از نفس افتاده!

عزت‌الله انتظامی د ر صحنه‌ای از فیلم مینای شهر خاموش

نگاه سوم- هر ساله یکی از فصل‌های افت فروش علاوه بر ماه‌های محرم و صفر و دو ماه آخر سال، ماه رمضان است که طبق یک قاعده و قانون نانوشته، با رسیدن هر ساله به این ماه مبارک، متاسفانه سینمای ایران از برکت این ماه بهره‌ای نمی‌برد و توبره گیشه‌ها خالی‌تر از ماه‌های قبل یا حتی چند روز قبلش می‌شود.

دلایل این مساله البته چندان هم پیچیده نیست. می‌توان با کمی دقت این مساله را شکافت و دلایلش را بررسی کرد.

مردم دوست دارند سر سفره افطار بنشینند

طبق سنت‌های پسندیده‌ای که صدها سال است بر این سرزمین حاکم است، مردم ایران هرجا که باشند در روزهای ماه مبارک رمضان دوست دارند افطار را بر سر سفره‌های افطاری خانواده یا فامیل بگذرانند، این مساله یعنی اینکه از حدود ساعت ۳ بعدازظهر با احتساب اینکه حدود ساعت ۳۰/۷ تا ۸ شب سفره‌های افطار پهن می‌شود مردم به سوی خانه‌هایشان حرکت می‌کنند و وقتی هم در این شهر بی در و پیکر به خانه‌هایشان می‌رسند، بی‌رمق و از نفس افتاده تنها پای سفره می‌نشینند و مشغول باز کردن روزه می‌شوند. بعد از ساعت ۸ شب هم که عملا امکان رفتن به سینما وجود ندارد. به فرض اینکه بشود بعد از افطار هم سینما رفت، تنها سانس آخر شب یعنی سانس ۵/۹ یا ۱۰ شب باقی می‌ماند که می‌شود استفاده کرد که عملا این اتفاق نمی‌افتد.

رضا عطاران: سینمای کمدی وضعیت تاسف‌باری دارد

«من بسیار خوشحالم که این حرف را می‌زنید. اگر شوخی‌های بزنگاه این‌جور که شما می‌گویید توانسته باشد بیننده‌های تلویزیون را پای تلویزیون نشانده باشد، آن هم بعد از افطار باید خیلی به من خوش بگذرد.» این جملات را رضا عطاران کارگردان سریال بزنگاه در پاسخ به استقبال مخاطبان تلویزیون از کار تازه‌اش گفت و البته دلیل اینکه سینماهای ما در این روزها حال و روز چندان خوشی ندارد را کیفیت فیلم‌ها دانست نه سریال‌های ماه رمضان.

«خب، در این ماه مردم دوست دارند سر سفره افطار بنشینند. اما مهم‌تر از این که دوست داشته باشند کار مرا ببینند یا کارهای دیگر تلویزیون را، کیفیت فیلم‌های روی پرده است که تمایلی در تماشاگر باقی نمی‌گذارد برای این که به دیدن فیلم‌ها بروند. باید سینمایی‌ها بلد باشند جذابیت ایجاد کنند، که بعضی‌هایشان بلد نیستند. وگرنه شنبه شب که تیم‌ ایران با عربستان بازی داشت، من مطمئنم هیچ کس هیچ شبکه دیگری غیر از شبکه ۳ را تماشا نمی‌کرد.» کمدی‌ساز تلویزیون و بازیگر کمدی سینمای ایران از فیلم‌های کمدی روی پرده هم دل پری دارد: «مثلا همین فیلم [....] که روی پرده است، با سبک بازی و توهین به شعور تماشاگر می‌خواهد او را به سالن بکشد. شاید اولش هم موفق شود، اما در این شب‌های ماه رمضان قطعا دیگر فرمول قبلی‌اش جواب نمی‌دهد. سینمای کمدی ما وضعیت اسف‌باری دارد.»

چه باید کرد؟

در جواب این سوال باید گفت تا اطلاع ثانوی نباید امیدی به بهبود در فروش سینماها در فصل‌های کم رونق داشت. از ۱۲ ماه سال ۵ ماهش عملا در افت فروش به سر می‌بریم.

در هفت ماه باقیمانده باید حجم عظیمی از فیلم‌های ساخته شده را در تعداد اندک سالن‌های سینماهای ایران به نمایش در بیاوریم که عملا ممکن نیست. پس فعلا پای تلویزیون‌ها را سفت بچسبید تا در این شب‌های بی‌حالی بعد از افطار، دست کم شاید از تلویزیون چیزی گیرتان بیاید، از سینما که قطع امید کرده‌ایم.

مقایسه دو شنبه

در اولین روز هفته، یعنی شنبه این هفته فیلم‌ها با افت فروش چشم‌گیری مواجه شدند. شنبه اول ماه مبارک رمضان در حالی که شنبه‌‌ها روز رونق سینماها بود (به دلیل نیم بها بودن بلیت) روزی بی‌رونق را پشت سر گذاشت.

