عصر جدید پسا کرونا

 درحالی‌که طی سال‌های اخیر، با توجه به شرایط تورمی و کاهش رشد اقتصادی فشار قابل‌توجهی به دهک‌های پایین (علی الخصوص سه دهک پایینی) وارد می‌شد و این افراد را در لبه پرتگاه معیشتی قرار داده بود، حال این اقشار باید با بیماری کرونا نیز دست و پنجه نرم کنند، در این زمینه نخستین سوالی که مطرح می‌شود این است که در این دو ماه اخیر، این دهک‌ها با چه وضعیتی از نظر اقتصادی روبه‌رو شدند؟ در وهله بعدی باید بررسی شود که در ماه‌های پیش رو در چه شرایط قرار خواهند گرفت؟

ما به‌طور مشخص آمار شفاف و به‌روزی نداریم که بدانیم وضعیت دهک‌های کم‌درآمد در دو ماه اخیر پس از شیوع کرونا چه تغییری کرده است، به همین دلیل برای تحلیل دقیق‌تر باید منتظر باشیم تا داده‌های بودجه خانوار را بررسی کنیم یا اینکه از پژوهش‌های میدانی که در این مدت انجام شده کمک بگیریم. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که اصولا نسبت پس‌انداز به درآمد دهک‌های پایین، بسیار کم است. بنابراین سه دهک پایین بسیار در برابر شوک‌های درآمدی آسیب‌پذیر هستند. با توجه به تعطیلاتی که در این مدت وجود داشته، درآمد خانوارها به شدت افت کرده است، در نتیجه به‌دلیل نبود یک پس‌انداز یاریگر در چنین روزهایی، می‌شود تصور کرد که این خانوارها در فشار اقتصادی شدیدی به سر می‌برند. اینکه در آینده وضعیت اقتصادی این دهک‌ها به چه شکل خواهد بود منوط به این است که به این پرسش پاسخ دهیم که وضع همه‌گیری کرونا به کجا خواهد رسید و در چه زمانی می‌توانیم به شرایط پیش از شیوع کرونا بازگردیم؟ در حال حاضر، هیچ پیش‌بینی دقیقی وجود ندارد که چه زمانی از اوج بیماری کاسته خواهد شد، اما همچنین به نظر نمی‌رسد که این بیماری محو شود. بنا بر گزارش‌ها، حداقل زمان برای ساختن واکسن آن نیز یک‌سال خواهد بود، بنابراین تا آن زمان، باید کج‌دار و مریز با این بیماری دست و پنجه نرم کنیم. از این رو، ماه‌های پیش‌رو سختی‌های به مراتب بیشتری را تجربه خواهیم کرد به‌دلیل اینکه اندک پس‌انداز خانوارهای فرودست نیز به زودی تمام خواهد شد. بنابراین در ماه‌های آینده فشار مضاعفی بر خانوارهای فقیر وجود خواهد داشت و آنها به شدت نیازمند کمک‌های دولت و نهادهای خیریه خواهند بود.

 در تمام کشورهای دنیا به‌خصوص در کشورهایی که با این بیماری دست و پنجه نرم می‌کنند، بسته حمایت معیشتی قابل‌توجهی درنظر گرفته شده است که به نوعی افراد را برای در خانه ماندن راضی می‌کند، اما این رویکرد در ایران به شکل ناقصی صورت گرفت. به بخشی از خانوارها پرداخت نقدی ناچیزی اعطا شد و به جمعیتی نیز از محل یارانه، تسهیلات یک میلیون تومانی اعطا شد، آیا این رویکرد می‌تواند آسیب‌های این دوره را پوشش دهد؟

بله در سایر کشورها، به‌خصوص کشورهای توسعه یافته بسته‌های حمایتی گسترده‌ای را برای تشویق مردم برای ماندن در خانه در نظر گرفته‌اند، اما وضعیت اقتصادی این کشورها با کشور ما قابل‌مقایسه نیست و دولت برای کمک کردن به مردم با چالش‌های متعددی دست و پنجه نرم می‌کند. در حال حاضر احتمال کسری بودجه بالا وجود دارد و از سوی دیگر، صندوق‌های بازنشستگی و تامین اجتماعی نیز حال و روز خوشی ندارند. در نهایت افزودن باری بر این  نهادهای مالی تقریبا ورشکسته دشوار است.

