محسن بهرام غفاری*

ملاحظه یادداشت جناب آقای دکتر آخوندی که به مناسبت قدرشناسی از اقدام یکی از کارکنان شریف شهرداری بجنوردکه کیف حاوی مبلغ قابل توجه را به صاحبش بازگرداند و تذکار ایشان به رعایت اصول اخلاقی و جلوگیری از به فراموشی سپرده‌شدن تکالیفی که اخلاقا برعهده اعضای جامعه است مرا نیز بر آن داشت که چند کلمه‌ای درخصوص وظایف اخلاقی خواص و به ویژه صاحبان مشاغل تخصصی بگویم. اخلاق اعم از اخلاق عمومی یا اخلاق خواص، تنها «دانستنی» نیستند و اگر چه علم اخلاق در زمره علوم نظری و عملی طبقه‌بندی می‌شود، اما اخلاق علاوه بر دانستنی بودن دستورالعمل است و اجرا کردنی. استقرار اصول اخلاقی در جامعه مستلزم دانستن آن به تنهایی نیست؛ بلکه افزون بر آن نیازمند تکرار آموختن، تذکار دائم، مراقبت نفس و مراقبت از دیگری و ایجاد نظام‌های کنترل اجتماعی تنبیه و پاداش برای ضمانت اجرای آن می‌باشد. در این میان سه عنصر بیش از بقیه در استقرار نظام اخلاقی در جامعه موثر است:

۱ـ تکرار

۲ـ مراقبت از نفس

۳ـ نظام کنترل اجتماعی مبتنی بر پاداش و تنبیه

تکرار و به یاد آوردن از لوازم شرطی شدن انسان نسبت به یک رفتار می‌باشد. اینگونه آموختنی‌ها علاوه بر تکرار و ترویج و انتشار به صورت نوشتاری و گفتاری و یادآوری دائم، نیازمند تکرار عملی نیز می‌باشند. درس اخلاق از آنگونه آموختنی‌هایی است که گزاره «الدَّرسُ حَرف والتِّکرارُ الف» در مورد آن مصداق کامل دارد. درس اخلاق یک حرف است که باید در عمل هزار بار تکرار شود تا در ذهن و روان جامعه استقرار یابد. آموزش اخلاق همچون آموزش فیزیک نیست که با یکبار آموزش و آزمون مطمئن شویم آموخته شده است. اخلاق در واقع سبک زندگی است.

شرط دوم استقرار اخلاق آن است که فرد مرتبا نسبت به اعمال و اندیشه‌ها و گفتار خود مراقبت از نفس کند. این خویشتنداری یا خویش‌پایی به وجود آورنده فضیلت در انسان می‌شود و رفتار شرطی در مقابل امور نیک و بد را تقویت می‌کند.

سومین عامل استقرار اخلاق برقراری نظام کنترل اجتماعی پاداش و تنبیه است. آدمی دستخوش امیال و کشش‌هایی است که کنترل درونی و بیرونی آنها نیازمند تمرین دائم می‌باشد. آنجا که مراقبت از نفس وجود دارد کنترل درونی تحقق می‌یابد، ولی کنترل بیرونی با نظام اجتماعی پاداش و تنبیه موجب ضمانت عملی می‌شود. این ویژگی کلی اخلاق است و محدود به اخلاق عمومی public morality نمی‌شود بلکه درمورد اخلاق خواص ethic هم به صورت حساس‌تری مصداق ‌پیدا می‌کند. در مورد اخلاق عمومی جامعه به صورت سنتی نظام تنبیه و پاداش معنوی‌ای ایجاد کرده که در اثر تکرار موجب بازداشتن فرد از ارتکاب چیزهایی که اخلاقا منع شده و ترغیب آنها به انجام مکارم اخلاقی می‌شود، در حالی که در نظام‌های اخلاقی خواص هنوز از طرف جامعه چنین مکانیزم دوگانه‌ای (تنبیه و پاداش) مستقر نشده؛ بنابراین اصحاب حرفه‌های تخصصی خود نسبت به طراحی و تعبیه چنین نظام‌هایی مبادرت ورزیده‌اند. جامعه به شدت نیاز دارد که از ناحیه کسانی که به مردم خدمات تخصصی می‌دهند (پزشکان، وکلا، قاضیان، مهندسان و صدها شاغل تخصصی دیگر) احساس امنیت نماید؛ زیرا مردم لزوما ابزار تشخیص درستی و نادرستی خدماتی را که از متخصصان دریافت می‌کنند ندارند، برای همین از نخبگان تخصصی جامعه انتظار دارند که خود در درون صنف خویش مراقبت نمایند و ناسره را از سره جدا و طرد کنند.

