چگونه سوپر استار شویم!
غزال صادقی- هرچند وضعیت مالی و اقتصادی صنعت سینما در ایران چندان مطلوب و مناسب به نظر نمی‌رسد، اما ایجاد بنگاه‌های حاشیه‌ای در کنار این صنعت و استفاده از علاقه و اعتماد قشر جوان فعالیت اقتصادی پررونقی را برای تعدادی از مراکز آموزش هنری رقم زده است.

کلاس‌های آموزشی مواد سینمایی، ادبی و هنری که امروزه با اسامی افراد صاحب‌نام اعتبار کسب می‌کنند، به یکی از مهم‌ترین تولیدکنندگان فعالان صنعت سینما، تئاتر و... تبدیل شده است.
اما به راستی این آموزشگاه‌های مختلف تا چه اندازه در تربیت نیروی ماهر و موثر در فعالیت‌های هنری موفق‌اند؟ دریافت شهریه‌های سنگین تا چه اندازه به رشد این صنعت کمک کرده است؟
قیمت‌های کلان کلاس‌های هنری
در کل تهران آموزشگاه‌های فراوانی وجود دارد به طوری که خود وزارت ارشاد هم نمی‌تواند آمار دقیقی از آنها ارائه دهد، زیرا بسیاری از آنها بدون مجوز فعالیت می‌کنند و حتی در مواردی معلمان خود را به خانه‌های افراد می‌فرستند، اما در این میان ۵ کلاس نسبتا معتبر وجود دارد که تقریبا با نیروهای حرفه‌ای مشغول آموزش به داوطلبان خود هستند. یکی از کلاس‌ها متعلق به یکی از معروف‌ترین کارگردانان تئاتر کشور است که برای هر ترم ۵ ماهه خود ۷۵۰هزار تومان می‌گیرد، این قیمت شامل مصاحبه تئوری و تست بازیگری است که در مقایسه با کلاس‌های دیگر رقم پایینی محسوب می‌شود و البته در مقابل مدیر آموزشگاه هم هیچ قولی برای بازیگر حرفه‌ای شدن و ورود به دنیای ستاره‌ها را به شاگردانش نمی‌دهد و دانشجویان هم با داشتن این شرایط به کلاس‌ها می‌روند.
اما آموزشگاه دوم متعلق به یکی از کارگردانان قدیمی بنام سینما است که اوج کارنامه کاری او متعلق به اوایل دهه 50 است.
او که سینما را از خود سینما یاد گرفته است و همه کارها را کاملا به صورت تجربی آموخته سه سال است که یک آموزشگاه از علاقه‌مندان به شخص خود تاسیس کرده است. این آموزشگاه در رشته‌های بازیگری، فیلمنامه‌نویسی و کارگردانی کلاس‌هایی را برگزار می‌کند و خود این کارگردان در کلاس‌هایش به آموزش بازیگری مشغول است که این شیوه بازیگری را نیز از دیدهای خود و تجاربش در اختیار علاقه‌مندان می‌گذارد و از نکات جالب دیگر کلاس‌های وی حضور بعضی از اشخاص معروف بود که در تماس منکر حضورشان در کلاس‌ها بودند در آخر اینکه برای هر دوره بازیگری یک تست ورودی وجود دارد که ۲۰هزار تومان به یک حساب می‌ریزید و به قول مدیر آموزشگاه «خیالتان راحت تا به‌حال هیچ‌کس در این تست‌‌ها رد نشده»؟!
بعد از این مصاحبه مفصل با پرداخت یک‌میلیون و 800هزار تومان شما نیز در مکتب استاد سوپراستار شوید.
اما درنهایت رکورددار قیمت این آموزشگاه‌ها تعلق دارد به یکی از بازیگران صنف سینما و تلویزیون که برای ورود به کلاس ایشان باید مبلغ یک‌میلیون و۹۵۰هزار تومان به علاوه ۱۰هزار تومان برای آزمون ورودی واریز ‌کنید که خوشبختانه امکان دارد قبول نشوید، زیرا اگر این روند ادامه پیدا کند و دوره‌ها را تا پایان بروید برای هر دوره تکمیلی‌تر مبلغ بیشتری می‌دهید و حتی آموزش سوارکاری هم می‌بینید، اما اگر برای کاری خواسته شدید این مدیر آموزشگاه است که به جای شما قرارداد می‌بندد.