در این میان، ۵۰ اقتصاددان در نامه‌ای توصیه‌های مفیدی را به سیاست‌گذار کرده بودند، که توجه دقیقی به هر دو سمت عرضه و تقاضا داشت. در آن نامه تلاش شده بود که به محدودیت‌های دولت توجه شود و در چارچوب محدودیت‌های بودجه‌ای، اجرایی و مالی پیشنهادهایی مطرح شود که به نظر قابلیت اجرا داشت. بخشی از سیاست‌های مدنظر دولت، مانند وام قرض‌الحسنه یک میلیون تومانی در آن نامه نیز پیش‌بینی شده بود، موارد بسیار زیاد دیگری بود که به آن توجه نشده است. به هر حال باید بپذیریم که با یکی از سخت‌ترین بحران‌هایی مواجه هستیم که اساسا قابل‌پیش‌بینی نبود و در زمانه‌ای مواجه شده‌ایم که از لحاظ مالی نیز در شرایط تنگنا قرار داریم. در اینجا تخصیص بهینه منابع بیش از گذشته به کار می‌آید و باید تلاش شود اندک منابع باقی مانده به بهترین شکل تخصیص پیدا کند. در شرایط کنونی، شاید ایده‌های زیادی به نظر می‌رسد که بتوان هم از خانوارها و هم از بنگاه‌ها حمایت کرد، اما از سوی دیگر باید یک دیدی نیز نسبت به منابع در دسترس دولت داشته باشیم، تا بتوان برنامه‌ریزی واقع‌نگرانه‌ای انجام داد. اما به‌دلیل اینکه دولت این شفافیت را برای منابع مالی به وجود نیاورده و شرایط مالی دولت برای مردم و کارشناسان روشن نیست، نمی‌توان برآوردی داشت که چقدر از ایده‌های کارشناسان در چارچوب بوروکراتیک دولت قابلیت عملیاتی داشته باشد و حتی تا چه میزان بتوان از تجربه‌های کشورهای موفق، یک نقشه راهی را ترسیم کرد. در این وضعیت شرایط تحریم نیز باعث شده وضعیت بحرانی کشور دو چندان شود و در این وضعیت، باید بار سنگین تحریم را این بار با طعم کرونا تحمل کنیم.

 حتی بدون در نظر گرفتن کرونا نیز دولت با کسری بودجه در سال‌جاری روبه‌رو بود، حال که شرایط بسیاری از کسب و کارها با مشکل روبه‌رو شده، بخش قابل‌توجهی از مالیات‌ها بخار می‌شود و کاهش قیمت نفت و محصولات وابسته نیز درآمدهای دولت را کاهش می‌دهد، در این شرایط دولت برای حمایت از گروه‌های آسیب‌پذیر چه سازوکاری باید تدوین کند؟

دقیقا، امسال یکی از عجیب‌ترین سال‌های اقتصاد ایران است. از سویی، بسیاری از درآمدهای پیش‌بینی‌شده در بودجه نیز با احتمال بسیار بالایی محقق نخواهد شد. در بخش مالیات به‌دلیل وضع رکود کسب و کار و احتمال معافیت‌های مالیاتی، بخشی از درآمدها ایجاد نخواهد شد. از سوی دیگر، قیمت نفت سقوط کرده و بعید است امسال به قیمت‌های پیش‌بینی‌شده برسد. بنابراین درمجموع در درآمدهای دولت افت شدیدی خواهیم داشت. از سوی دیگر به ناچار هزینه‌های دولت افزایش قابل‌توجهی خواهد داشت. در نتیجه یک کسری بودجه اساسی را در سال‌جاری خواهیم داشت. در این شرایط، هر راه‌حلی که دولت برای کاستن از بحران کرونا در پیش بگیرد، کم و بیش تورم‌زا خواهد بود. در اینجا یک پرسش اساسی پیش می‌آید: در مقایسه با همه زمان‌هایی که ما سیاستی را در پیش گرفتیم که به بخشی از جامعه کمک شود و در نهایت باعث ایجاد تورم شد، آیا این شرایط کنونی، اخلاقی‌ترین زمان برای سیاست‌های رفاهی تورم‌زا نیست؟ به شخصه فکر می‌کنم، چاره‌ای وجود ندارد که سطحی از تورم را بپذیریم، تا اینکه بتوانیم نه تنها به سطح محدودی از جامعه، بلکه به تمام جامعه کمک کنیم، این اپیدمی از معدود بحران‌هایی است که تمام جامعه را متاثر می‌کند و به همین دلیل، چاره‌ای نیست که بار این مساله به همه جامعه منتقل شود. طبیعتا وقتی تورم ایجاد شود، بیشترین فشار به دهک‌های کم‌درآمد وارد می‌شود و از قضا در بحران کرونا نیز بیشترین صدمه به این گروه وارد می‌شود. بنابراین در نهایت باید بپذیریم که حدی از تورم ایجاد شود، تا رفاه جامعه از یک حداقلی پایین‌تر نیاید، چون به هر حال همیشه در اقتصاد با بده‌بستان‌های متفاوتی روبه‌رو هستیم، که در موقعیت کنونی این بده‌بستان خیلی سخت‌تر از گذشته شده است. در نهایت چاره‌ای نداریم که برای حصول یک مقدار حداقلی از رفاه، سطحی از تورم را برای اقتصاد بپذیریم.

