گفتوگو با عشرت شایق نماینده مردم تبریز
تهران آغازگر همه جنجالها است
هنگامه علیقلی ـ عشرت شایق اینگونه خود را معرفی میکند: «آدمی هستم که اگر اراده کنم کاری را انجام دهم، تا انتها میروم.» استحکام زندگی خانوادگی را بر هر مساله دیگری ترجیح میدهد، برای همین، بیشتر روزها پس از اتمام جلسه علنی مجلس با عجله به خانهاش واقع در خیابان «ایران» میرود تا ناهار را در کنار خانواده باشد. بیدلیل نیست که نام خانم شایق را در بیشتر تذکرات مکتوب نمایندگان به مسوولان اجرایی کشور میبینم، چرا که پسر بزرگ او که به عبارتی مدیر برنامههایش نیز هست، موظف است کلیه اطلاعات مورد نیاز درباره عملکرد دستگاهها و وزارتخانههای مختلف را برای تذکرات مادر، جمعآوری و رصد کند.هر چند شایق برای پسر بزرگش که در تبریز دانشجو است، به این واسطه شغل ایجاد کرده است اما، تنها دخترش که فارغالتحصیل رشته حقوق است، بیکار است. شایق درباره دخترش میگوید: «یکی از بیکاران این جامعه» و البته بلافاصله تصحیح کرده و میگوید: «دخترم در سازمانهای خیریه و غیر دولتی فعال است اما در ظاهر شغلی ندارد. در هر حال این نماینده زن در مجلس هفتم، یکی از فعالترین زنان در مجلس به شمار میرود و معمولا درباره بسیاری از نارساییها به مسوولان اجرایی کشور تذکر میدهد. با وجود آنکه سعی میکند به حاشیهها زیاد توجه نکند اما معمولا حاشیهساز است. او معتقد است صراحت بیان و رکگوییاش به مذاق بسیاری از افراد خوش نمیآید و برخی سعی دارند برچسبهایی به وی بچسبانند که تاکنون موفق نشدهاند. این عضو هیاتمدیره باشگاه استقلال معتقد است که یک مدیر و یا حتی سیاستگذار ورزشی لزوما نباید اطلاعات ورزشی هم داشته باشد. بخش نخست گفتوگوی ما با شایق درباره تعلقات شخصی، دلیل عضویت او در هیاتمدیره باشگاه استقلال و نگرش عمومی در مجلس نسبت به نمایندگان زن است. خانم شایق، میدانید مساحت زمین فوتبال چقدر است؟
وارد این مباحث نمیشوم. قبل از مصاحبه گفتم که وارد مباحث ورزشی نمیشوم.
فقط میخواهم بدانم شما میدانید زمین فوتبال چند متر است؟ سوال ورزشی دیگری نمیخواهم بپرسم.
فکر نمیکنم دانستن یا ندانستن آن در کار ورزش موثر باشد.
برای من مهم است بدانم که یک مدیر و سیاستگذار ورزش کشور چقدر اطلاعات تخصصی دارد؟
من مدیر ورزشی نیستم. عضو هیاتمدیره باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال هستم که فقط در زمینه فوتبال کار نمیکند، اگر قرار بود فقط فوتبال کار کند اصلا آنجا نمیرفتم.
مراکز فرهنگی دیگری نیز وجود دارد، چرا عضو هیاتمدیره آنها نشدید؟
قرار است آنجا باشگاهداری کنیم.
باشگاهداری از نظر شما یعنی چه؟
باشگاهداری معنی و مفهوم خاص خودش را دارد. شما که ناگهان سوال زمین فوتبال را مطرح کردید باید بدانید که باشگاهداری یعنی چه!
شما که نمیخواهید خوانندگان روزنامه ما استنباط کنند که اطلاعات ورزشیتان کافی نیست؟
فکر میکنم دانستن ابعاد زمین فوتبال و قرار گرفتن بازیکنان و دانستن اینکه چه کسی چگونه بازی میکند، برای عضو هیاتمدیره به هیچوجه لازم نیست.
هیاتمدیره وظیفه دیگری دارد، اصلا علت اینکه ورزش ما مخدوش است، این است که همه میخواهند در همه حوزهها وارد شوند و ملغمهای درست کردهاند که نتیجه آن شکستهای پیدرپی است.
