برگزاری انتخابات کانون عالی انجمن‌های کارفرمایی ایران و اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران در ماه‌های آینده، نیمه دوم سال‌جاری را به فصل برداشت حرکت‌های تشکل‌گرایی بدل ساخته است. اهمیت این دو تشکل عمده و سراسری کارفرمایی ایران آن گاه بیشتر مشخص می‌شود که به تاثیرگذاری یا دست‌کم ظرفیت تاثیرگذاری آنان در فرآیند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری اقتصادی- اجتماعی کشور بیشتر دقت شود. واقعیت تلخ اما غیرقابل انکار آنکه به‌رغم سعی و تلاش‌های فراوان صورت گرفته درخصوص اتحاد فعالان اقتصادی، چه در قالب اتاق بازرگانی، صنایع و معادن که اتاق تهران چند روز پیش جشن تولد ۸۰سالگی خود را جشن گرفت و چه در قالب کانون عالی که بلندپایه‌ترین تشکل کارفرمایی تعیین‌کننده نمایندگان کارفرمایان در مجامع سه‌جانبه ای همچون شورا‌ی‌عالی کار و شورای‌عالی تامین‌اجتماعی که تنها معدود سال‌هایی از شکل‌گیری آن می‌گذرد است، هنوز نتوانسته‌اند تشکل‌گرایی در ایران را نهادینه کنند.

هرچند دستیابی به چنین منظوری با توجه به بافت اجتماعی و ساختار اقتصادی آسان به نظر نمی‌آید، اما نباید فراموش کرد که می‌توان از تشکل‌گرایی توسعه‌یافته به عنوان برهه‌ای غیرقابل عدول در رسیدن به توسعه‌یافتگی نام برد. مقطعی که عبور از آن هرچند سخت تلقی می‌شود، اما گریزی از آن نیست. اهمیت تشکل‌گرایی آن گاه بیش از پیش مشخص می‌شود که به تاثیرگذاری نهاد‌های

اجتماعی- اقتصادی غیردولتی در شکل‌گیری کاهش پیامد‌های ناشی از به کارگیری آزمون و خطا واقف شویم.

گروه تشکل ها