 در بحث حمایت از گروه‌های آسیب‌پذیر به‌نظر می‌رسد روستاییان با توجه به نوع کسب و کار خود و ایجاد فاصله‌های لازم، کمتر دچار مشکل می‌شوند، اما گروهی دیگر مانند افراد حاشیه‌نشین شهرها با تعطیلی این شهرها بیشتر به مشکل برمی‌خورند، آیا می‌توان حمایت‌های دولت را به شکل کارآتری برای گروه‌های نیازمند تخصیص داد یا تنها باید براساس دهک‌های درآمدی این کمک‌ها صورت گیرد؟ چطور می‌توان خطا در تخصیص به خانوارها را کاهش داد؟

قطعا، در حال حاضر داده‌هایی که در پایگاه رفاه ایرانیان وجود دارد به ما این امکان را می‌دهد که تا حد خیلی خوبی تخصیص‌ها را هوشمندتر کنیم، به نحوی که تنها ملاک پرداخت، سطح پایین درآمد نباشد، بلکه همه دارایی و ثروت خانوارها را در نظر بگیریم. بنابراین خانواری که یک دارایی و سرمایه دارد، می‌تواند از این دارایی به نوعی استفاده کند، یا مبلغی وام دریافت کند یا این دارایی به درآمد نقدی تبدیل شود و از آن استفاده کند. اما خانواری که سرمایه‌ای ندارد، طبیعتا آسیب‌پذیرتر خواهد بود. همچنین بر مبنای پایگاه داده خانوار ایرانیان می‌توان به دهک‌های پایینی که دارای شغل‌های آسیب‌پذیرتری هستند توجه کرد که این موضوع نیز از نوع شغل و بیمه‌ای که خانوار می‌پردازد قابل‌رصد است. بنابراین اینکه مشخص کنیم، تنها تا دهک سه یا پنج، پرداخت‌ها صورت گیرد، خیلی روش کارآمدی نیست. با توجه به محدودیت شدید منابعی که وجود دارد، کارآیی تخصیص به شدت مهم است و برخلاف سال‌های گذشته که پرداخت‌ها به معنی واقعی کلمه هوشمند نبود، این بار باید تلاش شود تا به معنی واقعی کلمه این تخصیص‌ها هدفمند صورت گیرد. متخصصان خوبی که سال‌های گذشته در زمینه تحلیل داده وجود دارند، تا حد خیلی خوبی می‌توانند در این موضوع کمک کنند، با توجه به آمارهایی که از پایگاه رفاه ایرانیان وجود دارد و تراکنش‌های بانکی که اطلاعات آن موجود است، می‌توانیم تخمین دقیق تری از شاخص وسع خانوارها داشته باشیم و بتوانیم یک شاخص چند بعدی از درآمد،ثروت، نوع کسب و کار، تعداد فرزندان و مواردی از این دست، محاسبه کنیم و بر مبنای آن، به نیازمندترین افراد خانوارها این پرداخت‌ها صورت گیرد.

 با اینکه می‌گویند کرونا فقیر و غنی نمی‌شناسد، اصولا دهک‌های پایین درآمدی به علت فقدان امکان رعایت موارد بهداشتی و تراکم بیشتر جمعیت بیشتر در برابر آسیب این بیماری قرار می‌گیرند، به لحاظ بهداشتی رویکرد سیاست‌گذار برای حل این مشکل چگونه است؟ آیا می‌توان از سیاست‌ها و معیارهای تشویقی برای این گروه‌ها استفاده کرد؟ به‌عنوان مثال می‌توان پرداخت‌های حمایتی را مشروط به رعایت فاصله گذاری اجتماعی یا موارد بهداشتی کرد؟

