بهره دار در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» مطرح کرد
بازنگری در نقشه راه بخش خصوصی
دنیایاقتصاد، ملیحه ابراهیمی: رئیس انجمن مهندسی حملونقل ریلی معتقد است: دولت باید در روشهای استفاده از توان بخش خصوصی و نقشه راه این بخش بازنگری، تجدیدنظر و اصلاحاتی را انجام دهد. ابوالفضل بهرهدار در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» میگوید: ظرفیتهای موجود معدن و فولاد کشور هر روز در حال رشد است؛ این در حالی است که زمینه حملونقل ریلی آن هنوز فراهم نشده است. او با اشاره به اینکه متاسفانه از ظرفیتهای بخش خصوصی در کشور بهخوبی استفاده نشده است و برنامهای هم هنوز برای این بخش بهصورت مدون و سیستماتیک طراحی نشده است، معتقد است: پیشرانی اقتصادی با فعالیت بخش خصوصی انجام میشود و اکنون از این ظرفیت غافل هستیم. بهرهدار در حالی از افزایش توان بخشهای معدنی و فولادی کشور یاد میکند که پیشتر نیز مسوولان راهآهن از متولیان این بخشها خواسته بودند که با همکاری راهآهن زمینه حملونقل این محصولات را فراهم کنند. مسوولان راهآهن پیش از این از آمادگی این بخش برای حمل ۱۰۰ میلیون تن فولاد و مواد معدنی در سال خبر داده بودند. در ادامه گفتوگوی «دنیایاقتصاد» با رئیس انجمن مهندسی حملونقل ریلی را میخوانید.
آقای بهرهدار در حال حاضر و با گذشت 4 سال از فعالیت دولت، نقشه راه استفاده از توان بخش خصوصی را چگونه ارزیابی میکنید و چالشها و فرصتهایی که بخش خصوصی با آن روبهرو بوده چه بوده است؟
در موضوع استفاده از ظرفیت بخش خصوصی با توجه به تصویب قانون بهبود فضای کسبوکار، فضای خوبی در کشور ایجاد شد. اما متاسفانه در عمل با مشکلات پذیرش بخش خصوصی مواجه هستیم. به اعتقاد من بخش دولتی باید بخش خصوصی را جدا از خود نبیند. در حال حاضر دیگر کشورهای دنیا پیشرفت صنایع خود را مرهون استفاده از ظرفیت بخش خصوصی میدانند، بنابراین ما هم اگر به این بخش توجه کنیم حتما میتوانیم از ظرفیت آن در پیشبرد اهداف صنعتی کشور در همه بخشها و بخش ریلی استفاده کنیم.باید فضایی در کشور فراهم شود که سرمایهگذاران داخلی و خارجی به سمت سرمایهگذاری در بخش خصوصی اقبال پیدا کنند.
بخش خصوصی در ایران چقدر آمادگی حضور در این فعالیتها را دارد؟
ورود بخش خصوصی نیاز به پشتیبانیهایی هم دارد و ایران نیز مستثنی از این موضوع نیست. در حال حاضر بخش ریل در تمام دنیا یارانه دریافت میکند که بهعنوان یارانه بخشهای درگیر در منافع ملی در نظر گرفته میشود، به این معنا که دولتها در زیرساختها باید سرمایهگذاری کنند و اعتبارات لازم را بدهند. در دنیا حتی در زیرساخت بخش خصوصی را نیز مشارکت میدهند. هر دو بخش نیز منافع خود را از این همکاری میبرند. در بخش زیرساخت دولت به منافع ملی و توسعه و آبادانی کشور میرسد و به دنبال پول نیست.
بخش خصوصی هم که در این موضوع مشارکت کرده است سهم منابع درآمدی خود را از این مشارکت میبرد.
در ساختارهای دیگر صنعت ریلی همچون بهرهبرداری، ناوگان، خدمات و بخش حملونقل حومهای نیز باید از ظرفیت بخش خصوصی استفاده شود چرا که بخش خصوصی در دنیا پیشران اقتصاد است. تجربه جهانی نشان داده که استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی در صنعت ریلی کمک شایانی به این صنعت میکند. در آمریکا سرمایهگذاری در صنعت ریلی از سوی بخش خصوصی سودآور ارزیابی شده است. آلمان سالانه حدود ۳ میلیارد یورو درآمد و سود حاصل از بهرهگیری از شبکه ریلی دارد.باید ببینیم در ایران چقدر دولتها توانستهاند با بخش خصوصی صنعت ریلی ارتباط منطقی ایجاد کنند. به هر حال بخش خصوصی باید در این زمینه سرمایهگذاری کند، از نیروی انسانی بهره بگیرد و هزینههای زیادی را در این صنعت صرف کند، قاعدتا به دنبال صدمه و سود اقتصادی منطقی در این صنعت نیز هست. این در حالی است که در زمان حاضر اینطور نیست، بخش خصوصی فعال در صنعت ریلی از حاشیه سود مطمئن و امنی برخوردار نیست.
