آن سوی ادر

مترجم: حسین راستگو

منبع: اکونومیست

آخر این هفته آلمانی‌های نگران باید کار‌گرانی را از شرق به درون خود راه دهند. لهستانی‌هایی که از رود‌خانه ادر می‌گذرند و پا به آلمان می‌گذارند، کمتر از تونسی‌هایی که از راه دریا به ایتالیا می‌آیند، نگران به نظر می‌رسند. با این همه آلمان‌ها از آن چه که در روز اول ماه مه رخ داد، نگرانند - در این روز بازار‌های نیروی کار آلمان به روی شهر‌وندان هشت کشور اروپای شرقی که در سال ۲۰۰۴ به اتحادیه اروپا پیوستند، باز ‌شد. آلمان (و اتریش) این روز را تا آن جا که می‌توانستند، عقب انداخته‌اند. هفت سال پیش اقتصاد ضعیف و بیکاری بالا بود. اگر به تازه‌وارد‌ها به اتحادیه اروپا اجازه ورود به بازار کار کشوری داده می‌شد، منافعی را با خود به همراه می‌آوردند (کما اینکه برای انگلستان مفید بود)، اما آلمان جرات این را که به این منافع چنگ اندازد، نداشت. حالا اقتصاد این کشور حسادت اروپایی‌ها را بر‌انگیخته و سطح اشتغال در آن به رقمی بی‌سابقه نزدیک شده است. گشایش بازار نیروی کار به روی شرقی‌ها نباید به اندازه قبل هراس‌آور باشد.

گانتر باسکه، وزیر کار براندربورگ در مرز لهستان می‌گوید که «نگرانی‌های بزرگی در بخش دارای دستمزد اندک وجود دارد». اتحادیه‌های تجاری نگران «دامپینگ دستمزدی» در بخش‌های گردشگری و آشپزی هستند. دولت دستمزدی حد‌اقلی را برای کار موقتی تعیین کرده تا به این شیوه از کاهش دستمزد‌ها به خاطر ورود شرقی‌ها جلو‌گیری کند. آلمان همچنین در اول ماه مه، در را به روی بنگاه‌های ساخت‌و‌ساز و شرکت‌های تمیز‌کاری صنعتی این کشور‌های شرقی باز کرد. بنگاه‌های ساخت‌و‌ساز آلمانی که سهم بیشتری را نسبت به رقبای خود در حق بیمه تامین اجتماعی می‌پردازند، دلواپس شده‌اند.

مقامات جریانی باریک از کار‌گران شرقی را انتظار می‌کشند، نه سیلی از آنها را. آلمان همین حالا از شدت محدودیت‌های وضع شده بر برخی از این کار‌گران کاسته است. بر پایه برآورد دولت، سالانه ۱۰۰ هزار نفر از این هشت کشور وارد آلمان خواهند شد (رومانی و بلغارستان باید تا سال ۲۰۱۴ منتظر بمانند). به اعتقاد آی‌ای‌بی، بازوی تحقیقاتی آژانس فدرال اشتغال آلمان، این رقم حتی می‌تواند به ۱۴۰ هزار نفر در سال نیز برسد. این تعداد به هیچ رو برای جبران کاهش نیروی کار آلمان که پا به سن گذاشته‌اند و انتظار می‌رود که در ۱۵ سال پیش رو ۵ میلیون نفر از تعداد‌شان کاسته شود، کافی نیست.

کار‌فرمایانی که با کمبود کار‌گر روبه‌رو هستند، به امید دریافت کمک از دولت نشسته‌اند. اولریش لمن، مدیر آموزش اتاق صنایع و بازرگانی براندربرگ می‌گوید که تعداد افرادی که تحصیل در مدرسه را رها کرده‌اند، در این ایالت از سال ۲۰۰۴ به این سو نصف شده است.

او امید‌وار است که بتواند لهستانی‌های جوان را به تقاضا برای کار‌آموزی در آلمان که مزدی ثابت را برایشان به همراه می‌آورد و کار در مدرسه را با آموزش در حین اشتغال ترکیب می‌کند، وسوسه نماید، اما لمن چندان خوش‌بین نیست. زبانی که لهستانی‌ها این روز‌ها یاد می‌گیرند، انگلیسی است نه آلمانی (تا حدودی به این خاطر که انگلستان بهتر پذیرای آنها بوده است). شاید آنهایی که روانه آلمان می‌شوند، مناطق ثروتمند‌تر جنوب و غرب را به براندربرگ ترجیح دهند.

بیمارستان‌ها و خانه‌های سالمندان آلمان در ده سال آینده به ۴۰۰ هزار پرستار دیگر نیاز دارند، اما آن دسته از شرقی‌هایی که خواهان این نوع کار‌ها هستند، پیش از این به کشور‌های دیگر رفته‌اند. روز اول ماه مه می‌تواند به شکلی اسفبار شکستی واقعی باشد. با همه این احوال هانس ورنر سین از دانشگاه مونیخ بر این اعتقاد است که این ماجرا از آن چه بیشتر آلمانی‌ها فکر می‌کنند، برایشان مفید‌تر خواهد بود. او اخیرا گفته است که ده کشور شرقی عضو اتحادیه اروپا روی هم رفته جمعیتی بیشتر از ۱۰۰ میلیون نفر دارند. کشور‌هایی مانند انگلستان و اسپانیا که محبوب مهاجرین هستند، در بحران فرو‌رفته‌اند. به همین خاطر اکنون بعضی‌ها آلمان را انتخاب می‌کنند. به اعتقاد سین، مهاجرت‌های تازه بر رشد اقتصادی خواهد افزود و کمبود‌های نو‌ظهور نیروی کار را «به تنهایی» بر‌طرف خواهد کرد. نکته تهدید‌آمیز‌تر این است که افراد عاطل و باطل در این میان از نظام گشاده‌دست رفاهی سوء‌استفاده خواهند کرد. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، آنها نیز در آلمان به همان اندازه تونسی‌ها در ایتالیا مهمان نا‌خوانده خواهند بود.