پیشنهاد احمدینژاد برای اصلاح ساختار شورای امنیت
احمدینژاد در مجمع عمومی سازمان ملل:
اصلاح ساختار سازمان ملل، تنها راه ریشهکن کردن بی عدالتی در جهان است
احمدینژاد در دیدار با کوفیعنان:
ایران منطق و گفتوگو را بهترین راه حل میداند
عنان: نقش تهران در حل مسائل بینالمللی غیرقابل چشمپوشی است
رییس جمهوری دیروز در نخستین روز سفر خود به نیویورک جهت شرکت در شصت و یکمین نشست سالانه سازمان ملل متحد با کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل دیدار و گفتوگو کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، احمدی نژاد در این دیدار با اشاره به موقعیت مهم و نقش تاثیرگذار جمهوری اسلامی ایران در مسائل جهانی و منطقهای، بر آمادگی کشورمان برای کمکهای مختلف به حل مسائل بینالمللی تاکید کرد و افزود: جمهوری اسلامی ایران همواره اهل صلح، مذاکره و گفتوگو بوده است. رییس جمهوری با تاکید بر اینکه گفتوگوی عادلانه بهترین راهحل مسائل جهانی از جمله موضوع هستهای ایران است، گفت: جمهوری اسلامی ایران کشوری بزرگ و قدرتمند است و در موضوع هستهای نیز منطق و گفتوگو را بهترین راه حل میداند. وی بار دیگر تاکید کرد: درصورتیکه این مساله از اولویت مسائل جهانی خارج شده و در جوی آرام بررسی شود، سریعتر قابل حل خواهد بود.کوفی عنان، دبیر کل سازمان ملل نیز در این دیدار با تاکید بر نقش مهم جمهوری اسلامی ایران همکاری و مشارکت کشورمان را در حل مسائل جهانی مفید و موثر دانست و تاکید کرد: تاثیر گذاری موثر ایران در حل مسائل بینالمللی و منطقهای از جمله افغانستان حاکی از آن است که نقش تهران غیر قابل چشمپوشی است.دبیر کل سازمان ملل متحد گفتوگو و مذاکره را بهترین راهحل موضوع هستهای ایران دانست و گفت: امیدوارم روند مثبت
مذاکرات ایران و اروپا روز به روز بهتر شده و هر چه زودتر مشکلات رفع شود.
رییسجمهور کشورمان در مجمع عمومی سازمان ملل تاکید کرد: اصلاح ساختار سازمان ملل تنها راه ریشهکن شدن بیعدالتی، ظلم و زورگویی در جهان است.
به گزارش خبرگزاری فارس، محمود احمدینژاد، با بیان این که گسترش بی وقفه سلاحهای اتمی، میکروبی و شیمیایی، اشغال کشورها، توسعه درگیریها و عدمرعایت حقوق اعضای سازمانهای بینالمللی به عنوان رفتار بعضی قدرتها از جمله آمریکا و انگلیس مهمترین چالشهای امروز جهان است، تاکید کرد: این جنایتها ناشی از برخورداری بعضی کشورها از حقوق ویژه و خود ساخته در این سازمان به ویژه در شورای امنیت است و تا زمانیکه ساختار و آیینکار سازمان ملل اصلاح نشود، نمیتوان انتظار داشت بیعدالتی، ظلم و زورگویی در جهان ریشهکن شود و یا گسترش نیابد.
رییسجمهوری اسلامی ایران سهشنبه شب به وقت محلی در شصتویکمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک سخنرانی کرد و دیدگاهها و پیشنهادهای جمهوری اسلامی ایران را برای رفع و حل مشکلات و معضلات جهانی ارائه کرد.
متن کامل سخنرانی محمود احمدینژاد، رییسجمهور کشورمان به این شرح است:
بسما... الرحمن الرحیم
الحمد... ربالعالمین و الصلوه و السلام علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
ریاست محترم مجمع عمومی
روسای محترم کشورها، روسای محترم نمایندگیها
عالیجنابان، خانمها و آقایان
خداوند حکیم عزیز و رحیم را سپاسگزارم که فرصت دیگری در اختیار اینجانب قرارداد تا به نمایندگی از ملت بزرگ ایران مطالبی را به سمع و نظر جامعه جهانی برسانم.
همچنین خداوند بزرگ را از بیداری روزافزون ملتها و حضور شجاعانه آنان در صحنههای مختلف بینالمللی و اعلام نظر در قبال مسائل جهانی حمد و سپاس میگویم.
