فرهاد و صنعان و دیگر «هیچ»

رهام وزیری

انگار فلک هم دلش نمی‌خواست نمایشگاه پیر مجسمه سازی ایران در موزه باغ ایرانی تجریش افتتاح شود. که اگر این‌گونه نبود مراسم افتتاحیه را با باران و توفان بر هم نمی‌زد. اما قرار بود عصر سه‌شنبه نمایشگاه دیگری از آثار پرویز تناولی، استاد چیره‌دست مجسمه‌سازی ایران گشایش یابد و این‌گونه نیز شد. شاید کمتر نمایشگاهی باشد که بی‌ خواست قلبی صاحب آثار برپا شود. اما نمایشگاه امسال تناولی که شش سال پس از آخرین نمایشگاه او در موزه هنرهای معاصر تهران برپا می‌شود، با اعتراض او همراه شده است. آن هم در شرایطی که استاد مجسمه‌ساز، چندی است در سفر کانادا به سر می‌برد. با این همه این آثار توسط شهرداری تهران خریداری شده و قانون می‌گوید که در تملک واحد فرهنگی هنری این سازمان هستند و به عقیده بسیاری از حاضران در مراسم افتتاحیه این آثار بهتر آنکه به تماشا گذاشته شوند تا در کنج انبارها خاک فراموشی بخورند.

نمایشگاه اخیر که تا ۱۳مردادماه همه روزه تا ۱۰ شب پذیرای علاقه‌مندان به هنر مجسمه‌سازی و تصویرگری ایرانی است، در دو بخش آثار مربوط به دو دوره سنی پرویز تناولی ارائه شده‌اند. شماری از کارها مربوط به سال‌‌های ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۳ هستند. دوره‌ای که پرویز تناولی جوان بوده و دیگری دوره‌ای بین سال‌های ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۰ که کارهای تناولی را در اوج پختگی و نبوغ می‌بینیم.

در نمایشگاه باغ ایرانی آثار تناولی، مجموعا ۵۴ اثر در معرض دید قرار گرفته است. البته خود استاد عقیده دارد که این آثار که به شهرداری فروخته شده‌اند در مجموع ۶۰ اثر بوده است. تناولی خود در این نمایشگاه عقیده دارد که این آثار برای قرار گرفتن در موزه‌ای به نام پرویز تناولی خریداری شده‌اند و شهرداری امانت‌دار آثار است. حال که این موزه منتفی شده است، آثار نیز باید بازگردانده شوند.

وی در توضیح به خبرگزاری دانشجویان ایران گفته است. از سوی شهرداری برای همکاری در ایران و کانادا با من تماس گرفته شد و بنده با صراحت اعلام کردم که مخالفم؛ چرا که به جز صدمه، حسن دیگری ندارد. این کارها لطف نیستند. ضربه‌ای به من، سابقه و همه کارهایی است که در طول این سال‌ها انجام داده‌ام.

با این همه کسانی که عصر سه‌شنبه برای دیدار از نمایشگاه به باغ ایرانی آمده بودند، نگاهی دیگر داشته و این اقدام شهرداری تهران را ستایش می‌کردند. شاید اگر استاد تناولی خود در آن جا حضور داشت، با دیدن استقبال مردم، اکنون نظر دیگری پیدا می‌کرد. کارهای پرویز تناولی بی‌نهایت ایرانی هستند. این را می‌توان در همان نگاه اول به خوبی متوجه شد. سال‌ها سیر آفاق و انفس‌ مهارت پیر مجسمه سازی ایران را بسط داده است؛ اما نتوانسته از ذهن ایرانی و جها‌ن‌بینی ایرانی او بکاهد. شاید این گونه است که پرویز تناولی در میان این همه هنرمند جوان و جویای نام و پرانرژی همچنان چون نگینی بر پیکره مجسمه‌سازی ایران می‌درخشد.

۵۴ اثر ارائه شده در نمایشگاه در فضای بیرونی و گالری داخلی چیده شده‌اند. نام کارها گواهی بر ایرانی بودن آنها است. نقش و حجم شیر که همواره در ادبیات و افسانه‌های ایران نشان دلاوری و شیر اوژنی بوده است. فرهاد و شیخ‌ صنعان که در ادبیات ایرانی نشان از عشق و پاکبازی هستند. حجم‌های سقاخانه که دیگر در ایرانی بودنشان شکی نیست و «هیچ‌»ها که برای خودشان حکایتی دور و دراز دارند.

کارهای ارائه شده از مجموعه سال‌های ۷۹ و ۸۰ نشانگر روح جستجو‌گر تناولی هستند. آنها نشان‌ می‌دهند که شاگرد استاد صبا و استاد نیک‌نواز چگونه در دهه هشتم زندگی خود همچنان با فولاد و برنز دست و پنجه نرم می‌کند. در نمایشگاه اخیر مجسمه‌ هیچ‌های تناولی بیش از دیگر آثار مورد توجه بازدیدکنندگان قرار گرفت. هم به دلیل شهرتی که هیچ‌ها بیش از دیگر آثار او دارند و هم به دلیل روایات و داستان‌هایی که در مورد آنها گفته شده است.

هیچ در هنر ایرانی واژه‌ای نامانوس و تازه نیست. در موسیقی ایرانی ما با هیچ در قالب سکوت مواجه هستیم. سکوت‌هایی که اگر به جا استفاده شوند، کار صدزخمه را می‌کنند. «هیچ‌» های تناولی برخلاف اسم‌شان راوی تباهی و پوچی و نیستی نیستند، بلکه نمادی از عطش و تمنا به حساب می‌آیند. چیزی که هست اما دیده نمی‌شود. این گونه که تناولی هیچش را بر پنجره سقاخانه می‌آویزد. سقاخانه، جایی که هر که از هر در ناامید و درمانده می‌شود، پنجه بر پنجره کارگشای آن می‌زند.پرویز تناولی خود به «هیچ‌»ها علاقه‌ای دگر دارد. علاقه‌ای که از جوانی آغاز شده و تا امروز نیز ادامه دارد. آن قدر که در اوایل دهه ۵۰ به فکر می‌افتد تا هیچ را به تولید انبوه برساند تا هر ایرانی در خانه‌اش یک هیچ داشته باشد.او در مصاحبه‌ای گفته بود: آنقدر با موضوع هیچ یکی شده بودم که دلم می‌خواست مردم همه دنیا هیچ داشته باشند. دوست داشتم هر کس از دارا و ندار بتواند یک هیچ برای خودش داشته باشد. کارهای کوچک و بزرگی که تنها یک نمونه از آنها می‌ساختم گران بود و همه نمی‌توانستند آن را بخرند. به همین دلیل آرزوی برپایی کارخانه هیچ‌سازی را در سر پروراندم.

این کارخانه هیچ‌گاه به راه نیفتاد؛ اما پیرمرد مجسمه‌ساز هنوز هم آرزوی آن را در سر می‌پروراند و می‌گوید اگر پول و وقت آزاد آن فراهم شود شاید در آینده مقدمات آن را فراهم کند. تناولی هیچ را مردمی‌ترین مفهوم در میان آثار حجمی خود می‌داند. استقبال مردم از «هیچ»های تناولی در نمایشگاه نشان می‌دهد که استاد اشتباه نکرده است.

اعتراض «تناولی» فاقد وجاهت قانونی

مدیر امور هنرهای تجسمی و موزه‌های سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، اعتراض اخیر «پرویز تناولی» را نسبت به برپایی نمایشگاه آثارش، تنها یک گله‌مندی خواند و آن را فاقد وجاهت قانونی دانست.

مجتبی آقایی، مدیر دفتر هنرهای تجسمی و امور موزه‌های سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران در گفت‌وگو با خبرنگار هنرهای تجسمی فارس، اعتراض اخیر پرویز تناولی را نسبت به برپایی نمایشگاه آثارش، تنها گله‌مندی خواند و آن را فاقد وجاهت قانونی دانست.

وی درباره ماجرای خانه موزه تناولی و خرید آثار این هنرمند مجسمه‌ساز به فارس گفت: قراردادی حدود ۵ سال پیش در زمان شهرداری گذشته با پرویز تناولی منعقد شده بود و بر مبنای آن قرار شد که منزل این هنرمند برای تبدیل به خانه-موزه خریداری شود که این قرارداد در دو بخش منعقد شده است، بخش اول آن مربوط به خرید آثار این هنرمند است و بخش دوم به خرید منزل شخصی ایشان مربوط است که خرید آثار انجام شده و وجه آن نیز کاملا پرداخت شده است؛ بنابراین مالکیت این آثار در اختیار شهرداری و سازمان فرهنگی و هنری است. آقایی، سرپرست موزه هنرهای دینی امام‌علی(ع) در ادامه گفت: من به عنوان هنرمند به او حق می‌دهم که مایل است هر چه زودتر خانه او به موزه‌ دائمی آثارش تبدیل شود. اما طبق مذاکراتی که اخیرا مسوولان سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران با این هنرمند داشتند، ایشان در جریان برپایی نمایشگاه آثارش بود و نه تنها مخالفتی نداشت، بلکه برای رسیدن به حقوق قانونی خود نیز اعلام آمادگی کردند.

وی برپایی این نمایشگاه را از سوی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، ابراز حسن نیت مسوولان آن دانست و افزود: شهرداری تهران مایل نیست که این آثار ارزشمند را انبار کند و مردم که صاحبان اصلی این سرمایه هستند نیز دوست دارند که این آثار را از نزدیک ببینند؛ بنابراین برپایی این نمایشگاه می‌تواند این آثار را از حالت موزه‌ای خارج کند و مردمی که مایل به دیدن این آثار هستند از نزدیک بتوانند سرمایه گرانقدری را که متعلق به خودشان است، ببینند. آقایی تصریح کرد: تاکید شهرداری تهران برای برپایی این نمایشگاه می‌تواند پروژه مسکوت تبدیل خانه این هنرمند به موزه را دوباره به جریان بیاندازد و احیا کند.این هنرمند عکاس در ادامه گفت: در این نمایشگاه حدود ۵۴ اثر در قالب نقاشی و مجسمه‌های بزرگ وکوچک به نمایش درآمده است و حدود ۵ اثر نیز در حال مرمت است. وی با بیان این که این خانه-موزه‌ها تنها کارکرد موزه‌ای نخواهد داشت، افزود: خانه‌-موزه‌ها می‌تواند تبدیل به یک نهاد فرهنگی فعال و مولد شود و همچنین محلی برای تبادل نظر و تجربیات نسل‌های قدیم و جدید هنری باشد.