دهک‌های پایین درآمدی به دلایل مختلف، در برابر این بیماری آسیب‌پذیرتر هستند. آنها به‌دلیل محدوده سکونت، آگاهی کمتر نسبت به شرایط پیشگیری و درمان و دسترسی کمتر به لوازم بهداشتی، نسبت به بیماری کرونا از ایمنی کمتری برخوردار هستند. بنابراین جامعه هدف مهم‌تری برای سیاست‌های حمایتی دولت هستند، به‌دلیل اینکه اثرات خارجی این گروه از جامعه برای دیگران، در نهایت کل جامعه را متاثر می‌کند. در هفته‌های گذشته، مجموعه‌ای از سیاست‌ها بر مبنای بینش‌های اقتصاد رفتاری در کشورهای مختلف اجرا شده است تا با حداقل هزینه، مردم را به پیشگیری از ابتلا به کرونا تشویق کنند. یکی از مسائل اساسی که ما در نظام سلامت کشور خود داریم، این است که ما بیش از پیشگیری بر درمان متمرکز هستیم. در حالت کلی این مساله وجود داشت و در این بیماری کرونا نیز شاهد این موضوع بودیم. اصولا بودجه‌ها به بخش درمان متمرکز شده‌اند و به نسبت بودجه کمتری به پیشگیری تخصیص داده شده است. به‌عنوان یک نمونه که در کشورهای دیگر مورد استفاده قرار گرفته است، در یک طرح به گروه‌های کم‌درآمد محل نگهداری صابون هدیه دادند، این یک نوع تلنگری است به خانواده‌ها که با احتمال بیشتری از صابون برای شست و شوی دست‌ها استفاده کنند، به‌خصوص اینکه اگر فقیر باشند و دسترسی به صابون نداشته باشند. یا با دادن صابون‌های عروسکی، کودکان را تشویق به دست شستن کردند. این تلنگرهای کوچکی که خانواده‌ها را تشویق می‌کنند که موارد بهداشتی را رعایت کنند، برای گروه‌های کم‌درآمد لازم است. تجربه مشابهی نیز در سیاست‌های انتقال نقدی در کشورهای مختلف وجود دارد که برخی پرداخت‌ها را مشروط انجام داده‌اند. به‌عنوان مثال در برخی کشورها پرداخت‌ها به خانوار فقیر مشروط به فرستادن بچه‌ها به مدارس به جای کار کردن شده بود. در این شرایط نیز می‌توانیم از این ایده‌ها کمک بگیریم و پرداخت‌ها به خانوارهای فقیر را مشروط به خانه ماندن آنها کنیم. این سیاست نه تنها باعث کمک به معیشت این دست خانوارها می‌شود، بلکه به کاهش نرخ شیوع بیماری نیز کمک می‌کند. اینکه تا چه اندازه می‌تواند هر کدام از این راهکارها اجرایی شود و موثر خواهد بود، طبیعتا نیاز به بررسی‌های دقیق‌تر و آزمون‌های کنترل‌شده تصادفی به‌صورت میدانی دارد، اما به هر حال استفاده از این ظرفیت نیز برای خانوار و سیاست‌گذار می‌تواند یک بازی برد-برد باشد.

 بسیاری معتقدند که اکثر دولت‌های ثروتمند به قرنطینه طولانی‌مدت و گسترده روی  آورده‌اند، اما کشور ما به‌دلیل مشکلات اقتصادی نمی‌تواند این سطح از تعطیلی گسترده را تاب آورد، سوال مشخص این است که کشوری نظیر هند با درصد گسترده‌ای از فقرا چطور برنامه قرنطینه را اجرایی کرده است و چگونه وضعیت اقتصاد را هدایت می‌کند؟

به دلایل مختلف مقایسه ایران و هند، مقایسه دقیقی نیست، ولی در مجموع توان اقتصادی دولت هند برای کنترل این بیماری، کم نیست. زیرا هند یکی از اقتصادهای در حال رشد دنیا است و در همین هفته‌های گذشته، قرنطینه را به شکل جدی اجرا کردند. از لحاظ پتانسیل‌های حکمرانی، هند کشور توانمندی است و پتانسیل‌های بسیاری برای اجرای سیاست‌های خود دارد، از سوی دیگر، باید توجه شود که از لحاظ فرهنگی، مردم هند تاب‌آوری زیادی دارند، بنابراین حتی تا قبل از بحران اخیر نیز مردم فقیر بسیاری در کوچه و خیابان‌ها زندگی می‌کردند و شرایط سخت را پذیرفته بودند. بنابراین مردم هند تلاش می‌کنند که خود را در شرایط مختلف با محیط وفق دهند، از این جهت یک کشور استثنایی است و می‌تواند راحت‌تر از سایر کشورها این شرایط را پشت‌سر بگذارد. یکی از بزرگ‌ترین صنایع هند، فناوری اطلاعات است که حتی تا قبل از این بیماری نیز شرایط دورکاری در این کشور مهیا بود، بنابراین خیلی از صنایع نوپای آمریکایی و سایر کشورها نیروی کار خود را از هند تامین می‌کنند، لذا این گروه از جامعه از قرنطینه آسیبی نخواهند پذیرفت. به همین خاطر شاید شرایط هند با توجه به تاب‌آوری مردم هند و دیگر شاخص‌ها، وضعیت چندان نامطلوبی در قرنطینه نباشد.

