آنتنگفتوگو با کیانوش عیاری
«روزگار قریب» تصویری اسطورهای از دکتر قریب نیست
مجموعه تلویزیونی روزگار قریب به نویسندگی، تهیهکنندگی و کارگردانی کیانوش عیاری از ۱۲ آذر روزهای دوشنبه روی آنتن رفت. روزگار قریب داستان زندگی دکتر محمد قریب بنیانگذار پزشکی نوین کودکان در ایران را روایت میکند. در خلاصه داستان این مجموعه آمده است: در اثر فقر، فشار و قحطی در تهران قدیم عدهای مغازهها را غارت میکردند. پدر محمد قریب برای آنکه خانواده را از معرکه دور کند آنها را به گرکان میبرد تا آبها از آسیاب بیفتد... * با وجود پرداختن به جزئیات زندگی دکتر قریب، از او تصویر یک قهرمان ترسیم نشده است.
بله، آقای قریب به عنوان انسانی تصویر شده که معایبی هم میتواند داشته باشد. گاهی خلق و خوی تند و عصبی دارد، اما در غالب موارد مثبت است و قصد کمک و احسان دارد. او از موقعیت شغلی خود سوءاستفاده نمیکند. مسلما هدف ما اینگونه بود. سیمافیلم این ذهنیت را نداشت که از محمد قریب تصویر اسطورهای خلق شود و این نگاه هم نبود.
* در روزگار قریب حال و گذشته در هم تنیده میشود. با توجه به اینکه مخاطبان با این ساختار به خوبی ارتباط برقرار نمیکنند، چطور از این روش استفاده کردید؟
رمز اصلی ارتباط تماشاگران با این مجموعه را پیش از ساخت و آغاز تصویربرداری در خلق فضا میدیدم. باید فضایی ایجاد میشد که مجموعه روزگار قریب فراتر از بسیاری از بدعتها و قاعدهشکنیها حرکت کند. البته نگرانیهایی داشتم، اما از آنجا که در این سالها با اعتماد به نفس کار کردم، این تردید در من پررنگ نبود، بلکه جواب دادن این روش اهمیت داشت.
من با خیلیها از قشرهای مختلف برخورد کردم که به من میگفتند روایت مجموعه برایشان قابل لمس بوده و انگار با این آدمها زندگی کردهاند و برایشان قابل باور بوده است. به نظرم این ایده به بار نشست.
* روزگار قریب در مواردی دستخوش حذف شد، آیا خطوط قرمز را نمیشناختید؟
خطوط قرمز را نمیشناختم و نمیشناسم. فکر میکنم ارزش دارد آزادانه با رعایت برخی موانع که میشناسیم کار کنیم چون نتیجه بهتر حاصل میشود.
هر چند دوری از خودسانسوری ممکن است به قیمت حذف مواردی تمام شود، اما دستاوردی بهتر است تا اینکه با خودسانسوری وارد موجی از افراط شویم و در آن خودمان شهید کنیم و به دنیا نیامده از بین ببریم.
* با توجه به اینکه برای روزگار قریب پنج سال وقت صرف کردید، فکر میکنید مجموعه چه جایگاهی در کارنامه شما دارد؟
راضی هستم، چرا که فرصتی برای سرمایهگذاری روی نگاهی بود که به آن اعتقاد دارم، نگاهی که سعی کردم با فیلم بودن و نبودن آن را به بیشترین شکل برسانم. زدودن تمام پیرایههای نمایشی در تمام سطوح کار از جمله بازی، داستان، شیرینکاریها و کنترل کردن التهابی که میتواند تماشاگر را آشفته کند یا تحت تاثیر قرار دهد.
استفاده کم از موسیقی و در عین حال محدود کردن رنگآمیزی. در فیلم بودن و نبودن فیلمبرداری، نورپردازی، صحنهآرایی، صدا و... به شکلی هارمونیک همدیگر را تکمیل میکند و هیچکدام از این سطوح اجازه ندارد ساز جداگانه بزند و نیرومندتر از هارمونی لازم فیلم باشد.
* باز هم مجموعه تاریخی میسازید؟
ـ بله، اما بستگی به شرایط دارد که در آینده چگونه رقم بخورد. البته تا یکی دو فیلم سینمایی نسازم دیگر سراغ مجموعهسازی نمیروم.
* فیلمنامه سینمایی نیز در دست نگارش دارید؟
ـ بله، اخیرا نگارش یک فیلم سینمایی را آغاز کردهام که هنوز نام آن انتخاب نشده است. ترجیح میدهم فیلمبرداری را از نیمه پاییز شروع کنم و به احتمال زیاد نگارش فیلمنامه تا پایان فیلمبرداری طول میکشد. این فیلم به مسائل اجتماعی روز میپردازد و موضوع آن شش یا هفت سال پیش با خواندن خبری کوتاه در روزنامه به ذهنم خطور کرد. این فیلم هم در ادامه دیگر آثارم است.
*منبع:کوتاه شده از خبرگزاری مهر
ارسال نظر