دلیل این موضوع چیست؟
یکی از دلایل آن این است که بخش اعظمی از پیمانکاران فعال در این صنعت از دولت طلبکار هستند. به این معنا که سرمایهگذاری این بخشها انجام شده است متعاقب آن خواب سرمایه عدم پرداخت به موقع و مهلتهای طولانی را باید بپذیرد، در نهایت نیز اوراق بهادار از سوی دولت تحویل میگیرد که تبدیل آن نیز منجر به ضرری دیگر میشود و در نهایت مشکلات اینچنینی گریبان پیمانکار را میگیرد. همه اینها به دلیل آن است که هنوز برنامهریزی درستی برای استفاده بهینه از ظرفیت بخش خصوصی وجود ندارد و باید دولت این مسیر را تسهیل و پشتیبانی کند و با ایجاد رغبت در حوزه حملونقل ریلی، بخش خصوصی را در این زمینه فعال کند.همه این مشکلات و چالشها در حالی رخ میدهد که کشورهای دیگر تسهیلات ویژهای برای سرمایهگذاران خارجی از جمله ایرانیها در نظر میگیرند؛ بهعنوان مثال مالزی شرایط ویژهای برای سرمایهگذاران خارجی لحاظ کرده است، ۱۰ سال معافیت مالیاتی، اینها مشوق است. ما نیز در کشور باید برای بخش خصوصی مشوقهای لازم را در نظر بگیریم تا سرمایهگذاری در حملونقل ریلی با کمک دولت سودده شود.
هماکنون توسعه زیاد در بخش معادن وجود دارد که باید از ظرفیتهای بخش ریلی استفاده شود. آیا ما توانستیم ریل را به موازات توسعه معادن همراه بکنیم؟
اینها که تنها با صحبت و بیان توانمندی ممکن نمیشود. باید دولت برنامهریزی توامان داشته باشد. باید دید نقشه راه برای توسعه شبکه ریلی چیست که این موضوعات در کنار هم قرار بگیرند تا به موازات این موضوع بتوان تولید را بهینه کرد، هزینهها را کاهش داد و از ازدحام حمل کالا در جاده جلوگیری کرد. قانون پیشبینی میکند سالانه ۱۰ درصد از حمل بار جاده به سمت ریل برود و ۳۰ درصد سالانه رشد بار در بخش ریلی و ۱۸ درصد رشد مسافر در این بخش باشد. اینها قوانینی است که هر چهار سال از برنامه قبلی به برنامه بعدی منتقل میشود. دلیل آن نیز این است که در قانونگذاری مشکل داریم، قانونگذاران باید به آمادگی بسترها، اجرایی بودن و تحقق قوانین تصویبی نیز فکر کنند. فقط نباید قوانین را تصویب کرد که در اجرا دچار مشکل شویم.
من معتقدم با توجه به اینکه بخش خصوصی در حوزه اجرایی صنعت ریلی فعالیت و سرمایهگذاری میکند باید از توان این بخش در مدیریت نیز استفاده کرد. در سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی آمده است که دولت باید بخش خصوصی را پیشران فعالیتهای خود قرار دهد و تنها خود به حاکمیت و سیاستگذاری بپردازد. این در حالی است که در حال حاضر به این صورت عمل نمیشود. در کنار همه این موارد دولت باید به رگولاتوری موضوعات بپردازد که این رگولاتوری را هم باید یک نهاد بیطرف برای دولت انجام دهد که نهادهای تخصصی و علمی هستند که این بخش نیز اینگونه انجام نمیشود. در نهایت آنچه میماند این است که ظرفیت بخش خصوصی به لحاظ درآمدی کاهش پیدا کرده است، چراکه نمیتواند از این ظرفیتهای محدودی که به او داده شده است استفاده مناسب ببرد و طبیعتا کیفیت و خدمات این بخش کاهش پیدا میکند. لطمه این موضوع نیز به رفاه عمومی جامعه میخورد.