حق طلبی، خداجویی، عدالتخواهی و حمایت از کرامت انسانی فریادرسای امروز ملتهای جهان است. نفی زورگویی و تجاوز، دفاع از مظلومان و صلحطلبی از ویژگیهای دیگر ملتهای مختلف جهان به خصوص خواست نسلهای نو و جوانان برومندی است که میخواهند جهانی پاک از آلودگی، تجاوز و بیعدالتی و سرشار از عشق و محبت بسازند. جوانان و نوجوانان حق دارند که عدالتخواه و حق طلب باشند و حق دارند آینده خود را براساس محبت و عشق و آرامش بنا کنند و خداوند را بر این نعمت بزرگ نیز شاکرم.
آنچه امروز بر بشریت میگذرد شایسته کرامت انسانی نیست، خداوند بشر را خلق نکرده است که بعضی بر بعضی دیگر ظلم و تجاوز روا دارند.
عدهای با ایجاد جنگ و درگیری به غارت منابع، ثروتاندوزی و گسترش سلطه خود مشغول باشند و عدهای در فقر و رنج و مصیبتهای ناشی از آن به سر ببرند. عدهای با تکیه بر سلاح و تهدید بخواهند بر جهان حکمرانی کنند و عدهای دائم در سایه تهدید و ناامنی زندگی کنند. عدهای در هزاران کیلومتر دورتر از کشور خود سرزمینهای دیگران را اشغال کنند. در امور آنان دخالت نمایند و بر منابع نفتی و غیرنفتی و گذرگاههای حیاتی آنان مسلط شوند و عدهای در خانه خود روزانه بمباران شوند، بچههای آنان در خیابانها و کوچههای وطن خود کشته شوند و خانههای آنان ویران شود.
اینگونه رفتارها در شان بشریت نیست و با حق و عدالت و کرامت انسان مغایرت دارد. سوال اساسی این است که در این شرایط مظلومان جهان باید به کجا شکایت ببرند؟ چه کسی یا سازمانی از حقوق مظلومان دفاع میکند و ستمگران را به جای خود مینشاند؟ کرسی قضاوت عادلانه جهانی کجا است؟
با ذکر نمونههایی و مروری کوتاه بر اهم مسائل جهان امروز، موضوع بیشتر روشن میشود.
الف- گسترش بیوقفه سلاحهای اتمی، میکروبی و شیمیایی
بعضی قدرتها با افتخار از تولید سلاحهای اتمی نسلهای دوم و سوم خبر میدهند. آنان این سلاحها را برای چه میخواهند؟ آیا تولید این سلاحهای مرگبار و انباشت آنان در زرادخانهها برای توسعه صلح و دموکراسی است؟ یا اینکه سلاحهای مزبور ابزار تهدید دولتها و ملتها است؟ مردم جهان تا کی باید در سایه تهدید بمبهای اتمی، میکروبی و شیمیایی زندگی کنند؟ قدرتهای مولد چنین بمبهایی به چهچیز متعهد هستند و در برابر جامعه جهانی چگونه پاسخگو هستند؟ و آیا مردم این کشورها راضی هستند سرمایههای آنان صرف تولید اینگونه سلاحهای مخرب شود؟ آیا نمیتوان به جای اتکا به سلاحهای مرگبار و بمب به عدالت، اخلاق و عقل متکی بود. آیا عقل و عدالت با صلح و آرامش سازگارتر است یا بمبهای اتمی شیمیایی و میکروبی؟ اگر عقل، اخلاق و عدالت حاکم باشد، ریشههای ظلم و تجاوز میسوزد و تهدیدها از بین میرود و دلیلی برای منازعات باقی نمیماند، زیرا اکثر منازعات دنیا ناشی از قانع نبودن به حق خود و اقدام به تجاوز و بیعدالتی است. عموم ملتها به عدالت عشق میورزند و از آن استقبال میکنند و حاضرند برای قوام آن فداکاری کنند.
