در این بخش‌‌ها شود. این افزایش قیمت، از برخی جهات مشابه افزایش قیمتی است که در سال‌های اخیر درباره مواد غذایی در سطح جهان رخ داد. یکی از دلایل افزایش جهانی قیمت مواد غذایی این بود که مردم فقیر کشورهای هند و چین که تا دیروز با یک قرص نان زندگی می‌کردند، امروز صاحب پول کافی شده‌اند که متقاضی دو قرص نان و شاید کمی‌ ‌‌هم گوشت باشند. این افزایش تقاضای اندک وقتی در تعداد افراد ضرب می‌‌‌شود، افزایش تقاضای عظیمی‌ ‌‌را پدید می‌آورد که صعود قیمت مواد غذایی نتیجه آن بود. با مباحث فوق مشخص می‌‌‌شود نویسنده سرمقاله مذکور در طراحی و بسط مدل خود مرتکب چندین خطا شده‌است. اول این است که گمان کرده‌است که همه آحاد جامعه به یک میزان بنزین مصرف می‌کنند بنابراین وقتی یارانه‌ها نقدی پرداخت شود، بازهم ترکیب مصرفی تغییر نمی‌کند. دوم این که برای بنزین کالای جایگزین در نظر نگرفته‌اند. بدین ترتیب که اگر مردم پول مازادی هم داشته باشند؛ آن را صرف کالای دیگری نمی‌کنند بلکه پس‌انداز می‌کنند (از آنجا که جامعه مدل ایشان تک کالایی است؛ پس انداز حال به معنی مصرف بیشتر بنزین در آینده است!).در پایان تاکید می‌کنیم که نقدی‌کردن یارانه‌ها کاملا ضروری است ولی باید متوجه تبعات و هزینه‌های آن نیز بود تا پس از شروع طرح و مشاهده تورم؛ به یکباره از اجرای آن پشیمان نشویم. مانند شخص بیماری که با اطمینان خاطر از بدون درد بودن، حاضر به تن دادن به عمل جراحی شده است اما به محض احساس کمترین دردی ممکن است فرار کند و کار نیمه‌تمام بماند. قطعا این بیمار تا مدت‌ها و شاید هرگز حاضر به عمل دوباره نشود.