بنادر خشک نیاز اقتصاد پساتحریم
« آپرین»؛ سرزمین فرصتها
سیدمهدی حسینی
کارشناس ارشد حملونقل ریلی
در دو مطلب قبلی که چندی پیش در همین صفحه منتشر شد به ضرورت وجود بنادر خشک در کشور پرداخته و اشاره شد که بهدلیل وجود تراکم جمعیتی در پهنه شمالی کشور، نقطهای در این منطقه که دسترسی مناسبی به شبکه حملونقل مخصوصا راهآهن داشته باشد، میتواند گزینه مناسبی برای ایجاد و راهاندازی بندر خشک در کشور باشد. آمار سازمان حملونقل پایانهها نیز نشان میدهد که بیش از نیمی از کانتینرهای وارداتی در بندر شهید رجایی که اصلیترین بندر کانتینری کشور است، به مقصد تهران و پهنه شمالی کشور بارگیری میشوند.
سیدمهدی حسینی
کارشناس ارشد حملونقل ریلی
در دو مطلب قبلی که چندی پیش در همین صفحه منتشر شد به ضرورت وجود بنادر خشک در کشور پرداخته و اشاره شد که بهدلیل وجود تراکم جمعیتی در پهنه شمالی کشور، نقطهای در این منطقه که دسترسی مناسبی به شبکه حملونقل مخصوصا راهآهن داشته باشد، میتواند گزینه مناسبی برای ایجاد و راهاندازی بندر خشک در کشور باشد. آمار سازمان حملونقل پایانهها نیز نشان میدهد که بیش از نیمی از کانتینرهای وارداتی در بندر شهید رجایی که اصلیترین بندر کانتینری کشور است، به مقصد تهران و پهنه شمالی کشور بارگیری میشوند.
در همین خصوص با توجه به اراضی موجود و شبکه حملونقل کشور بهخصوص حملونقل ریلی، یکی از بهترین نقاط برای ایجاد بنادر خشک منطقهای در مجاورت اسلامشهر و شبکه راهآهن، بهنام آپرین است که بهواسطه نزدیکی به تهران و کانونهای جمعیتی اطراف آن پتانسیل بسیار عظیمی برای جذب و توزیع کالا بهخصوص کالاهای کانتینری دارد. از بعد حملونقل جادهای، نزدیکی این منطقه به بزرگراه آزادگان و همچنین آزادراه تهران- ساوه دسترسی بسیار مناسبی برای تردد کامیونها به آن را فراهم میکند.
از بعد ریلی نیز در حال حاضر ایستگاه راهآهن آپرین بهعنوان ایستگاه باری تهران در مرکز شبکه ریلی کشور قرار دارد و به تمام محورهای اصلی راهآهن کشور متصل است؛ بهگونهای که تمام قطارهای منتهی به بنادر شهید رجایی و امام خمینی از این منطقه عبور کرده و همچنین بهواسطه عبور کمربند ریلی شهر تهران از آنکه محورهای شرقی (خراسان) و غربی (آذربایجان) را به هم متصل میکند، آپرین دسترسی ریلی مناسبی به نقاط مرزی کشور در شمالشرق (سرخس) و شمالغرب (رازی) دارد. از طرفی در این محدوده، شرکت راهآهن ایستگاهی به وسعت ۷۰۰ هکتار در اختیار دارد که با توجه به نحوه قرارگیری تاسیسات ریلی در آن، بیش از ۴۰۰ هکتار آن قابلیت استفاده بهعنوان بندر خشک و پارک لجستیک را داشته و آماده دارد است. بررسی سوابق این ایستگاه نشان میدهد که حتی قبل از انقلاب نیز این محدوده با هدف ایجاد یک پایانه حملونقلی با محوریت راهآهن توسط مشاوران اروپایی طراحی و پس از جنگ تحمیلی نیز از جمله اقدامات انجام شده محصور کردن آن و ایجاد زیرساختهای اولیه برای تخلیه و بارگیری کالا است.