یکی از این آموزشگاه‌ها تقریبا شبیه یک دانشکده کوچک است که از نظر تعداد کلاس‌های مختلف تعدد موضوع بیشتری را شامل می‌شود و کلاس‌های بازیگری حرفه‌ای، فیلمنامه‌نویسی، کارگاه فیلمسازی، تاریخ هنر، ... تا حتی تاریخ سینما و فلسفه هنر مدرن را شامل می‌شود، در حال حاضر این آموزشگاه تقریبا جزو معتبرترین‌ها محسوب می‌شود و با تعدادی از استادان تئاتر و چند بازیگر صاحب‌نام سینما اداره می‌شود که آزمون‌های ورودی خود از میان حداقل 100 مراجعه‌کننده یا بیشتر 30 الی 40نفر آن هم بدون هیچ قول مساعدتی انتخاب شوند.
اما درنهایت آخرین آموزشگاه معتبر متعلق است به تعدادی از اساتید هنرهای تجسمی که به قول یکی از سرشاخه‌های این آموزشگاه که هم به عنوان مدرس و هم به عنوان سرمایه‌دار و هم به عنوان دلال آثار هنری در میان هنرمندان شناخته شده به تعدادی از علاقه‌مندان به اداهای روشنکفرانه می‌آموزد که چگونه گالری روهای موفقی باشیم. بله، این شاگردان به گالری‌های مختلفی که استاد آثار هنرمندانشان را به نازل‌ترین قیمت می‌خرد و به حراجی‌های دبی می‌فرستند، می‌روند و آنها را نقد هنری می‌کنند در این آموزشگاه تاریخ‌‌ هنر، تاریخ هنر معاصر، هنر ایران در سده بیستم و ...حتی با قیمت ۷۵هزار تومان به بالا در ۱۰ جلسه و تعداد شاگردان ۶۰ الی ۷۰ نفر برگزار می‌شود.
سوپر استار، ابزار دست کارگردان
در مراجعه به یکی از همین آموزشگاه‌های بازیگری که جزو معروف‌ترین آنها نیز محسوب می‌شد به نام مینو فرشچی به عنوان مدرس فیلمنامه‌نویسی روبه‌رو شدیم، اما خانم مینو فرشچی در ارتباط با حضورش در این آموزشگاه گفت: در حال حاضر چیزی در حدود دو سال است که به خاطر دلایل شخصی که دارم در هیچ کلاس و آموزشگاهی تدریس نمی‌کنم.


اما تا آنجایی که دیده‌ام جوانانی که وارد این آموزشگاه‌ها می‌شوند استعداد و علاقه‌ای دارند که همین‌ها هم برایشان در اولویت است، حتی برای بعضی از آنها در این آموزشگاه‌ها چه اتفاقی می‌افتد، که مثلا رییس آموزشگاه، مدیر، مدرس و ... آنها را به کارهای مختلف معرفی می‌کنند و بعد از مدت کوتاهی تبدیل به ستاره‌های سینما، می‌شوند چیزی نمی‌دانم. من شخصا در هنگام آموزش فیلمنامه‌نویسی به شاگردانم اولین نکته‌ای که به آن اشاره می‌کنم این است که ما در طول سال حدود
70 فیلمنامه قابل تولید داریم که 50 تای آنها تکراری و 20 تای دیگر آن شاید خوب باشند و این در حالی است که ما در حال حاضر فقط 150عضو ثابت کانون نویسندگان داریم و تعدادی که همیشه به طور آزاد می‌نویسند، بنابراین قرار نیست که شاگردان من وارد این حیطه حرفه‌ای شوند، اما در بازیگری حرفه‌ای وضع به ‌شیوه دیگری است و تقریبا این ماجرا در تمام دنیا نیز وجود دارد یعنی اگر شخصی چهره، فیزیک و در نهایت کمی هم علاقه و استعداد داشت انتخاب می‌شود، از سوی دیگر اگر دقت کنید ما در ایران دانشکده تئاتر را داریم که تقریبا به صورت حرفه‌ای به دانشجویان آموزش داده می‌شود، اما ما چنین مقوله آموزش جدی را برای پرورش و آموزش بازیگری سینما نداریم، چون در نهایت یک بازیگر تئاتر یک حرفه را می‌آموزد و بر روی صحنه خودش بازی می‌کند و نوع بازی، گویش و حتی لحن صدای بازیگر در اختیار خودش است و کارگردان فقط نظارت می‌کند. اما در سینما، سوپراستارها نیز ابزارهایی در دست یک کارگردان واقعی و موفق هستند.
در نهایت من با سیستم یادگیری در خارج از دانشگاه‌ها نه موافقم نه مخالف. اما در ارتباط با بازیگری در سینما این شیوه را روشی عرفی و رایج در همه جای دنیا می‌دانم.
کاش به دانشگاه می‌رفتم


امیر جعفری به عنوان یکی از افرادی که از این آموزشگاه‌ها وارد حیطه بازیگری شده است از تجربه خودش می‌گوید: من از ابتدا هم اگر راهنما داشتم به جای این که وقت خود را در دانشکده مدیریت و بازرگانی بگذارم و در نهایت حتی مدرک آن را هم نگیرم، به دانشکده تئاتر می‌رفتم و آموزش‌های لازم را طی چهار سال می‌آموختم.
اما روزی که توسط آقای اکبردادی به این آموزشگاه‌ها معرفی شدم، قرار شد اگر هنرجوی خوبی نباشم اخراج شوم، در آن زمان استاد سمندریان، آقای احمد آقالو، رضا کیانیان، پری صابری و ... از مدرسان ما بودند، من زمانی در حدود ۵/۱ سال را در این آموزشگاه گذراندم و بعد شخصا به خاطر علاقه‌ای که به یادگیری داشتم به هر تئاتری سر می‌زدم و از آنها نقشی می‌خواستم.
اما حتی حالا هم میل زیادی به آموزش و یادگیری این حرفه دارم به‌طوری که اگر می‌توانستم به دانشکده تئاتر می‌رفتم یا در بعضی از این کلاس‌‌های بازیگری دوباره می‌آموختم، زیرا متاسفانه باید اعتراف کنم کسانی که چهارسال از وقت خود را در کنار استادان مختلف و کتاب‌های فراوانی می‌گذرانند همراه با حرف و بحث صاحب تفکرات و دانش بیشتری نسبت به علاقه‌مندان و دانش‌آموختگان آموزشگاه‌ها هستند. اما در ارتباط با اینکه چرا از این افراد آموزشگاه‌ها سوپراستار هم داریم باید بگویم، باز هم متاسفانه لابی زدن و رابطه در سینما بسیار همراهم هست، به عنوان مثال سیامک صفری، هدایت هاشمی و... که از بازیگران بسیار حرفه‌ای و صاحب سبک هستند، اما به واسطه اینکه فقط بازی خوبی دارند نه آشنا و پارتی لازم، هیچ‌کس آنها را نمی‌شناسد.
کار از ریشه خراب است


هما روستا بازیگر نیز معتقد است: متاسفانه جوانان به خاطر اسم، شهرت، پول و آشنایی‌های مختلف دوست دارند وارد این حرفه شوند و مدیران خیلی از آموزشگاه‌ها هم چون بسیار راحت و ساده این طبع جوانان را می‌دانند، از آنها سوءاستفاده می‌کنند.
اما بنیان این کار و این شکل آموزش از ریشه خراب است آموزش، رشته‌ای‌ است که نیاز به گذراندن زمان طولانی برای آموزش گرفتن شیوه‌ها و روش‌های مختلف یاد دادن دارند. در هیچ جای دنیا نمی‌بینیم که یک کارگردان خوب یک استاد دانشگاه خوب باشد و به آموزش بازیگری هم بپردازد چون آموزش و خوب بودن در بازیگری، فیلم‌سازی کارگردانی و... شاخه‌های متفاوت با هم هستند، بارها به خود من می‌گویند که شما هم یک آموزشگاه بزنید یا در یکی از آنها تدریس کنید، و من واقعا تعجب می‌کنم که چطور می‌شود آموزش داد در حالی که این شیوه را به صورت تئوری نیاموزی اما متاسفانه در حال حاضر در سطح جامعه کلاس‌هایی وجود دارند که مدرسان آن لیسانس‌ها و فوق‌لیسانس‌هایی هستند که علاقه‌مندان را دور خود جمع می‌کنند و حتی در مواردی که برحسب تصادف کسانی براساس چهره یا فیزیک خوبشان برای بازی در فیلمی درخواست می‌شوند،مدیران همین آموزشگاه هستند که به جایشان قرارداد می‌بندند و متاسفانه خیلی از این بچه‌ها نیز بعد از یک الی دو بازی در یک فیلم به خاطر اینکه سواد و آموزش کامل این فن را ندارند به راحتی کنار گذاشته می‌شوند.