میگویند آقای مصری را شما به هیاتمدیره باشگاه استقلال دعوت کردید و پس از مدتی ایشان استعفا نداده ناگزیر شدند آنجا را ترک کنند. این مساله صحت دارد؟
مسائلی را که مطرح میکنید امروز میشنوم ولی برایم تعجبآور نیست، چون در بحث خبر، عالم ورزش بسیار آلوده است. انسان چیزهایی میشنود که واقعیت خارجی ندارد. فکر میکنم برخی از افراد مینشینند و در عالم رویا برای ورزش برنامهریزی میکنند که چه کسی میآید و میرود و دیگران چه میکنند.
فکر میکنم برخی از این موارد در خیال بعضی از افراد وجود دارد که بعدها در عالم واقعیت خبرسازی میشود و این امر در ورزش آسیب محسوب میشود.
چون شما مایل نیستید راجع به ورزش صحبت کنید، دیگر سوال ورزشی نمیپرسم.
درباره ورزش صحبت میکنم، ولی اگر در جایی لازم باشد جواب نمیدهم و یا وارد بحث نمیشوم.
پس اگر موافق باشید. پرسش ورزشی دیگری هم درباره قولهای شما و اعتبار ۳میلیارد تومانی که قرار بود از سوی وزارت رفاه به باشگاه استقلال اختصاص یابد، میپرسم.
ما قول نداده بودیم. اینکه چرا اصلا این مساله را در دامان هیاتمدیره میاندازند جای پرسش دارد. در حال حاضر ما باشگاههای مختلفی داریم، اما چرا هیاتمدیره استقلال در بورس شایعات است و چرا از اعضای هیاتمدیرههای سایر باشگاهها کسی حرفی نمیزند؟!...
به نظر شما چرا کسی از سایر باشگاهها حرف نمیزند؟
مطبوعات و خبرسازان باید پاسخ دهند. شاید دلیل این همه توجه به باشگاه استقلال، محبت داشتن نسبت به این باشگاه است. هرچند ما هم تشکر میکنیم، اما محبت را نباید با زهر وارد کنند، بلکه باید خبررسانی کنند.
به نظر میرسد شما از برخی مطبوعات ورزشی ناراحتید؟
برای خودشان ناراحتم، زیرا از رسالت و مسوولیت خود دور میشوند و پس از آلوده شدن، آسیبهای زیادی به کارشان میرسد، اگرچه شاید منفعت هم داشته باشد، البته برای خودم هم سوال است که چرا این همه روزنامهنگار فقط درباره استقلال حرف میزنند. مثل اینکه اصلا باشگاه فولاد، مس، پیکان و پرسپولیس نداریم.
شاید به همان دلیل که شما باشگاه استقلال را انتخاب کردید، آنها هم انتخاب میکنند؟
نه این طور نیست. برخی استقلال را که قهرمان شده است، دوست ندارند و در عالم رقابت، نامردی میکنند.
خودتان فوتبال نگاه میکنید؟
تا جایی که فرصت داشته باشم، خیلی چیزها را نگاه میکنم، یکی از آنها هم فوتبال است.
طرفدار کدام تیم هستید؟
همانطور که در مجلس هم نمیخواهم افراد را با لباس و یا گروه خاصی بشناسم، طرفدار تیم خاصی هم نیستم. دوست دارم افراد را با شاخصها و مقیاس خاص خودم ارزیابی کنم.
در کشور ما هم دو رنگ وجود دارد، قرمزها بدون آبیها هویت ندارند و برعکس.
این دو رنگ به همدیگر وابستهاند. دوست ندارم مثل برخی از افراد بگویم سرخابی هستم. زیرا رشته و تعصب ورزشی من، فوتبال نیست، بلکه فوتبال یکی از رشتههای پرطرفدار و قابل احترام ورزشی است.
میگویند قرار بوده وزارت رفاه ۳میلیارد تومان اعتبار به باشگاه استقلال دهد: آیا این مبلغ پرداخت شد؟
بنده به عنوان عضو هیاتمدیره نشنیدم و فکر نمیکنم وزارت رفاه رسما اعلام کرده باشد. بروید قرار را از کسی که اعلام کرده بپرسید.
من سوالهای ورزشیام را کنار میگذارم تا درباره سایر مسائل با یکدیگر صحبت کنیم.
حالا من یک جملهای راجع به ورزش میخواهم بگویم.
بفرمایید...
برخی میگویند ورزش کنیم تا جسممان سالم بماند اما من میگویم باید تلاش کنیم تا جامعه ورزشی و مطبوعات ورزشیمان سالم بماند تا بعضی از افراد با معاملات و کارهای آلوده خود به جامعه ورزشی آسیب نرسانند. متاسفانه در دلالیهای ورزشی سومین کشور جهان هستیم. هرکس که برای سالمسازی این قضیه قدم بردارد، مورد نقدهای غیرمنصفانه و غیرمنطقی قرار میگیرد، من هم جزو آن افراد هستم و ابایی هم ندارم، بالاخره دست این دلالان که بیشتر آنها هم مرد هستند از این وادی باید قطع شود.
