کتاب یاری مهربان با نمایشگاهی نامهربان

کتایون مصری

«نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران» برای بیست‌ویکمین بار گشوده شد. نمایشگاهی با صدها ناشر داخلی و ده‌ها ناشر خارجی که نمایه‌ای برای نمایش میزان رشد و توسعه فرهنگی است. نمایشگاه کتاب تهران که از سه روز قبل در مصلای این شهر آغاز به کار کرده و قرار است تا هفته آینده (۲۲اردیبهشت) در این محل استقرار داشته باشد، یکی از مهم‌ترین مکان‌هایی است که می‌تواند نشان‌دهنده موفقیت یا عدم موفقیت سیاست‌ها و برنامه‌های توسعه فرهنگی نیز تلقی شود، شمار ناشران شرکت‌کننده، تعداد غرفه‌ها و مساحت آنها، تیراژ کتاب‌ها، انتشار عناوین جدید کتاب، چاپ مجدد، شمار بازدیدکنندگان و میزان فروش ناشران و... همگی تشکیل‌دهنده جدولی از شاخص‌های رشد فرهنگی یا همان فرهنگ کتاب و کتابخوانی است. طی سال‌های اخیر استقبال میلیونی بازدیدکنندگان از این نمایشگاه، معیاری برای توجه و علاقه مردم به امر کتابخوانی است، حال آنکه آمارهای موجود، ادعایی دیگر دارد. به‌رغم اینکه هر ساله شاهد استقبال مخاطبان از نمایشگاه هستیم، کارشناسان فرهنگی میزان مطالعه و کتابخوانی در ایران را حدود ۴ تا ۶دقیقه در روز عنوان می‌کنند. با بیان چنین آمارهایی معمولا انگشت ملامت به سمت مردم می‌رود و آنها غالبا به سهل‌انگاری و بی‌توجهی به امر مطالعه متهم می‌شوند، در حالی که برنامه‌ها و سیاست‌های تشویقی و حمایتی به ایجاد رغبت در مطالعه به خصوص در میان جوانان، کمتر مورد بازبینی قرار گرفته است. ارائه روایتی از موقعیت فعلی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران یکی از نقاط مهم برای همین بازبینی است، برای نیل به نقد منصفانه، باید نکات ضعف و قوت نمایشگاه را یکجا بررسی کرد.

نخست این که انتقال مکان نمایشگاه کتاب از نمایشگاه بین‌المللی به مصلای تهران را باید از جمله اقداماتی دانست که در دوره اخیر برپایی نمایشگاه با نظر مثبت مسوولان و بازدیدکنندگان همراه شده است، کاهش بار ترافیکی خیابان‌های اطراف مصلی، ساماندهی وسایل حمل و نقل، نزدیکی به ایستگاه مترو و از همه مهم‌تر وجود سالن‌های با نور و تهویه نسبتا مناسب‌تر، منجر به رضایت نسبی بازدیدکنندگان شده است.

دوم، تجمیع و تفکیک مناسب غرفه‌ها، تبلیغات مناسب و ارائه خدمات جنبی بهداشتی و رفاهی در فضای نمایشگاه کتاب نیز از جمله نقاط قوت آن است که دوره‌های بیست و بیست‌و‌یک نمایشگاه کتاب از آن بهره‌مند شده‌اند.

اما در کنار این تحول مکانی، هنوز نمایشگاه کتاب تا مرز مطلوب فاصله دارد.

- ۱۰ تا ۲۰: زمان بازدید از نمایشگاه کتاب از ۱۰ صبح تا ۲۰ شب تعیین شده است. اگر این نمایشگاه را تنها فرصتی در طول یک سال بدانیم که در آن کتاب‌های با تخفیف ۲۰ تا ۳۰درصدی عرضه می‌شود و ناشران خارجی کتاب‌های خود را ارائه می‌کنند و جدیدترین کتاب‌های فارسی به فروش می‌رسد و بازدیدکننده در یک روز می‌تواند با انبوهی از ناشران و فعالان فرهنگی و نویسندگان آشنا شود و بنابراین زمان تعیین شده در نمایشگاه آن هم با حجم انبوه بازدیدکنندگانی که گاه از شهرستان‌ها آمده‌اند، مناسب نیست با فرارسیدن ۲۰ شب پرده‌ها بر کتاب‌ها کشیده می‌شود، غرفه‌داران بخش‌دولتی، وقعی به خریداران نمی‌گذارند. ماموران با عتاب و خطاب بازدیدکنندگان را به بیرون از سالن‌ها می‌رانند و اگر دیر بجنبند، مجبورند صدها نفر تنها از یک درب باریک خروجی، به بیرون رانده شوند و ... حال در جامعه‌ای که سرانه مطالعه چنین ناچیز است و ناشران از تیراژ پایین کتاب نگرانند و کتاب‌ها

آن چنان گران که بازار آن در طول سال کساد است، چرا مقررات داخلی نمایشگاه چنان غیرقابل انعطاف بر خریداران و مشتریانی می‌تازد که تا یکسال بعد شاید گذرشان به بازار کتاب و کتابخوانی نیفتد؟! آیا غیر از این است که در بسیاری از کشورها، نمایشگاه‌های دائمی عرضه کتاب برپا می‌شود؟ و خریدار کتاب از شان و منزلتی برخوردار است که مسوولان فرهنگی کشور، او را (فرد کتاب‌خوان) و نماد شاخص توسعه فرهنگی می‌بینند؟!

غرفه‌داران: نمایشگاه کتاب تنها فرصتی برای فروش کتاب‌های خاک گرفته ناشران و خالی شدن انبارهای نمور کتابفروشی‌ها نیست، در بسیاری از غرفه‌ها، فروشندگان که البته نمایندگان ناشران هستند، نه تنها مهارتی برای فروش کتاب ندارند که حتی نام کتاب انتشارات خود را نشنیده‌اند! آیا چنین نماینده‌ای که کتابخوان را با تردید و بی‌میلی و بی‌حوصلگی از غرفه می‌راند، در کاهش رغبت تازه کتابخوانان مقصر نیست؟

جای خالی خیلی‌ها: و بالاخره سوم این که نمایشگاه کتاب تهران در حالی بار بین‌المللی بودن را بر دوش می‌کشد که نه تنها تعداد کتاب‌های جدید الورود داخلی در نمایشگاه بسیار اندک است که جای خالی بسیاری از ناشران سرشناس بین‌المللی و کتاب‌های برجسته جهانی در حوزه‌های مختلف فکری (به ویژه علوم انسانی) در نمایشگاه دیده می‌شود، این عوامل در کنار گرانی قیمت کتاب، چاپ نشدن بسیاری از عناوین کتاب‌های گذشته و نیز رشد تمایل به ارتباطات شفاهی به جای مکتوب و رسانه‌های تصویری به جای کتاب و روزنامه از بدو تربیت افراد و ... عواملی است که توسعه فرهنگی را حتما با تاخر و تعویق روبه‌رو خواهد کرد...