کات نگاهی به انیمیشن وال.ای محصول ۲۰۰۸ پیکسار فیلم
دنیای وال.ای در راه است
ترجمه: عطیه سالارمنش
حضور رباتها در زندگی امروز امری عادی است، بنابراین غرب باید در مورد جایگاه آنها در جامعه فکری بکند.
کنت توران
ترجمه: عطیه سالارمنش
حضور رباتها در زندگی امروز امری عادی است، بنابراین غرب باید در مورد جایگاه آنها در جامعه فکری بکند.
زمین تبدیل به زبالهدانی شده است و در آیندهای نزدیک از بین خواهد رفت. ۷۰۰سال است که آخرین بازماندگان نسل بشر در سفینهای در فضا سرگردانند. تنها وال.ای رباط کوچک زباله جمعکن به سرعت در زمینهای خاکی و خشک شهر میگردد و زبالهها را به سوی ستونهای زباله که مثل آسمان خراش بالا رفتهاند میبرد.این اولین نمایی است که در انیمیشن وال.ای میبینیم.رباتی زباله جمعکن به همراه سمفونی از صدای آهنآلات، جیرجیرها و به هم خوردن بشکهها و پس از چند دقیقه با وال.ای که یکی از معدود شخصیتهای رباتیک در فیلمها است آشنا میشویم.
کمپانی پیکسار به خوبی میداند که چگونه با ارائه فقط چند نشانه شخصیت داستان را به تماشاچی معرفی کند. توجه دقیق به صورت ربات به ما نشان میدهد که تاکید ویژه بر روی اجزای ضروری صورت، چشمهایی دلسوز و دهان، موجب برانگیختن احساسات تماشاچی میشود. بیننده میتواند احساسات ماشین را در صورتش به خوبی ببیند.میتوان گفت شخصیت وال.ای از نظر محبوبیت جا پای آر-۲-دی-۲ در جنگ ستارگان گذاشته است. حرکات بدن، تن صدا و چشمهای نافذ وال.ای ما را به دیدن داستان وال.ای شجاع دعوت میکند.در این فیلم هم مانند فیلمهای «۲۰۰۱، یک ادیسه فضایی» و «من یک رباط هستم» رباتها توسط قدرتی مرکزی هدایت میشوند و آن سفینهای است که تبعیدگاه انسانها شده است و تنها بازماندگان بشر در این سفینه چاق و بیکس از زندگیشان بسیار راضی هستند.
امروزه در دنیای واقعی که در آن زندگی میکنیم رباتها هر روز بیشتر میشوند و دنیای غرب باید بداند که در برخورد با آنها چه میخواهد بکند. آیا آنها روزی رباتهای قوی و پلیدی مثل رباتهای داستانهای علمی تخیلی خواهند شد؟ مثل گورت در فیلم «روزی که زمین از حرکت باز ایستاد» و دارکس در «دکتر هو» یا ترمیناتور در مجموعه فیلمهای «نابودگر» یا اینکه دوستانی مهربان برای بشر مثل آر-۲-دی-۲؟قرنها است که داستانها سعی میکنند با مطرح کردن موضوع رباتها و دیگر ساختههای دست بشر این دغدغه انسانی را مورد بررسی قرار دهند. داستانهای فولکلور یهودیان، داستان تلاش توماس ادیسون برای ساختن زنی مصنوعی و دهها هزار داستان علمی تخیلی دیگر همگی نشان میدهند که ذهن انسان از قدیم تا چه حد درگیر این مساله بوده است.
داستانهای علمی تخیلی آمریکایی همیشه نگران حضور رباتها در زندگی انسان بودهاند. تصویری از یک رباط هوشمند و پیشرفته انگیزه ساخته شدن فیلمهایی مثل روبوکاپ (پلیس آهنی) و ترمیناتور (نابودگر) یا رابطهای قاتلی مثل وست وود بوده است.تکنولوژی معمولا براساس نیاز فرهنگها پیشرفت میکند. پیشرفتهترین رباتهای امروزه رباتهای نظامی حامل موشک و یا ماشینهای حامل نظامیان مسلحاند (که اتفاقا شبیه به وال.ای هم هستند) و در عراق از آنها استفاده میشود. سوآردز رباط محافظ بمبی است که مجهز به M۲۴۹ است. این هم میتواند برادر دوقلوی شیطانی وال.ای باشد. آیا اگر زمانی آنها را در داستانهایمان به تصویر نمیکشیدیم امروز چنین قاتلهایی را در میانمان داشتیم؟اساسا حضور تکنولوژی کارآمد در خانهها هدف اصلی ساخت رباتها نیست. موسسات امنیتی به دنبال رباتهایی هستند که در تاریکی ببینند و دید مادون قرمز و قابلیت کنترل از راه دور داشته باشند. مطمئنا آنها در هزینهها صرفهجویی میکنند. رباتهای دیگری هم هستند که در شرایط خطرناک از آنها استفاده میشود. مثلا در ساختمانهای پر از دود یا در آتشسوزیها، اما آیا آنها هم واقعا دوست ما هستند؟تکنولوژی ماهیتا شیطانی نیست. این انسان است که به آن ماهیت میبخشد. رباتها در پشت صفحههای نمایششان کور هستند.
وال.ای رباتها را هم به عنوان ارباب و هم خادم معرفی میکند. اوتو که در این فیلم نقش خلبان خودکار سفینه را دارد خیلی شبیه به «هال» در فیلم «۲۰۰۱، یک ادیسه فضایی» است. درنهایت واضح است که انسان دوباره قدرت را به دست میگیرد و به زمین بازمیگردد.زمانی که میبینیم ناسا چندین ربات کاوشگر را طی دهه گذشته به مریخ فرستاده و روی آنها نامهای جسورانهای مثل «جستوجوگر» و «فرصت» گذاشته این داستانها چندان هم عجیب و غریب به نظر نمیرسد. آیا ناسا مریخ را مکان مناسبی برای جا دادن اولیه رباتها در نظر گرفته یا واقعا هنوز هم مریخ برای سفر انسان به آنجا خطرناک است؟!
منبع: لسآنجلس تایمز
ارسال نظر