کالبد شکافى خلیج فارس - ۷ خرداد ۸۷
قسمت دوم
اما او فریبکارانه این واژه را به اعراب آموخت و اعراب که از استعمار عقدههای فراوان داشتند و بیتردید، به حکومت سلطنتی ایران نیز دلبستگی نداشتند، گویی غارت نفت یعنی همه هستی خلیجفارس را فراموش کردند.
دکتر ناصر تکمیل همایون
قسمت دوم
اما او فریبکارانه این واژه را به اعراب آموخت و اعراب که از استعمار عقدههای فراوان داشتند و بیتردید، به حکومت سلطنتی ایران نیز دلبستگی نداشتند، گویی غارت نفت یعنی همه هستی خلیجفارس را فراموش کردند. آنان دلخوش بودند که خلیجفارس را «خلیج العربی» بنامند. سرانجام همسایگان عرب ناآگاهانه، فریب این نیرنگ مخاطره آمیز را خوردند و اکنون متعصبانه آن را پیگیری میکنند.» (ص ۷۷).
مولف آنگاه درباره جزایر سهگانه ایرانی سخن میگوید و نتیجه میگیرد: «این سه جزیره بر پایه اسناد و مدارک تاریخی هم در عهد باستان و هم در دوره اسلامی، وابسته به ایران و ملوک هرمز و امیران ساحلنشین شمال خلیجفارس بوده است» (ص ۸۱).وی درباره ادعاهای امارات درباره این سه جزیره نیز به انتقاد میپردازد و مینویسد: «هنوز هم برخی شیخنشینهای خلیجفارس گاهی ادعاهای خود را نسبت به جزیره ابوموسی تکرار میکنند و به جای همکاری و هماهنگی در اداره این دریای بزرگ و ایجاد مودت و دوستی، در چنبر توطئههای سیاستگری قدرتهای جهانی قرار میگیرند» (ص ۵۴-۸۵).
فصل پایانی این کتاب «خلیجفارس در مسیر انقلاب اسلامی» نام دارد. مولف در این فصل ضمن برشمردن مراحل واکنش کشورهای حاشیه خلیجفارس نسبت به انقلاب ایران، پایههای موضعگیری علیه ایران را مورد توجه قرار میدهد.
به نظر مولف بدگمانیهای تاریخی و تبلیغات شوم امپریالیستی، این گمان باطل که جمهوری اسلامی به منافع اقتصادی آنها چشم دوخته است را تقویت میکند و برپاداشتن نزاع عرب و عجم و شیعی و سنی را پایههای این موضعگیری میداند و معتقد است که آنها اساسا نتیجه فتنهانگیزی استعمارگران است.
بخش دیگر این کتاب به «سیاستهای ضد اسلامی استعمار» اختصاص یافته است. وی در این بخش به نقد اندیشههای حزب بعث و وهابیت که آنها را ساخته و پرداخته استعمار میداند، میپردازد. وی به لزوم «تصمیمگیریهای بنیادی» ایران در برابر این امور تاکید میکند و در قدم اول «رفع موانع» همجوشی فرهنگی و اجتماعی و در قدم دوم «تقویت قوای نظامی» ایران را پیشنهاد میدهد.
منبع: irDiplomacy.ir
ارسال نظر