فیلم کمال تبریزی «همیشه پای یک زن ....» نسبت به روز جمعه ۶میلیون تومان کمتر فروخت و با فروش معادل ۶میلیون وسیصدهزار تومان نسبت به روز مشابهش در هفته قبل یک کاهش ۱۴میلیونی را به خود دید با این حساب این فیلم در ۳۷ روز نمایش مجموع فروشش به ۸۳۲میلیون تومان رسیده است.

به غیر از فیلم کمال تبریزی بقیه فیلم‌ها فروش معادل یک یا کمتر از یک میلیون تومان داشتند.

فیلم «سربلند» با فروش روز شنبه آتی معادل یک‌میلیون و یک‌صدهزار تومان از شنبه قبل پانصدهزار تومان کمتر فروخت. «انعکاس» هم با همین رقم فروش در روز شنبه از هفته قبل ۴۰۰هزار تومان کمتر فروخت. اما فرزند خاک که در روز شنبه یک‌میلیون و سیصدهزار تومان فروش داشته است از شنبه قبل حدود ۸۰۰هزار تومان کمتر فروش داشته است. خاک سرد به کارگردانی رضا سبحانی که پیش‌بینی می‌شود از کم‌مخاطب‌ترین فیلم‌های سال باشد در روز شنبه پانصدهزار تومان فروخت. ریسمان باز و مینای شهر خاموش هم هر دو ۸۰۰هزار تومان فروخته و نسبت به شنبه قبل بیش از ۶۰۰هزار تومان با کسر فروش مواجه شدند. مجموع فروش فیلم ریسمان باز ساخته مهرشاد کارخانی در ۱۸روز به ۲۷میلیون رسیده است و فروش مینای شهر خاموش بعد از ۳۳ روز ۶۰میلیون تومان شده است. دیوار هم با ۴ سینما همچنان به اکران عمومی‌اش در سینماها ادامه می‌دهد.

از دست دادن ۴۰‌میلیون مخاطب در ۱۵ سال

کاهش ۴۰‌میلیونی مخاطبان سینماهای کشور از سال ۷۱ تا ۸۶ و کاهش ۱۴ درصدی تماشاگران در سال ۸۶ نسبت به سال پیش از آن تصویری مبهم از آینده سینمای ایران پیش رو قرار می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری مهر، بر اساس تازه‌ترین آماری که از تعداد تماشاگران سینما در سال ۸۶ تهیه شده، در تهران هفت‌میلیون نفر به سالن‌های سینما رفته و در کل کشور این رقم نزدیک به ۱۴‌میلیون مخاطب است. این آمار و ارقام نشاندهنده کاهش ۱۴ درصدی تماشاگر نسبت به سال ۸۵ است که شرایط سینمای ایران را نامشخص و در نوسان نشان می‌دهد.

در مقایسه میان تعداد تماشاگران سینما در دهه ۸۰، آمار مخاطبان در سال ۸۶ فقط نسبت به سال ۸۲ که تعداد تماشاگران ۱۳‌میلیون و ۲۵۰‌هزار نفر بود، بیشتر است و نسبت به دیگر سال‌ها کاهش قابل توجهی داشته است. بر اساس آماری که از تعداد تماشاگران در نیمه اول سال ۸۷ به دست آمده هم چندان وضعیت رضایت‌بخشی در سینما مشاهده نمی‌شود.

تعداد تماشاگران در پنج ماه اول سال ۸۷ نسبت به زمان مشابه در سال ۸۵ حدود ۷۷۰‌هزار نفر کاهش داشته است. هر چند این رقم نسبت به زمان مشابه در سال ۸۶ حدود ۳۰۰‌هزار نفر افزایش نشان می‌دهد، اما به دلیل افت جدی مخاطب در سال قبل، رسیدن به آمار ۳۰۰‌هزار نفر بیشتر از آن سال چندان امیدبخش نیست.

سینمای ایران در دهه ۸۰ با افت جدی تماشاگران رو به رو شده است. سال ۷۱ سینمای ایران ۵۴‌میلیون مخاطب داشت و سال ۷۳ این آمار به اوج خود رسید و آمار تماشاگران ۵۶‌میلیون نفر شد. اما تعداد مخاطبان در سال ۸۱ به ۲۱‌میلیون و سال ۸۳ به ۶۳۰/۱۶‌میلیون رسید. کاهش بیش از ۳۰‌میلیون مخاطب در سینمای ایران در طول حدود یک دهه از اوایل دهه ۷۰ تا اوایل دهه ۸۰ موجب می‌شود امیدها به آینده این سینما کمتر از پیش شود و تصویری مبهم از سینمای ایران در دهه ۹۰ پیش رو باشد.