آیا اگر قدرتهای جهانی پرچم اجرای حقیقی عدالت و محبت و صلح را برافرازند ماندگارتر و محبوبترند یا با ادامه تکثیر سلاحهای اتمی و شیمیایی و تهدید دائمی توسط آنها؟ تجربه تهدید و به کارگیری سلاح اتمی جلوی روی ما است. آیا به جز گسترش نفرتها و دشمنیها در بین ملتها سودی برای عاملان آن داشته است؟
ب- اشغال کشورها و توسعه درگیریها
اشغال کشورها منجمله عراق اتفاق افتاده است و سه سال است که ادامه دارد. روزی نیست که صدها نفر به خاک و خون نیفتند. اشغالگران از برقراری امنیت در عراق ناتوان هستند. بهرغم تشکیل دولت و مجلس قانونی دستهای پنهان و آشکاری در تلاش است تا ناامنی و اختلافات را در جامعه عراق گسترش دهد و درگیری داخلی ایجاد کند. شواهدی بر اراده اشغالگران برای رفع ناامنیها مشهود نیست. تعداد زیادی از تروریستها توسط دولت عراق دستگیر شدند، اما اشغالگران به دلایل گوناگون آنان را آزاد کردند.
به نظر میرسد توسعه درگیریها و تروریسم توجیهی برای حضور نیروهای خارجی در عراق است.
با این وضع مردم عراق باید به کجا پناه ببرند و دولت عراق به چه کسی باید شکایت کند؟ ضامن امنیت عراق کیست؟ ناامنی در عراق کل منطقه را متاثر میکند. آیا شورای امنیت میتواند نقشی در برقراری صلح و امنیت در عراق ایفا کند در حالی که اشغالگران خود عضو دائم شورای امنیت هستند؟ آیا شورای امنیت میتواند تصمیم عادلانهای در این مورد اتخاذ نماید؟
به سرزمین فلسطین بنگرید. ریشه مسائل فلسطین به جنگ جهانی دوم بر میگردد. به بهانه حمایت از بخشی از بازماندگان جنگ، سرزمین فلسطین را با جنگ و تجاوز و آواره کردن میلیونها نفر از ساکنان بومی اشغال کردند و دراختیار تعدادی از بازماندگان قرار دادند و جمعیت زیادتری هم که اصولا از جنگ جهانی متاثر نبودند از سراسر جهان در آن سرزمین جمع کردند و دولتی را شکل دادند. دولتی در سرزمین دیگران با مردمی جمعآوری شده از اطراف جهان و خارج از فلسطین و البته به قیمت آوارگی میلیونها نفر از صاحبان اصلی آن سرزمین. این فاجعه عظیمی است که در تاریخ کمتر اتفاق افتاده است. هنوز آوارگان در اردوگاههای موقت زندگی میکنند و بعضی از آنان با آرزوی بازگشت به وطن از دنیا رفتهاند.
آیا هیچ منطق و قانون و استدلال حقوقی وجود دارد که چنین رویدادی را تایید کند؟ آیا هیچیک از اعضای سازمان ملل متحد میپذیرند چنین فاجعهای در کشور آنان اتفاق بیفتد؟
آن قدر بهانه تاسیس رژیم اشغالگر قدس سست است که مدعیان اجازه نمیدهند کسی درباره آن سخن بگوید، چون با آشکار شدن حقیقت موضوع، فلسفه وجودی این رژیم از بین میرود چنانکه از بین رفته است.
فاجعه به استقرار یک رژیم در سرزمین دیگران ختم نمیشود. متاسفانه از نخستین روز تاسیس، رژیم مزبور به عنوان یک نیروی تهدیدکننده دائمی در منطقه خاورمیانه و با مقصد ایجاد جنگ و خونریزی، جلوگیری از پیشرفت کشورهای منطقه و به عنوان یک عامل تفرقه و تهدید و فشار بر مردم منطقه مورداستفاده برخی قدرتها بوده است. ممکن است بعضی از حامیان این رژیم از بیان این سوابق ناراحت شوند، اما اینها واقعیت است و نه افسانه. تاریخ جلوی چشم ما است.
اما مهمتر از آن حمایتهای غیرقانونی از چنین رژیمی است.
به سرزمین فلسطین نگاه کنید. مردم در خانههای خودشان هر روز بمباران میشوند. فرزندان آنان در کوچه و خیابان کشته میشوند، اما هیچ مرجع قانونی حتی شورای امنیت قادر به حمایت از آنان نیست. چرا؟ از طرف دیگر دولتی با رای مستقیم مردم و به صورت دموکراتیک در بخش کوچکی از سرزمین فلسطین تشکیل میشود لیکن به جای حمایت مدعیان دموکراسی از او، وزرا و نمایندگان مجلس آن در جلوی چشم جهانیان دستگیر و زندانی میشوند.
چه شورا و سازمانی از این دولت مظلوم حمایت میکند؟ و چرا شورای امنیت نمیتواند قدمی بردارد؟ در همینجا به لبنان اشاره میکنم:
33 روز مردم زیر باران بمبها و گلولهها به سر میبرند و حدود 5/1میلیون نفر آواره میشوند، برخی از اعضای شورای امنیت عملا در مسیری حرکت میکنند که فرصت لازم را برای متجاوز فراهم آورند تا اهداف خود را از طریق نظامی محقق سازد و دیدیم که عملا شورای امنیت سازمان ملل متحد تحت فشار برخی قدرتها نمیتواند آتشبس را در همان روزهای اول تصویب و برقرار کند. شورای امنیت روزها به تماشای صحنه فجیع حملات به مردم لبنان مینشیند و فاجعه قانا بارها تکرار میشود، چرا؟ در همه این موارد پاسخ روشن است. مادام که عامل درگیری خود عضو دائم شورای امنیت باشد، این شورا چگونه میتواند به وظایف خود عمل کند؟
ج- عدمرعایت حقوق اعضای سازمانهای بینالمللی
در اینجا به بخشی از مظلومیتهای ملت ایران و بیعدالتی که در حق آنان روا داشته میشود اشاره میکنم:
جمهوری اسلامی ایران عضو آژانس انرژی اتمی و متعهد به معاهده NPT است. همه فعالیتهای اتمی ما آشکار، صلحآمیز و در معرض دید بازرسان آژانس است. چرا با حقوق مصرح ما در قانون مخالفت میشود؟ چه دولتهایی مخالفت میکنند؟ دولتهایی که خود از چرخه تولید سوخت و انرژی هستهای استفاده میکنند. بعضی از آنان از دانش هستهای در مقاصد غیرصلحآمیز هم نظیر ساخت بمبهای اتمی استفاده میکنند و حتی در بکارگیری آن علیه بشریت دارای سابقه سوء هستند.
به این بیعدالتیها چه سازمان و شورایی باید رسیدگی نماید؟ آیا شورای امنیت در جایگاهی هست که بتواند رسیدگی کند؟ و اجازه ندهد حقوق مسلم کشورها نقض گردد و برخی قدرتها مانع پیشرفت علمی کشورهای دیگر شوند؟
استفاده از شورای امنیت به عنوان ابزار تهدید بسیار نگران کننده است.
بعضی از اعضای دائم شورای امنیت که در منازعات بینالمللی خودشان یک طرف منازعه هستند، به راحتی دیگران را با شورای امنیت تهدید میکنند و از قبل، محکومیت طرف مقابل خود توسط آن شورا را اعلام مینمایند. سوال این است که استفاده ابزاری از شورای امنیت چه توجیهی دارد و آیا شورا را از کارآیی ساقط و حیثیت شورا را مخدوش نمیکند؟ این رفتار تا چه میزان در کارآیی این شورا برای برپایی امنیت موثر است؟
مرور بر واقعیاتی که اشاره شد ما را به این حقیقت رهنمون میکند که متاسفانه عدالت، قربانی زور و تجاوز میشود. بسیاری از مناسبات جهانی تحت فشار برخی از قدرتمندان و غیرمسوولانه، غیرعادلانه و تبعیضآمیز است. تهدید با بمب اتمی و تسلیحات توسط برخی قدرتها به جای احترام به حقوق ملتها و حفظ و گسترش صلح و آرامش نشسته است. ادعای حمایت از حقوق بشر و دموکراسی برای برخی قدرتها تا وقتی است که بتوان از آن به عنوان ابزاری برای فشار و تحقیر سایر ملتها استفاده کرد، اما وقتی موضوع به منافع خود مدعیان برمیگردد، مفاهیمی نظیر دموکراسی، حق انتخاب ملتها، احترام به حقوق و شعور مردم، حقوق بینالمللی و عدالت هیچ جایگاه و ارزشی ندارد. نظیر آنچه در برخورد با دولت منتخب مردم فلسطین و یا در حمایت از رژیم صهیونیستی دیده میشود. اگر در فلسطین مردم کشته شوند، آواره شوند، زندانی و دستگیر و محاصره شوند مهم نیست، به حقوق بشر هیچ آسیبی نمیرسد.
کشورها در استفاده از حقوق مصرح در قوانین بینالمللی مساوی نیستند و برخورداری از این حقوق بستگی به اراده بعضی قدرتهای بزرگ دارد.
ظاهرا شورای امنیت فقط برای تامین امنیت و حقوق برخی از قدرتهای بزرگ مفید است، اما اگر مظلومان زیر بمبارانها نابود شوند شورای امنیت باید سکوت کند و حتی آتش بس را تصویب نکند. آیا این برای شورای امنیت که باید حافظ امنیت کشورها باشد یک تراژدی تاریخی نیست؟
نظام حاکم بر مناسبات امروز به گونهای است که برخی قدرتها تصمیم خود را بر تصمیم بیش از 180 کشور جهان حاکم میدانند و خود را معادل جامعه جهانی قلمداد میکنند. آنان خود را مالک و حاکم جهان و سایر ملتها را دست دوم به حساب میآورند.
سوال این است که اگر دولت آمریکا یا دولت انگلیس که عضو دائم شورای امنیت هستند مرتکب تجاوز و اشغال و نقض قوانین بینالمللی شوند چه رکنی از ارکان سازمان ملل متحد میتواند به جرم آنان رسیدگی کند؟ آیا شورایی که خود آنان با امتیاز ویژه در آن عضویت دارند میتواند به جرم آنان رسیدگی کند؟ آیا تاکنون چنین امری اتفاق افتاده است؟
اما بالعکس دیدهایم اگر آنان با ملت یا دولتی مشکل پیدا کنند آن دولت را به شورای امنیت میکشانند و خودشان در مقام شاکی، کار دادستان را هم انجام میدهند و در مقام قاضی حکم هم صادر میکنند و به مرحله اجرا میگذارند. آیا این نظام عادلانه است؟ آیا تبعیض از این آشکارتر و ظلمی از این واضح تر وجود دارد؟
متاسفانه اصرار مداوم برخی کشورهای سلطه طلب برای تحمیل سیاستهای انحصار طلبانه خود به مراکز تصمیمسازی بینالمللی، از جمله شورای امنیت، باعثشده تا بیاعتمادی افکار عمومی جهانی نسبت به سازمان مللمتحد افزایش یافته، اعتبار و کارآمدی این فراگیرترین نهاد نظام امنیت دستهجمعی، بیش از پیش خدشهدار شود. تا کی چنین وضعیتی در جهان قابل دوام است. ملاحظه میفرمایید رفتار بعضی قدرتها، بزرگترین چالش امروز سازمان ملل متحد و سازمانهای وابسته و شورایامنیت است. ساختار و آیینکار موجود شورای امنیت پاسخگوی انتظارات نسل حاضر و نیازهای امروز بشر نیست. این ساختار و آیینکار میراث جنگجهانی دوم است. امروزه این واقعیت بر کسی پوشیده نیست که نیاز حیاتی و فوری شورای امنیت، مشروعیت و کارآمدی است. باید اذعان داشت که تا وقتی این نهاد نتواند به نمایندگی از کل جامعه بینالمللی و به طور شفاف، عادلانه و دموکراتیک اقدام کند نه مشروع خواهد بود و نه کارآمد. از سوی دیگر رابطه مستقیم سوءاستفاده از حق وتو با کاهش مشروعیت و کارآمدی شورا، اکنون وضوح بیشتری یافته و دیگر غیرقابل انکار شده است.
تا زمانی که این ساختار و آیینکار اصلاح نشود نمیتوان انتظار داشت که بیعدالتی، ظلم و زورگویی در جهان ریشهکن شود و یا گسترش نیابد.
آیا شایسته است مردم امروز جهان تابع تصمیمات ۶۰ سال پیش باشند؟ و آیا نسل حاضر و نسلهای نو حق ندارند خود برای جهانی که میخواهند در آن زندگی کنند تصمیم بگیرند؟
امروز اصلاحات جدی در ساختار و آیینکار شورای امنیت بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
عدالت و دموکراسی حکم میکند که نقش مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان اصلیترین رکن این سازمان محترم شمرده شده و همین مجمع با تعریف سازوکار مناسبی نسبت به اصلاح ساختارهای سازمان ملل متحد اقدام کند و به خصوص شورای امنیت را از وضعیت موجود نجات دهد. در غیر این صورت و در کوتاهمدت حداقل از جنبش غیرمتعهدها، سازمان کنفرانس اسلامی و قاره آفریقا هر کدام یک نماینده با امتیاز ویژه وتو به عنوان عضو دائم شورای امنیت انتخاب شوند تا تعادل حاصله مانع از اجحاف به ملتها شود.
ریاست محترم، عالیجنابان از سوی دیگر، اخلاق و معنویت باید جایگاه واقعی خود را پیدا کند. بدون اخلاق و بدون توجه به معنویت که در پرتو تعلیمات انبیایالهی حاصل میشود، نمیتوان عدالت و آزادی و حقوق بشر را تضمین نمود.
چاره عموم گرفتاریهای امروز بشر توجه به اخلاق و معنویت و حاکمیت انسانهای صالح است.
اگر احترام به حقوق انسانها اصل باشد بیعدالتی، بداخلاقی و تجاوز و جنگ معنایی نخواهد داشت.
انسانها همه مخلوق خداوندند و همه صاحب کرامت و احترام هستند.
کسی بر کسی برتری ندارد. کسی یا دولتی نمیتواند برای خود امتیازات ویژه قائل شود و هیچ دولتی نباید حقوق دولتهای دیگر را نادیده بگیرد و با نفوذ در سازمانهای بینالمللی خود را معادل جامعه جهانی قلمداد کند.
شهروندان آسیایی، آفریقایی، اروپایی و آمریکایی با هم برابرند. بیش از ۶میلیارد جمعیت جهان همه برابر و محترم هستند.
عدالت و حفظ کرامت انسان دو رکن اساسی حفظ صلح، امنیت و آرامش پایدار در جهان هستند. از این رو است که ما میگوییم:
صلح و آرامش پایدار در جهان فقط مبتنی بر عدالت، معنویت، اخلاق، مهرورزی و حفظ کرامت انسانی ممکن است. صلح، پیشرفت و امنیت حق همه ملتها و دولتها است.
همه ما عضو جامعهجهانی هستیم و حق داریم بر ایجاد فضایی آکنده از محبت و عشق و عدالت تاکید ورزیم. همه اعضای محترم سازمان ملل متحد متاثر از حوادث شیرین و تلخ جهان امروز هستند.
ما میتوانیم با اتخاذ تصمیمات منطقی و قاطع راه را برای زندگی بهتر نسلهای حاضر و آینده باز کنیم.
ما با همکاری یکدیگر میتوانیم علل و ریشههای تلخیها و ناکامیها را بخشکانیم و به جای آن کام ملتهای خود را با تقویت عناصری نظیر اخلاق، معنویت و عدالت که پایدار هستند شیرین کنیم.
ملتها براساس فطرتالهی به دنبال خیر و نیکی و کمال و زیبایی هستند. ما با اتکا به خواست ملتهایمان خواهیم توانست قدمهای بزرگی در اصلاح امر برداریم و راه را برای کمال بشریت هموار بسازیم. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم با اراده خداوند متعال عدالت، صلح و نیکی دیر یا زود در جهان مستقر خواهد شد. مهم این است که ما نیز سهمی در برپایی عدالت و نیکی در جهان داشته باشیم. خداوند قادر و رحیم که خالق جهان است حاکم و مالک جهان نیز هست. او است که امر به عدالت میکند و او است که از بندگان خود میخواهد بر مبنای خیر و نیکی و تقوی پشتیبان هم باشند و در فساد و تباهی از یکدیگر حمایت نکند.
او از بندگان خود میخواهد به نیکیها و خوبیها امر کنند و یکدیگر را از زشتیها و بدیها باز دارند.
همه پیامبران الهی از حضرت آدم(ع) تا حضرت موسی(ع) و از حضرت موسی تا حضرت عیسی(ع) و از او تا پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) بشر را به توحید، عدالت، برادری و عشق و محبت دعوت کردهاند. آیا نمیتوان بر مبنای توحید و عدالت و عشق و احترام به حقوق انسانها، دنیای بهتری ساخت و دشمنیها را به دوستی تبدیل کرد؟
من با صدای بلند اعلام میکنم امروز جهان بیش از همیشه نیازمند انسانهای صالح و عدالتخواه و عاشق بشریت و بالاتر از همه نیازمند انسان صالح کامل و منجی حقیقی است که موعود همه امتها و برپاکننده عدالت و صلح و برادری خواهد بود.
ای خدای بزرگ مردم بندگان تو هستند و تو خود بر هدایت و رستگاری آنان تاکید داری. تو خود انسان کامل و موعود امم را بر بشریت تشنه عدالت ارزانی دار و ما را از رهپویان و تلاش گران برای ظهور و حرکتش قرار بده.
ارسال نظر