محمدحسین رحمتی*

این ستون مثال‌هایی ساده‌ از کاربرد آموزه‌های اقتصاد در زندگی روزمره است و نشان می‌دهد که در هر رویدادی استفاده از مفاهیم اقتصادی به فهم بهتر مساله کمک می‌کند. اقتصاددانان همواره کمک به افزایش رقابت در بازار را یکی از فواید اساسی حذف یارانه‌ها می‌دانستند. مثلا در بازار نان اقتصاددانان ادعا می‌کردند یارانه گندم دلیل اصلی کاهش کیفیت نان است. در مقابل دائما این دغدغه مطرح بوده که با انجام سیاست‌های اقتصاد آزاد با چه مکانیزمی کیفیت نان افزایش می‌یابد. مصاحبه پنجم آذر آقای علی یزدانی رییس انجمن کارگران نانوایی پویشی جدید در این بازار را تصویر می‌کند. وی گلایه می‌کند که «امروزه هر کسی که از راه می‌رسد و کاری پیدا نمی‌کند نانوایی باز می‌کند.» این دقیقا وعده‌ای است که اقتصاددانان داده بودند و خبر بسیار مسرت‌بخشی است. ورود بدون مانع رقبا به افزایش رقابت در بازار کمک می‌کند. به مرور زمان و در نتیجه ورود آزاد تولیدکنندگان بالقوه، قیمت نان کاهش می‌یابد و تولیدکنندگانی که نان را با کیفیت بهتر و قیمت ارزان‌تر تولید می‌کنند در بازار دوام می‌آورند و نانوایی‌های کم‌بازده ورشکست می‌شوند. بنابراین ورشکستگی برخی تولیدکنندگان در بازار رقابتی نه تنها نگران‌کننده نیست بلکه اقتصاددانان از آن با اصطلاح «تخریب آفریننده» یاد می‌کنند و خود این فرآیند را عامل رشد و توسعه می‌دانند. این پویش، نویدبخش حرکت به سمت بازار رقابتی است.

برخی سیاست‌ها ممکن است مانع چنین فرآیندی شود. مثلا ایشان همچنین گلایه می‌کنند که بسیاری از نانوایی‌های نوظهور بدون مجوز و خارج از اتحادیه‌ها تولید می‌کنند. خود وجود اتحادیه یک ابزار انحصارطلبانه است که می‌تواند مانع رشد بازار رقابتی شود. اجازه تاسیس نانوایی باید نامحدود باشد و مجوز تنها به منظور اخذ مالیات و اطلاع‌رسانی در خصوص مواد مصرفی صادر شود. دخالت بی‌جای دولت و یا اتحادیه در مواد کاربردی در تولید نان‌ می‌تواند مانع نوآوری در تولید نان شود. وظیفه دولت در این خصوص صرفا نظارت بر اطلاع‌رسانی صحیح به مشتریان است که در تولید این محصول مثلا خمیر‌ترش و یا جوش‌شیرین استفاده شده است. مردم باید تصمیم‌گیر نهایی در خصوص مواد مصرفی‌شان باشند و نه دولت و یا اتحادیه‌ها.

*دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه آستین

Mh.rahmati@gmail.com