آیدین آغداشلو نــقاش نــیز می‌گوید: هر کدام از اینها ویژگی‌های خودشان را دارند، دانشگاه‌های رسمی برنامه‌ریزی مفصلی دارند و به خاطر پایان‌نامه رسمیت دارند و می‌توانند در سیستم فرهنگی کشور جذب شوند و امکان بیشتری برای ورود به مجامع روشنفکری دارند. اگر دانشگاه‌ها برنامه‌ریزی‌های آموزشی درستی داشته باشند.دانش‌‌آموختگان آن می‌توانند صاحب یک مجموعه‌ای از معرفت‌های لازم و کافی باشند، برای مطالعه از کتاب‌های فراوان استفاده کنند و برای تحقیق و پژوهش به استادان زیادی دسترسی دارند، اما اگر جایی برای رشد خلاقیت‌های هنری یک دانشجو در دانشگاه نباشد و فقط استادها در حوزه علایق و تفکرات خودشان آموزش دهند می‌توان از این آموزشگاه‌ها که عنوان آموزشگاه‌های آزاد را دارند استفاده کرد، زیرا همان‌طور که از نامشان برمی‌آید افراد به طور آزادانه می‌توانند در این آموزشگاه‌ها ثبت‌نام کنند و با توجه به علاقه شخصی خود در آنجا بمانند. از طرف دیگر یکی از عمده‌ترین اشکالات و معضلاتی که در دانشگاه‌های ما به صورت جدی وجود دارد و شخص من دیگر حاضر به تدریس در دانشگاه نشدم مساله نمره بود که دانشجویان بدون توجه به کیفیت به دنبال این هستند که نمرات پایان ترمشان حتما بالا باشد و بعد از فارغ‌التحصیلی از معدل بالایشان صحبت کنند. اما در آموزشگاه‌ها به خاطر اینکه نمره هیچ جایگاهی ندارد و نوع گزینش و انتخاب هم از لحاظ رشته برای دانشجو آزاد است و هم بر حسب اراده می‌توانند استاد مورد علاقه خود را انتخاب کنند و مستقیما هنری که دوست دارند بیاموزند خوب است. از سوی دیگر اشکال عمده‌‌ای هم در آموزشگاه‌ها وجود دارند از جمله دنباله‌روی صرف شاگردان از استاد و در نهایت تکثیر شدن شاگردانی مانند استاد.در هر حال در هر روشی ایراداتی وجود دارد و همه پاسخ‌ها را در یکجا نمی‌توان پیدا کرد، خود من شخصا در سال‌های تحصیلی منتظر یک ورقه تحصیلی نماندم و دانشکده را نیمه‌کاره رها کردم چون در نهایت آن روزها احساس می‌کردم از خیلی از استادانم بهتر کار می‌کنم، در سال‌های بعد به شاگردی بسیاری از استادان پرداختم که حتی برخی از آنها معلم من نبودند و با نگاه کردن به دستشان و کارهایشان آموختم.
به اصطلاح سوپراستارها


محمود عزیزی نیز می‌گوید: در هیچ کجای دنیا که بگردید این تعداد از آموزشگاه‌های آزاد را نمی‌بینید و هیچ کس در هیچ گوشه دنیا نیز نمی‌تواند بگوید بعد از ۲ الی ۳ ماه می‌توان بازیگر شد، البته به جز در کشور ما، متاسفانه در حال حاضر با توجه به سیستم‌های موجود مدیریتی مبارزه با تخصصی مد شده و به همین دلیل هم بسیاری از این به اصطلاح ستاره‌ها بدون آموزش، سینماها را تسخیر می‌کنند. از سوی دیگر مگر ما در کل کشورمان چقدر استاد و معلم دانش‌آموخته‌ و معتبر داریم که اینقدر ادعای داشتن آموزشگاه‌های آزاد را داریم و در نهایت آیا به تعداد این آموزشگاه‌های آزاد که در هر ترم حداقل ۴۰ الی ۵۰ نفر را جذب می‌کند ما خروجی بازیگر حرفه‌ای هم داریم؟‌