فروش اینترنتی بلیت و سرگردانی علاقهمندان شجریان
ای بر در «دلآواز»غوغای عشقبازان
در میان تمام خوانندگان جهان شاید تنها محمدرضا شجریان استاد آواز ایران باشد که نزدیک به ۳۰هزار بلیت کنسرتهایش در ۴ ساعت و ۲۰ دقیقه به فروش رفته و اصطلاح اهل موسیقی Sold out میشود.
رهام وزیری
در میان تمام خوانندگان جهان شاید تنها محمدرضا شجریان استاد آواز ایران باشد که نزدیک به ۳۰هزار بلیت کنسرتهایش در ۴ ساعت و ۲۰ دقیقه به فروش رفته و اصطلاح اهل موسیقی Sold out میشود. تمام کسانی که در روز موعد فروش اینترنتی بلیتهای کنسرت شجریان بعد از ساعت چهار و بیستدقیقه به پایگاه اینترنتی مراجعه کردند، نتوانستند بلیتهای خود را خریداری کنند؛ اما در ایران همیشه یک راه دوم هم هست. بازار سیاه!
دلآواز، چند ساعت قبل از کنسرت
چند ساعتی به شروع کنسرت مانده است. کوچه منتهی به دفتر شرکت دلآواز که اداره امور کنسرتهای استاد شجریان را بر عهده دارد، مدام پذیرای کسانی است که به ا مید تهیه بلیتهای کنسرت راهی دفتر موسسه شدهاند. تقریبا همه میدانند که اینجا بلیتی فروخته نمیشود؛ اما باز هم راهی دلآواز شدهاند. آواز شجریان دلها را به این کوچه ساکت که تنها سالی چند روز پررفت و آمد میشود، کشانده است.کسانی که از شهرستان بلیت را رزرو کردهاند در روزهای کنسرت میتوانند مراجعه کرده و بلیت خود را دریافت کنند. این آخرین امید مردم برای پیدا کردن یک صندلی خالی میان هزاران صندلی تالار بزرگ کشور در شبهای کنسرت محمدرضا شجریان است.
آفتاب بعدازظهر آخرین روزهای خرداد ماه بیداد میکند. اما نه بیداد دلنشینی که چند سال قبل شجریان خوانده بود. مردم سرگردان چشمها را به این سو و آن سو میچرخانند. اکثرا خریدار هستند. هر از گاهی صدایی خفه و کوتاه زیر لبی چیزی میگوید و سرها به طرف او برمیگردد. فروشندگان بلیت بازار سیاه خود را به محل تقاضا رساندهاند.
قیمتها سر به فلک کشیدهاند. بلیت طبقه پایین را نمیشود کمتر از یکصدهزار تومان پیدا کرد. با این وجود مردم باز هم خریدار هستند. بعضیها سعی میکنند دست فروشنده را گرفته و به کناری بکشند تا دور از هیاهو و فعل و انفعال رقبا بر سر قیمت به توافق برسند.هر از چندی چهرهای خوشحال کوچه را به سمت خیابان طی میکند؛ در حالی که بلیتی را وارسی میکند تا مبادا تقلبی باشد.
تالار بزرگ کشوریک ساعت به کنسرت
زهر آفتاب شکسته است که به روبهروی تالار بزرگ کشور میرسیم. طبق معمول کنسرتهای بزرگ اساتید موسیقی ایران، جمعیت روبهروی در تالار موج میزند و نظم ترافیک را تا محدوده میدان فاطمی و حتی بیشتر برهم زده است. فروشندگان بلیت اینجا هم هستند و حتی تعدادشان از مقابل شرکت دلآواز نیز بیشتر است.