نگاه ما باید از نظر تسهیلات و مشوقهای دولتی تغییر کند. موضوع طرح جامع حملونقل نیز مساله دیگر است که بیش از ۱۵ سال است دست بخشهای مختلف میچرخد و هنوز تکلیف آن تعیین نشده است. کجا باید سهم بخش ریلی از نظر توسعهای را در نظر بگیریم و براساس آن حرکت کنیم.متاسفانه هنوز در بخش فولاد و معدن نیازمندیهای ریلی مشخص نشده است و برنامهریزی برای آن نشده است. در بخش پسکرانهها ما به شدت مشکل داریم. تنها بندر اقیانوسی ایران، چابهار است که یکی از ظرفیتهای بسیار بکر و نابی است که باید از آن استفاده شود و هنوز پسکرانه ریلی در کشور نداریم. اینها آن موضوعاتی است که باید قانونگذار و دولت سریعتر وارد عرصه شوند و سرمایهگذار را برای ورود به این بخش دلگرم کنند.خوشبختانه پس از برجام، حضور سرمایهگذاران خارجی نشان از آغاز فعالیت اقتصادی دارد که باید برای آن برنامهریزی داشته باشیم. در حال حاضر ما نیاز به نظارت دولت و دستورالعملهای لازم داریم، مابقی باید به بخش مردمی واگذار شود. باید برنامهریزی شود تا از ظرفیت بخش خصوصی استفاده شود و بازپرداخت به مطالبات پیمانکاران باید به موقع داده شود تا بتوانند سرمایهگذاریهای بعدی را انجام دهند.
بخش خصوصی توان انجام این مسوولیتها را دارد؟
بخش خصوصی هم ضعفهایی دارد که من قبول دارم، اما باید با یک برنامهریزی مناسب، بخش خصوصی را وارد عرصه کار کنیم و با مهلت دادن برای انجام کارها و مشخص کردن مسیر میتوان از آنها تضمین انجام کار خواست.طبیعتا در حوزه بخش خصوصی بهرهوری به نسبت بخش دولتی بسیار بالاتر است، چرا که به منابع پایدار وصل نیست و مجبور است روی سرمایهگذاری خود اقدامات ویژهای انجام دهد. بنابراین میتوانیم بخشخصوصی را به صورت کنسرسیوم طبقهبندی و کارها را به آنها واگذار کنیم. در این برنامهریزیها سهم هر دو بخش، زمان انجام کار و تضامین انجام کار باید از طرفین خواسته شود تا این بخش نیز مشارکت داده شود. باید نقشه راه دوجانبه تعریف شود و از سرمایهگذاری بخش خصوصی استفاده بهینه کنیم. در زمان حاضر بخش خصوصی نهتنها در مدیریت و سیاستگذاری سهم ندارد بلکه در زمان اجرای کار نیز مطالباتش به موقع پرداخت نمیشود و اینها موجب میشود که سرمایهگذاری خود را به جای سودآور دیگری شیفت دهند.
ما در بخش حملونقل ریلی استعداد خوبی داریم و اکنون میتوانیم از امکانات خود بهرهبرداری بهتری داشته باشیم. تقاضای بخش خصوصی برای استفاده سیر واگنها ۳۰۰ کیلومتر تعهد بوده است.اگر این تعهد انجام شود صاحبان بار نگرانی نخواهند داشت و میتوانند بهتر در این کار سرمایهگذاری کنند. به اعتقاد من ما نقشه راه استفاده از بخش خصوصی را باید تجدید و بازنگری کنیم. بخش خصوصی را وادار کنیم که از آنها کیفیت و خدمات بهینه بگیریم. اگر بخش خصوصی احساس کند حاشیه سود مورد نظر را خواهد داشت طبیعتا مسوولیتپذیرتر به ادامه کار خواهد پرداخت و کسب و کار این بخش نیز رونق پیدا میکند و زمینه بالندگی و بهرهگیری از تکنولوژی روز نیز فراهم میشود.
الگوی دنیا برای بهرهگیری از بخش خصوصی چیست؟ کشورهای پیشرفته دنیا که اکنون بخش خصوصی فعال دارند از چه روشهایی بهره جستهاند؟
در حال حاضر در آمریکا در بخش ریلی سالانه بیش از ۷۰ میلیارد دلار سود حاصل از شبکه ریلی است. وقتی چنین اتفاقی میافتد و بخش خصوصی متولی است این نشان میدهد که در واقع بخش خصوصی میتواند کارآمدی لازم را داشته باشد و دولت هم حمایت میکند. این در حالی است که در آمریکا چند سال قبل به دلیل برخی مشکلات بخش خصوصی ریلی ضربه خورد و به رکود رسید، بلافاصله دولت از توان خود استفاده کرد و به کمک بخش خصوصی آمد و دوباره این بخش فعال شد، چراکه نگاه آنها حفظ منافع ملی است. اگر بخش خصوصی زمین بخورد بخشی از دولت زمین میخورد. این نگاهی است که باید به آن توجه کنیم تجربه دیگر کشورها نیز نشان از همین موضوع دارد. ما نیز باید از این الگوها استفاده کنیم چراکه تاکید بسیار زیادی در سیاستهای نظام نیز در این باره وجود دارد.باید در مسیر بهبود وضعیت اشتغال، بهرهوری و توسعه اقتصادی از توانمندی بخش خصوصی استفاده کنیم.
ارسال نظر