نا امیدی از آینده، میتواند بذر خشونت را بکارد
سر من داد نزن!
در تحقیق و بررسی که ایسپا در اسفندماه۱۴۰۰ انجام داده و منتشر کرده است، شهروندان ۱۸سال به بالای ساکن در سراسر کشور مورد مطالعه قرار گرفتهاند. بر اساس نتایج این بررسی، ۶درصد پاسخگویان گفتهاند گویه «معمولا زود از کوره در میروم» کاملا یا به میزان زیادی درباره آنها صدق میکند. ۴/ ۳۱درصد پاسخگویان گفتهاند گویه «وقتی دیگران با عصبانیت با من برخورد، میکنند، من هم عصبانی میشوم» کاملا یا به میزان زیادی درباره آنها صدق میکند. همچنین ۴/ ۲۳درصد پاسخگویان گفتهاند گویه «معمولا وقتی عصبانی میشوم داد و فریاد میکنم» کاملا یا به میزان زیادی درباره آنها صدق میکند. ۲/ ۱۵درصد پاسخگویان گفتهاند گویه «اطرافیانم مرا آدمی عصبی میدانند» کاملا یا به میزان زیادی درباره آنها صدق میکند. همچنین ۳/ ۱۱درصد پاسخگویان گفتهاند گویه «همین الان احساس میکنم از دست کسی یا چیزی عصبانی هستم» کاملا یا به میزان زیادی درباره آنها صدق میکند.
این وضعیت چندان قابل دفاع نیست؛ اما کاملا امکان تحلیل و بررسی دارد و میتوان برای تخفیف و کاهش آن اقداماتی انجام داد.
محدودیت منابع و ناامیدی از آینده
در نظرسنجی و بررسی که ایسپا انجام داده است، نمره احساس خشم مردم ایران بر اساس سنجه ایسپا ۵۳/ ۲۸ است.این میزان در بین گروههای سنی و نیز بر حسب محل سکونت پاسخگویان متفاوت است. میانگین نمره احساس خشم در بین جوانان ۱۸ تا ۲۹سال ۲۸/ ۳۱از ۱۰۰ و در میان افراد بالای ۵۰ سال ۶۷/ ۲۳است. از حیث محل سکونت، میانگین نمره احساس خشم ساکنان مناطق شهری ۰۸/ ۲۹ بیشتر از ساکنان مناطق روستایی ۹۳/ ۲۶ است.
اردشیر گراوند، جامعهشناس در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» در تحلیل چرایی شیوع خشونت در جامعه میگوید: «مهمترین عنصری که خشونت یک جامعه را همراه دارد، مسدودیت منابع است. به این معنا که منابع کمی وجود دارد و افراد تصورشان از منابع موجود و در دسترس کم است. در این شرایط این تصور پیش میآید که باید بر سر منابع محدودی با گروه بیشماری رقابت کرد. بهعنوان نمونه دسترسی به موقعیت شغلی، عدد بزرگی از جامعه برای رسیدن به اشتغال باید با هم رقابت کنند؛ درحالیکه درآمد حاصل از آن شغل نیز نمیتواند زندگی آنها را تامین کند.»
به گفته او، افزایش و سنگین شدن رقابت در نهایت منجر به خشونت میشود.
دکتر گراوند با بیان اینکه نا امیدی از اصلاح اجتماعی و آینده جامعه میتواند بذر خشونت را بکارد، میگوید: «جامعهای که نداند آیندهاش چه خواهد شد، بالطبع این ناآگاهی و بلاتکلیفی موجب موجی از عصبانیت خواهد شد. این وضعیت ظرف سالهای گذشته وجود داشته است و سالانه شاهد رشد انواع هزینههای زندگی و در عین حال کاهش کیفیت زندگی بودهایم.»
آیندهای در مه
به گفته او، نداشتن چشمانداز روشن از آینده نکته جدی است که میتواند دامنه خشم و خشونت را گسترش دهد. او نبود تامین اجتماعی را نام میبرد. وضعیتی که بتوان در شرایط اضطرار به آن پناه برد و در شرایط بحرانی آسودگی خیال داشته باشیم که وجود دارد.
گراوند، با اشاره به وجود میلیونها معتاد در کشور، ۱۰ تا ۱۵میلیون پرونده قضایی و سالانه دهها هزار تصادف و بیش از یک میلیون سرقت در سال میگوید: «با توجه به تعداد مسائل و آسیبهایمان در جامعه، به همین میزان نیز باید خشونت داشته باشیم.»
اما با توجه به شرایطی که در کشور وجود دارد، پیشبینی و روند رفتاری این خشم و خشونت مهم است که به کدام سو میرود و آیا پلکانی بالا میرود؟
به گفته دکتر گراوند، با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی و ترکیب مسائل در کشور، این خشونت با شیب تندی بالا میرود و ترکیب آن نیز هر روز در جامعه وخیمتر و پیچیدهتر خواهد شد.
او میگوید: «خشونت به خرج دادن برای سرقت، گرفتن حق یا چک، مهریه و مواردی از این دست، مدام پیچیدهتر خواهد شد؛ مگر آنکه یک مداخله بنیادی داشته باشیم و آن بازگشت ملت و حکومت به خانه برای سر و سامان دادن به مشکلات است. یعنی ایجاد آرامش اقتصادی و اجتماعی در داخل و بعد از آن در ابعاد بینالمللی است.»
جامعهشناسان و روانپزشکان ارتباط کاهش آستانه تحمل با اتفاقات جامعه، از جمله بیکاری، بیعدالتی، مشکلات اقتصادی و فاصله طبقاتی را از دلایل افزایش خشونت در جوامع میدانند.
دکتر گراوند نیز میگوید: «ما شرایط جامعه را از نظر اقتصادی و اجتماعی در شرایطی قرار دادهایم که به نوعی مردم ناگزیر از سرقت، زورگیری و فروش مواد مخدر هستند. در شرایطی که ۲۵درصد خانوارها هیچ شغلی ندارند و ۴۰ تا ۴۵درصد جوانان بیکار هستند، نمیتوان از میزان خشونت در جامعه متعجب بود. در چنین شرایطی بخشی از جامعه تمایل به انجام کارهای خشن پیدا میکند.»