تا به حال احساس کردهاید که به عنوان یک «خانم» شما را در حاشیه مجلس قرار دادهاند؟
اجازه ندادم مرا در حاشیه قرار دهند.
شما برای انتخابات هیاترییسه کاندیدا شده بودید و قبل از رایگیری هم آقای حدادعادل گفتند با آنکه با خانم شایق صحبت کردهاند که انصراف دهند اما ایشان انصراف ندادهاند. چرا میخواستند شما منصرف شوید؟
خیلیها دوست نداشتند من رای بیاورم زیرا میخواستند فهرست یکدست شود اما من ۶۹ رای آوردم و به دلیل آنکه فرصت نشد خودم هم رای ندادم. در غیر این صورت ۷۰ رای میآوردم.
یکدستی از نظر جنسیت؟
نه. فهرستی در مجلس ارائه شده بود که بر مبنای آن اعضای هیات رییسه باید انتخاب میشدند. هر چند اعتقاد ندارم که باید همه چیز یکپارچه شود زیرا باید در مجلس رقابت وجود داشته باشد.
معتقدم خانمها هم باید در هیات رییسه حضور داشته باشند، بنابراین میدان را هم خالی نکردم. یکی از آقایان ۱۹ رای آورده بود. همین که ۶۹ نفر از همکاران به من رای دادند، نشاندهنده رویکرد مثبتی نسبت به حضورم در هیات رییسه بود، برایم کافی است.
اعتراض خود را در مجلس چگونه ابراز میکنید؟
کارکرد خاص خود را دارم و جزو معدود نمایندگانی هستم که تذکراتم را با هدف و جهت خاصی ارائه میدهم. در جایی که لازم باشد در تحقیق و تفحص حضور دارم و یا در برخی موارد نظارت میکنم هرچند که یک جایی به سکوت نیاز است.
شاید اگر من جای شما بودم وقتی که برای انصراف تحت فشار بودم تذکر میدادم.
نیازی نیست، بالاخره در کشور آنقدر حرف وجود دارد که این مساله به چشم نمیآید، بلکه باید برای ۶۹ نفری که به من رای دادند احترام قائل شوم و قرار نیست در جایی که میگویم مجلس آزادی عمل دارد به کسانی که به من رای ندادند فشار بیاورم. آنها هم که میخواستند کاندیدا نشوم، نظر خود را گفتهاند چرا باید با نظرشان مقابله میکردم. باید خود را به اثبات برسانم، اگر فکرم این باشد که برای مخالفینم حجت بیاورم، وقت خود را تلف کرده و از هدف اصلیام دور میمانم.
پس چگونه خود را اثبات میکنید؟
نیاز به چانهزنی ندارم. من با کار و تلاش و پیگیریهایم خود را اثبات میکنم.
ولی کار و تلاش شما در مجلس زیاد به چشم نمیآید!
بستگی دارد که از چه منظری به این قضیه نگاه کنید. من فکر میکنم باید صبح زود در مجلس باشم و برای تذکر و یا موافق و مخالف ثبتنام کنم. شما برگههای موافق و مخالف را بررسی کنید، به کثرت عدد در بسیاری از طرحها میتوانید نام مرا مشاهده کنید. ولی اینکه دیگران بیشتر تلاش میکنند و زودتر از من میرسند دلیل بر کم کاری من نیست.
سوال من هم همین است. با وجود پیگیری و تلاش بسیار زیاد، چرا کمتر صدای شما را میشنویم و شما را میبینیم؟
ما آییننامهای در مجلس داریم که میگوید یک موافق و مخالف میتواند صحبت کند، اما مسائل رفتوآمد ما مهم است. دلیلی ندارد وقتی همیشه نمیتوانم زودتر از ساعت ۳۰/۶دقیقه صبح به مجلس بروم و ثبتنام کنم، به عنوان موافق و مخالف صحبت کنم.
آنچه که اهمیت دارد این است که همیشه قبل از اینکه به مجلس بیاییم سه کار را انجام دادهام. اول اینکه طرح یا لایحه را مطالعه کرده و برای آن نظر داشتهام و از همه مهمتر اینکه، با دید باز و علم کافی کلید ۲ یا ۴ را فشار دادهام.
کلید ممتنع را هم هیچ وقت نمیزنم زیرا علاقهای به آن ندارم. شهید مدرس جملهای دارد و میگوید: «نمایندهای که رای ممتنع میدهد شعور و فهم ندارد.»
میدانید بر اساس سوگندی که در مجلس خوردیم، این اهمیت دارد که در اجرای این سوگند هر کاری انجام دهیم، در هر حال حساب و کتاب خاصی با خدای خود داریم. خدا میگوید مخلوقات را برای شما خلق کردهام و عزیز بودن انسان نزد خداوند دارای اهمیت است. معتقدم چون زمینی هستیم باید متواضع، فروتن و خاکی باشیم و دلیلی وجود ندارد که زمینی و پست باشیم.
نباید خداوند را با رفتار خودمان ناامید کنیم. از آنجا که خداوند فرموده است اگر با من باشید من نیز با شما هستم و در بسیاری از مواقع خداوند، محبت و یا تنفر را در قلوب دیگران ایجاد میکند بنابراین تعصب خاصی ندارم که اگر نتوانستم صحبت کنم چه اتفاقی میافتد زیرا این مساله را درک کردهام که مانند خیلی از نمایندگان اواسط جلسه نماندهام که چه رایی بدهم، زیرا از قبل تحقیق و مطالعه کرده و از ابتدا میدانم که چه رایی باید بدهم. از سوی دیگر در پی این نیستم که از گروه خاصی خط مشی بگیرم زیرا با اعتماد به نفس کار خود را انجام میدهم. جزو کسانی هستم که در صحن میگردند و مشورت میکنند.
آیا از رایزنی و مشورت طی این مدت، پاسخ مثبت گرفتهاید؟
بله جواب داده است.
چقدر برای خودتان رایزنی میکنید؟
هیچ گاه نیاز نبود برای خودم رایزنی کنم زیرا به مجلس نیامدهام که کار خود را پیش ببرم، بلکه خواستم کارها جلو برود، زیرا اگر کارها پیش رود انسان هم پیشرفت میکند.
آیا قصد دارید در دوره بعدی مجلس هم کاندیدای نمایندگی شوید؟
هنوز در این باره تصمیم نگرفتهام، باید با مردم مشورت کنم. در همین دوره هم با مردم مشورت کردم زیرا به عنوان یک فرهنگی، با مردم در ارتباط بودم. این یک شعار نیست زیرا از مدتها قبل دیگران مرا تشویق میکردند تا وارد کارهای سیاسی شوم وقتی هم وارد شدم، واکنش بسیاری از افراد مثبت بود زیرا در درجه اول هنر من سخنرانی است.
آیا مجلس هفتم نگرش جنسیتی دارد؟
مجلس هفتم خیلی چیزها دارد، ممکن است این را هم داشته باشد.
چیزهایی دیگری که مجلس هفتم دارد و ما آنها را نمیبینیم چیست؟
اقتدار، انسجام و تدبیر دارد که البته گاهی هم هیچ کدام از اینها را ندارد.
به نظر میرسد که آن قدر که باید، نمایندگان زن مجلس فعال نیستند، زیرا انتظار بیشتری از آنها میرود!
تعداد ما نسبت به آقایان خیلی کمتر است و به چشم نمیآییم، این خیلی خواسته معقولی نیست که دیگران از ما انتظار دارند که کاری انجام دهیم. زیرا ما نیز یک نماینده هستیم و در جمع نمایندگان، روحانی، مهندس، دکتر، خانم، کمسواد، با سواد، فعال و غیرفعال نیز هست و همه با یکدیگر قسم خوردیم و همطرازیم.
خانمها در مجلس چه میزان یکدیگر را حمایت میکنند؟
قرار نیست کسی دیگری را حمایت کند، معتقدم هر کس باید آزاد باشد تا رای خود را بدهد.
آیا با وجود این میزان کار، فرصت میکنید به خودتان برسید؟
اگر چنین وقتی برای خودم نمیگذاشتم هیچگاه این انرژی را نداشتم که به کارهای مهم هم رسیدگی کنم.
چگونه به خودتان میرسید؟
تا منظور شما از به خود رسیدن چه باشد؟ من فکر میکنم هر کس با خداوند آشتی کند با خودش هم آشتی میکند.
یعنی شما تماموقت آزاد خود را صرف عبادت میکنید؟
نه، من فقط عبادت نمیکنم، چون عبادت را فقط در نماز و روزه نمیبینم زیرا آن عبادت عام است. گاهی رسیدگی به کودک یا پدرومادر به مفهوم عبادت است. حتی غذا درست کردن برای خانواده و یا صحبت کردن با مردم در اتوبوس نیز عبادت محسوب میشود، عبادت این نیست که نماز شب بخوانیم اما اثر نداشته باشد.
پس شما چه تفریحاتی دارید؟
من عبادت را تفریح میدانم زیرا زمانی که از پدر پیرم نگهداری میکنم، آن را تفریح میدانم چون برایم لذتبخش است. خوشحال هستم که خداوند این فضا را برایم ایجاد کرده است که مراقب پدرومادر خود باشم.
بارها دیدهایم که پس از اتمام جلسه علنی مجلس شما با عجله از مجلس خارج میشوید و قبل از جلسات کمیسیونهای تخصصی برمیگردید. برخی از همکارانم میگویند شما میروید تا به فرزندانتان ناهار بدهید. این صحت دارد؟
من جزو خانمهایی هستم که به کارگر داشتن اعتقادی ندارم زیرا معتقدم اگر شاغل باشم و لذت مدیریت خانواده را نچشم چیزی را کم دارم. صبح قبل از خروج از خانه برخی از مشکلات و امور را حل و فصل میکنم ولی برخی از کارهای خانه نیز باقی میماند پس از اتمام جلسه مجلس انجام میدهم.
صحت دارد که ظهر از مجلس میروید تا غذای فرزندانتان را بدهید؟
بچههای من بزرگ هستند و نیازی ندارند که حتما به آنها غذا بدهم اما ما گاهی قرار داریم که حتما با یکدیگر ناهار بخوریم و برای یکدیگر وقت بگذاریم، هر چند حدود نیمساعت وقت میگذاریم اما زمان بسیار مفیدی است زیرا فایده این نوع ارتباط، تزریق محبت به یکدیگر و ایجاد الفت است.
آیا همسرتان هم برای ناهار به منزل میآیند؟
بله، باعث افتخار ما است.
همسرتان با کارهای سیاسی شما مخالف نیستند؟
مخالفتی ندارد، زیرا مزاحمتی برای او و خانواده ایجاد نمیشود و اگر روزی به من بگوید که نرو، نخواهم رفت.
شما که در مجلس سوگند خوردهاید چگونه میتوانید آن را زیر پا بگذارید؟
زیرا قبل از این سوگند، هنگام ازدواج سوگند خوردهام. هر چند هیچگاه چنین اتفاقی نمیافتد اما اگر هم رخ دهد من خانوادهام را ترجیح میدهم.
به همین دلیل هم زمانی که دوره دبیرستان فرزندانم به اتمام رسید و احساس کردم آنها به خودباوری رسیدهاند، فعالیتهای سیاسیام آغاز شد.
با آنکه شما متولد و بزرگ شده شهر بم هستید اما به واسطه اقامت بیست و هشتساله در استان آذربایجان شرقی، نماینده مردم تبریز در مجلس شدهاید، و میدانم که آذریها بنا به دلایلی، به سختی افراد دیگر را میپذیرند، اما شما نماینده این مردم هستید و این مساله برایم تعجبآور است.
متعلق به هر کجا که باشید، آدم و حوا پدر و مادر همه هستند. چه کسی گفته است که نوشتن یک کلمه در شناسنامه، محصور بودن انسان را در یک مکان ایجاب میکند و چه کسی گفته است که مکان تولد انسان به او تابعیت میدهد، البته به توصیفی که از آذریها کردید معرفت بسیار بالای آنها را هم اضافه کنید. معرفت شناسی آذریها بسیار زیاد است.
در قائلهای که در آذربایجان به خاطر کاریکاتور روزنامه ایران، ایجاد شد چقدر به آذریها حق میدهید؟
کشیدن این طرح کار بسیار بدی بود، اولین حرکت را در مجلس من انجام دادم و تذکر دادم همان روز به بسیاری از همکاران گفتم که تذکر دهند، آنها افرادی بودند که در روزهای آخر میخواستند علم استیضاح را بالا ببرند اما در روزهای اول حتی یک تذکر را هم امضا نکردند و به تنهایی تذکر را به رییس جلسه دادم.
به هر حال اتفاق بدی بود، معتقدم تهران آغازگر همه اتفاقاتی است که در شهرستانها به جنجال و آشوب کشیده میشود مانند اتفاق خوزستان و آذربایجان. باید بررسی کرد که چرا برخی در تهران نشستهاند و برای سایر استانها نقشه میکشند.
آیا این استانها روابط قوی با مرکز دارند و آیا عدهای که در تهران هستند آمادگی مشاهده رشد و ترقی استانها را ندارند؟ در هر حال به این حرکت نسنجیده و نامعقول اعتراض کردیم و هر کس این حرکت را محکوم نکند خودش مشکل دارد.
ادامه دارد
ارسال نظر