بهترین مرجع تخصصی برای تشخیص درستی یا نادرستی خدمات تخصصی یا محصول تخصصی‌ای که به جامعه عرضه می‌شود صاحبان همان تخصص هستند. آنها به نیک و بد خدمات واقف‌ترند. بنابراین باید در درون خود اولا مکانیزم‌های ارزیابی و ممیزی کیفیت تولید و خدمات برقرار کرده باشند و ثانیا ضمانت‌های اجرایی برای مجازات متخلفان وجود داشته باشد تا نقض‌کنندگان دستورنامه‌های فنی و اخلاقی هزینه نقض عهد خود را بپردازند. اساسا یکی از تفاوت‌های بین دستورهای اخلاق عمومی جامعه با نظام‌نامه‌های اخلاق حرفه‌ای شکل پاداش و جریمه و نحوه اعمال آن است. در اخلاق عمومی تنبیه کسی که به دیگران احترام نمی‌گذارد یا با توصیه‌ای نادرست موجبات گمراهی دیگران را فراهم می‌آورد مجازات مالی و محرومیت از آزادی و سلب حقوق شغلی نیست؛ بلکه تنها با رفتار نکوهش‌بار اطرافیان مواجه می‌شود اما در نظام اخلاق حرفه مجازات‌ها عینی، آشکار و قابل اندازه‌گیری است. سابقه وضع ضوابط اخلاقی در بین اصحاب تخصص‌ها به هزاران سال پیش می‌رسد. سوگندنامه‌های پزشکان و قاضیان و بنایان ومعماران و امثال آنها نمونه‌هایی از این اسناد هستند. از چهار سده پیش در داخل گیلدها و اصناف اروپایی میثاق‌نامه‌های اخلاقی تدوین و تعهد شده است که اعضای گیلد یا صنف را از اقدام به بعضی از امور منع و نسبت به انجام برخی رفتارها ملزم می‌کند.

چندین قرن پیش از آن نیز در ایران بین پیشه‌وران اخوان‌الصّفا چنین میثاق‌هایی به نام فتوت‌نامه برقرار بوده و همه جوانمردان به آنها سوگند می‌خورده‌اند تا رعایت جانب منافع و حقوق جامعه و ضعیفان را بنمایند. در واقع نظام‌نامه‌های اخلاق حرفه‌ای Codes of Professional Ethics امروزی تکامل یافته و دقیق‌تر شده همان فتوت‌نامه‌ها و میثاق‌نامه‌های گیلدها و صنوف اروپایی می‌باشد.

رابطه بین متخصصان شاغل به یک حرفه و جامعه نیازمند به آن حرفه را نظام‌نامه‌های اخلاق حرفه‌ای تنظیم می‌کند. اینها عهدنامه‌ خواص و متخصصان است در قبال مردم. دولت‌ها و نظام‌های قضایی به جهت غیرمتخصص بودن در صدها رشته تخصصی قادر به کنترل حقوقی و قضایی حُسن و سوء خدمات متخصصان نمی‌باشند مگر آنکه خود ِمتخصصان در قالب نظام‌نامه‌ اخلاقی ویژه‌ای نسبت به انجام صحیح وظایف حرفه‌ای خود متعهد شوند و در عمل نیز نسبت به آن پایبند بمانند. در قضیه رفتگر شریف بجنوردی نسبت بین اخلاق عامه و اخلاق خواص را در مقایسه بین رفتار کارگر شهرداری با مدیران شهری و شهرداری باید جست‌وجو کرد. امانتداری برای کارگر شهرداری در اقدامی که انجام داد متجلی می‌شود اما همین امانتداری برای خواصی که متصدی اداره شهر (شهردار، مدیران شهرداری و شورای شهر) هستند گستره تخصصی‌ای فراتر از برگرداندن مال به صاحبش پیدا می‌کند. امانتداری آنان به این است که شهر را به عنوان امانت مردم معاصر و پیشینیانی که در شکل‌گیری، توسعه و آراستن آن دخیل بودند تلقی کنند. چنین تلقی‌ای از شهر رفتاری بسیار متفاوت با آنچه که به ویژه طی ۲۰ سال اخیر با پیکر شهرها انجام شده را می‌طلبد.