سعید ترابی که توانسته یک بلیت طبقه بالا را به قیمت ۸۰ هزار تومان بخرد، میگوید: اول میگفت ۱۰۰ هزار تومان، اما بالاخره ۸۰ هزار تومان به توافق رسیدیم. او در حالی که خدا خدا میکند جایش پشت ستونهای ردیف آخر نباشد، میگوید: خودم هم نمیدانم چرا اینقدر پول دادم و در حالی که میخندد، اضافه میکند: دست خودم نیست من با این صدا زندگی میکنم. چهرههایی را که در مقابل دلآواز دیدهای، اینجا هم میتوانی پیدا کنی. آنها هنوز سرگردان بلیت هستند.هلیا زمانی که دو بلیت را به قیمت ۱۴۰ هزار تومان خریده است نیز با گلایه از وضعیت بلیت فروشی میگوید: این روش ظلم به مخاطبان استاد شجریان است.
او میافزاید: روز اول اصلا سایت باز نمیشد. چرا وقتی امکانات این روش فروش بلیت را آماده نکردهاند، دست به آن میزنند؟ تقریبا همه کسانی که بلیتها را به چند برابر قیمت از بازار سیاه خریداری کردهاند، عاشق صدای استاد شجریان هستند؛ اما از او گلایههای بسیاری نیز دارند. آنها عقیده دارند که روش قدیمی که همان فروش دستی در مراکز فرهنگی بود، عادلانهتر است. حتی اگر لازم باشد یک شب را در صف سپری کنند.
روشی که شکست خورد
فروش اینترنتی بلیتهای کنسرت اول بار در ایران از سوی شرکت دلآواز و برای کنسرت استاد شجربان به کار گرفته شد و هنوز هم دل آواز بر این روش اصرار دارد. این روش اگر چه در دیگر نقاط جهان امری عادی به حساب میآید، اما درایران نتوانست سربلند از آزمایش بیرون بیاید.در دسترس نبودن سرعت اینترنت مطلوب برای همگان، نبود فرهنگ خرید اینترنتی، عدم وجود بانکداری الکترونیک به معنی واقعی و عدم وجود کارتهای اعتباری عواملی هستند که اجازه نمیدهند طرح شرکت دلآواز اگرچه طرحی درست است، در عمل جوابگو بوده و رضایت مخاطبان را جلب کند. در عمل شاهد هستیم شیوه فروشی که قرار است به آسایش خریداران بلیت منجر شود، به دلیل نبود زیرساختهای مورد نیاز به سرگردانیهای آنها منجر میشود.
از سوی دیگر از کار افتادن سایت shajarianconcert پس از هجوم علاقهمندان نشان میدهد که طراحان این سیستم فروش بلیت نیز خود برآورد دقیقی از میزان حمله کاربران و اختصاص پهنای باند مناسب با این هجوم نداشتهاند.
جماعت همچنان شاکی است
یکی از اهداف سیستم فروش بلیت اینترنتی در زمان خود مبارزه با سودجویی برخی و جلوگیری از تشکیل بازار سیاه عنوان شد و حتی برای جلوگیری از خرید تعداد زیادی بلیت توسط یک نفر، محدودیتهایی را برای تعداد خریدها در نظر گرفتند. اما در کارزار عمل دیدیم که بلیتهای بازار سیاه نه تنها حذف نشدند، بلکه به دلیل دسترسی کمتر مردم به اینترنت بر تعداد تقاضاها افزوده شد و قیمت بلیتهای بازار سیاه افزایش پیدا کرد. بالاترین رقمی که برای بلیت بازار سیاه کنسرت امسال شنیده شده است، یکصد و پنجاه هزار تومان بود. ارقام ۱۱۰ و ۱۲۰هزار تومان طی روزهای اول و دوم کنسرت ارقام معمولی به حساب میآمدند. البته هر چه به زمان شروع کنسرت نزدیکتر میشدیم، از شدت قیمتها کاسته میشد. فروشندگان از بیم اینکه درهای سالن بسته شده و بلیتهای تاریخدار روی دستشان بماند، در دقایق آخر از سود خود کاسته بودند. خبرنگار دنیای اقتصاد شاهد بود که در فاصله ۱۰ دقیقه به شروع کنسرت شنبه شب یک عدد بلیت طبقه همکف به قیمت ۵۰هزار تومان به فروش رسید.
سود حاصل از این بازار سیاه نه به حساب استاد میرود و نه صرف بازسازی مقبره شمس تبریزی میشود و نه باغ هنر بم را آباد میکند.
ارسال نظر