با فرض جذب تنها ۲۵ درصد از عملکرد کانتینری کشور قبل از تحریمها (۲/ ۳ میلیون TEU تخلیه و بارگیری) به این منطقه میتوان عملکردی حدود ۸۰۰ هزار TEU برای آن متصور بود که درصورت تحقق آن تحول عظیمی در شبکه ریلی کشور رخ میدهد و همچنین از تردد جادهای در محورهای جنوبی کشور میکاهد. هر چند که محاسبات اولیه نشان میدهد در صورت نبود تنگنای ظرفیتی در شبکه حملونقل کشور، با توجه به وسعت این محدوده امکان انجام عملیات کانتینری برای تعداد بیشتری کانتینر بیش از مقادیر فوق نیز وجود دارد. با همه این مزایا اما بهنظر میرسد که این منطقه بهدلایل مختلف مهجور مانده و سازمانهای مختلف کشور نتوانستهاند از این پتانسیل عظیم در نزدیکترین فاصله نسبت به کلانشهر تهران استفاده کنند.
بنابراین ازآنجاکه عدم استفاده از این سرمایه عظیم و منحصربهفرد در هر لحظه خساراتی را به کل کشور وارد میکند انجام اقدامات زیر برای تسریع در راهاندازی آن بهعنوان یک بندر خشک پیشنهاد میشود:
۱- ایجاد یک محدوده گمرکی:
بهنظر میرسد یکی از اصلیترین مواردی که میتواند به فعال شدن این منطقه کمک کند، پذیرفتن آن بهعنوان یک محدوده گمرکی از جانب هیات دولت و سازمان گمرک باشد که این موضوع باعث میشود صاحبان کالا بهجای بنادر اصلی کشور که فاصلهای بسیار طولانی با مراکز جمعیتی و صنعتی دارند، عملیات گمرکی خود را در منطقهای نزدیک به محل فعالیت خود انجام دهند و در نتیجه این منطقه بهعنوان یک درگاه ورود و خروج کالا فعال شود.
2- تسهیل شرایط سرمایهگذاری:
بلااستفاده بودن بخش زیادی از اراضی آپرین نشان میدهد که بودجه دولتی به تنهایی تکافوی سرمایهگذاری در این منطقه را نمیدهد و این منطقه برای فعالیت بهعنوان یک بندر خشک، نیازمند سرمایهگذاری غیردولتی است. از طرفی برای تشویق سرمایهگذاران به حضور در این منطقه باید شرایط برای حضور آنان فراهم و ضمانتهای واقعی برای حفاظت از سرمایه شان را به آنان داد که این موضوع بعضا بازنگری در برخی قوانین دستوپاگیر در این خصوص را میطلبد.
۳- افزایش ظرفیت ریلی:
به موازات تبدیل این منطقه به یک محدوده گمرکی باید اقداماتی در راستای افزایش ظرفیت عبوردهی بار در راهآهن و همچنین کاهش زمان سفر باری انجام شود که این موضوع نیازمند سرمایهگذاری روی شبکه موجود ریلی کشور و همچنین افزایش تعداد لکوموتیوهای باری و نیز واگنهای مخصوص حمل کانتینر است.
4- ایجاد قطارهای کانتینری برنامهای:
حتی قبل از ایجاد یک محدوده گمرکی و افزایش ظرفیت محورها، میتوان با راهاندازی قطارهای کانتینری برنامهای این اطمینان را به صاحبان کالا داد که کالای آنها براساس یک برنامه زمانی مشخص و قابل تعقیب به مقصد خواهد رسید. در همین راستا میتوان از پتانسیل شرکتهای حملونقل جادهای نیز برای تکمیل چرخه حملونقلی و حمل درب تا درب کالا استفاده کرد.
۵- استقرار تجهیزات تخلیه و بارگیری مناسب:
به موازات راهاندازی قطارهای کانتینری برنامهای، ضروری است تا تجهیزات تخلیه و بارگیری کانتینرها از/ به واگنها نیز در مجاورت خطوط پیشبینی شود تا به تناسب امکانات موجود در بنادر کشور در این سوی شبکه حملونقل نیز امکان تخلیه و بارگیری سریع کانتینرها فراهم شود. در پایان امید است تا با همکاری همه سازمانهای مرتبط بتوان با راهاندازی بنادر خشک در راستای کاهش هزینههای تولید و واردات گام برداشت تا کالای نهایی ارزانتر از قبل بهدست مصرفکننده ایرانی برسد.
ارسال نظر