اقتضای امانتداری شهرداران مدیریت‌های شهری، برنامه‌ریزان توسعه و عمران شهری این است که هیچ طرحی در شهر را بدون نظرخواهی و اطمینان از رضایت صاحبان شهر که بسته به مقیاس از مردم یک محله تا کل جمعیت کشور را شامل می‌شود به موقع اجرا نگذارند. با فروش تراکم مازاد بر طرح حقوق همسایگی، حق انتفاع شهروندان از فضای معبر و نور و هویت یک شهر را در معرض تطاول قرار ندهند، در احداث راه‌های اصلی و بزرگراه‌ها رعایت حال ساکنان و عابرانی که ارتباط آنها بین دو طرف بزرگراه قطع می‌شود را بنمایند، در مکان‌یابی احداث تاسیسات شهری حجیم و بزرگ به تاثیر آنها بر منظر و آسایش و امنیت فضای خصوصی ساکنان مجاور که منجر به کاهش ارزش املاک آنها می‌شود توجه داشته باشند، طرح جامع و ضوابط شهرسازی و مقررات ملی ساختمان را امانتی تلقی کنند در دست خود که باید بدون اغماض حفظ و پاسداری و اجرا شود، محیط زیست شهرها را امانت بدانند و هیچ‌گونه اقدامی که به آلودگی و تخریب آن و منابع آب و انرژی بینجامد صورت ندهند، سازمان اداری شهرداری‌ها و منابع مالی آن امانتی است متعلق به مردم که باید مراقبت نمایند تا از ورود هرگونه فساد و سوءاستفاده مصون نگه‌داشته شود. با تاسف فراوان، سنت فروش قانون در سازوکار مدیریت و عمران شهری نهادینه شده است و بازگشت به اخلاق در این میدان که بخش بزرگی از زندگی شهری را شکل می‌دهد نیاز به بازنگری تمام فرآیند حکمروایی شهری است که امیدواریم این کمپین اخلاقی آن را در دستور کار خود قرار دهد.

مثال‌های فوق نمونه‌هایی از هزاران مورد از مصادیق رعایت اخلاق حرفه‌ای به وسیله خواص جامعه است. کیان و بقای جامعه نه تنها وابسته به پایبندی همه آحاد آن به موازین اخلاقی در مرتبت خود می‌باشد بلکه از خواص انتظار می‌رود مراقبتی به مراتب بیش از عامه مردم جامعه داشته باشند؛ زیرا نخست آنکه، رفتار آنها به عنوان نخبگان جامعه الگوی رفتار دیگران است (مردمان بر آیین فرمانروایان خویش‌اند و هرگاه عالِمی فاسد شود، عالَمی تباه خواهد شد) و دوم، اعتماد اجتماعی بزرگ‌ترین سرمایه صاحبان هر تخصصی است و جامعه از نخبگان و تحصیلکردگان خویش و آشنایان به حقوق و اقتصاد و فن مدیریت و اقتصاد و دانش‌های فنی بیش از سایر آحاد جامعه انتظار عمل به ارزش‌های اخلاقی مورد قبول خود را دارند و این شرط صیانت از حرمت و عزت متخصصان نزد جامعه است.

*عضو هیات مدیره‌ سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران