یادداشت
روابط عمومی، راه خروج اپراتور دوم از بنبست
سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد روز پنجشنبه دوازدهم مرداد با عنوان «بنبست اپراتور دوم» نمونهای دیگر از نقدهایی است که درباره اپراتور دوم تلفنهمراه در هفتههای اخیر در نشریات مختلف به چاپ رسید که همگی حاکی از نگرانی بهجای رسانهها به ویژه در حوزه IT در رابطه با وضعیت بزرگترین پروژه تاریخ فناوری اطلاعات کشورمان است. حمید رضا نیکدل
میدانیم که این نگرانیها ناشی از احتمال (نسبتا زیاد) تاخیر در آغاز بهرهبرداری از این پروژه نسبت به زمانبندی اولیه است اما فارغ از آنکه علل فنی و غیرفنی این تاخیر چیست، ریشه اصلی این نارضایتی رسانهای در عدم اتصال بهموقع، صحیح و جهتدار مسوولان این کنسرسیوم با مخاطبان خود یعنی مردم از کانال رسانههای عمومی است. در حقیقت در اینجا فقدان حلقه گمشدهای به نام روابطعمومی اپراتور دوم خودنمایی میکند.
فقدانی که میتوان آن را در سکوت آزاردهنده مسوولان این اپراتور نسبت به کلیه پیشبینیهای رسانهای دید. روابطعمومی پلی است بین شرکتها یا سازمانها با مخاطبان هدف خود که بسته به موضوع، بخشی از بدنه جامعه را تشکیل میدهند.
رسالت روابطعمومیها، اطلاعرسانی صحیح به مخاطبان در خصوص چگونگی سرویس، خدمات یا کالایی است که تشکیلات مربوطه ارائه میدهد از طریق رسانههای جمعی. این اطلاعرسانی اگر به درستی اجرا شود باعث خواهد شد که مخاطبان احساس کنند که مسوولان تشکیلات مربوطه آنها را به دید یک مصرفکننده صرف نمیبینند و همواره به آنها پاسخگو هستند. پس مسیری که روابطعمومی با اطلاعرسانی در پیش میگیرد، میتواند نهایتا به خوشنامی و اعتبار ختم شود که هدف اصلی در علم ارتباطات با مخاطب است.
یکی از حالاتی که یک روابطعمومی فعال میتواند آن را به بهترین وجه کنترل و مدیریت کند، بحران است تا جایی که مدیریت بحران (Crisis Management) یکی از دروس اصلی این رشته در سطح آکادمیک است.
اگر فرض کنیم که اپراتور اول تلفنهمراه به سبب وضعیت نابسامان سرویسدهی در موقعیت بحرانی قرار دارد، اما حداقل همهروزه میتوان اظهارنظرها و نقلقولهای متعددی از مقامات ذیربط را اولا در تایید وخامت وضع موجود و ثانیا در توضیح نحوه رفع این مشکل دید که بهعنوان نمونه میتوان به توضیحات اخیر مسولان محترم وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در خصوص چگونگی پیشرفت پروژه بهسازی شبکه موبایل اشاره نمود. فارغ از آنکه این پروژه تا چه حد موفق خواهد بود وصرفا از منظر روابطعمومی این توضیحات راضیکننده به نظر میرسند چرا که نشاندهنده پاسخگویی مسوولان و احترام آنها به مخاطب است. اما در نقطه مقابل وضعیت اپراتور دوم قبل از آغاز و در نقطه صفر، پروژه بحرانی به نظر میرسد. بحرانی که دلیل آن عدم اطلاعرسانی دقیق و بهعبارتی عدم حضور فعال در رسانهها است.
کافی است نگاهی به سر خط اخبار اخیرمربوط به تاخیر در ارائه خدمات این اپراتور بیندازیم تا با حجم زیادی از گمانهزنیها و حدسهای ژورنالیستی روبهرو شویم و این قانون نانوشته رسانهها است که یا باید آنها را در جریان اخبار و اطلاعات و موضعگیریهای رسمی خود قرار داد و یا در غیر اینصورت باید منتظر پیشبینیهای فنی آنها بود.
ظاهرا مسوولان محترم اپراتور دوم تاکنون با سکوت خود روش دوم را ترجیح دادهاند و آن به قیمت از دست رفتن ابتکار عمل برای آنها تمام شده است.
البته هنوز دیر نیست و با طراحی یک برنامه مدون روابط عمومی، تشکیلات مربوطه میتواند روابط رسانهای خود را پایهگذاری کرده و ابتدا اهالی رسانهها و از طریق آنها مردم را از چگونگی برنامههای آتی خود مطلع سازد.
بدترین وضع رسانهای برای یک سازمان آن است که خبرنگاران ندانند سوالات خود را باید از که و از چه طریقی بپرسند. پس انتخاب یک سخنگوی فعال، مجرب و هماهنگ با تیم روابطعمومی مربوطه میتواند گام نخست تلقی شود. گام بعدی میتواند یک کنفرانس مطبوعاتی قریبالوقوع باشد که در آن جا، رسانهها سوالهای تاکنون بدون پاسخ خود را از زبان آن سخنگو بشنوند.
طبیعی است، از آن پس اخبار مربوط به این اپراتور دیگر نه بر مبنای حدس و گمان و گاه دغدغههای ژورنالیستی، بلکه بر مبنای اظهارنظرهای رسمی مسوولان مربوطه شکل میگیرد و در حقیقت این روابطعمومی اپراتور دوم خواهد بود که جایگاه این کنسرسیوم را در نقشه خبری فضای رسانههای کشورمان ترسیم خواهد کرد. حتی اگر از شریک ایرانی کنسرسیوم به سبب آنکه اولین امتحان خود را در حوزه اپراتوری نیمهخصوصی تجربه میکند، توقع زیادی نداشته باشیم حداقل از طرف خارجی بهعنوان شرکتی که لقب یکی از اپراتورهای مطرح جهان را یدک میکشد انتظار زیادی میرود که به روابطعمومی و نهایتا خوشنامی مجموعه خود بهای بیشتری بدهد. انتظاری که امید است در آینده نهچندان دور کاملا محقق شود.
ارسال نظر