 در حال حاضر برخی نگاه‌ها نیز به عصر پسا کرونا معطوف شده است و دولت در حال برنامه‌ریزی برای این زمان است، آیا پس از کرونا شرایط به حالت قبل بازمی‌گردد یا باید با یک دنیای جدید روبه‌رو شویم؟ در این شرایط وضعیت سیاست‌گذاری چگونه می‌شود و چه بازتعریفی در روابط اجتماعی و اقتصادی به وقوع خواهد پیوست؟

ما نمی‌دانیم بحران کرونا کی و چگونه تمام می‌شود. اما چیزی که واضح است این است که ما در دوران پساکرونا با ساختارها و نهادهای جدید روبه‌رو خواهیم بود. در هر صورت، همین دولت، باید نقش جدیدی در دوران پساکرونا ایفا کند و به همین دلیل باید آمادگی این موضوع را داشته باشد؛ تغییرات زیادی در نهادها صورت خواهد گرفت و گستره این تغییرات از کوچک‌ترین نهادها نظیر خانواده‌ها شروع می‌شود و تا دولت و سیاست‌گذاری ادامه خواهد داشت. همچنین تغییرات مشخصی در روابط انسان‌ها با یکدیگر صورت می‌گیرد و ساختارهای تصمیم‌گیری نیز باید به نحوی عمل کنند که در این عصر جدید بتوانند نقش موثرتری ایفا کنند. به‌طور مشخص، پاشنه آشیلی که حکمرانی کشور ما در تمام امور دارد، این است که نمی‌تواند از تمام ظرفیت‌های خود استفاده کند و دچار ناکارآیی جدی است. بنابراین در گلوگاه‌ها و بحران‌ها نمی‌تواند بهترین عکس‌العمل را با بیشترین کارآیی داشته باشد. در واقع مانند ماشینی است که توان فیزیکی خود را از دست داده و حتی بهترین راننده‌ها نیز نمی‌توانند این ماشین را به خوبی هدایت کنند. در این شرایط اگر بهترین برنامه‌ها و طرح‌ها نیز برای دولت تجویز شود، در نهایت توان اجرایی آن را نخواهد داشت. بنابراین از همین الان دولت باید خود را توانمند کند و به قابلیت‌های خود بیفزاید، به‌دلیل اینکه در عصر پساکرونا، در مرحله جدیدی قرار می‌گیرد که باید به مراتب چابک‌تر و کارآمدتر از وضعیتی باشد که در حال حاضر وجود دارد.

 در جهان جدید، احتمالا مفهوم کار و بیکاری تغییر می‌کند. در این شرایط، اینکه از چه کسی مالیات بگیریم، به چه کسی یارانه بدهیم، چگونه اعتبار دهیم و... همه این وضعیت‌ها تغییر خواهد کرد. در نتیجه چون این عصر دیر یا زود فراخواهد رسید، از همین الان نیز دولت باید آمادگی نهادی داشته باشد که بتواند دست‌کم نسبت به شرایطی فعلی مواجهه با کرونا، غافلگیری کمتری در عصر پساکرونا را داشته باشد و بتواند با ایجاد این آمادگی، شرایط در عصر پساکرونا را متفاوت از قبل مدیریت کند.


 50 اقتصاددان در نامه‌ای توصیه‌های مفیدی را به سیاست‌گذار کرده بودند که توجه دقیقی به هر دو سمت عرضه و تقاضا داشت. در آن نامه تلاش شده بود که به محدودیت‌های دولت توجه شود و در چارچوب محدودیت‌های بودجه‌ای، اجرایی و مالی پیشنهادهایی مطرح شود که به نظر قابلیت اجرا داشت. بخشی از سیاست‌های مدنظر دولت، مانند وام قرض‌الحسنه یک میلیون تومانی در آن نامه نیز پیش‌بینی شده بود و موارد بسیار زیاد دیگری بود که به آن توجه نشده است.

 امسال یکی از عجیب‌ترین سال‌های اقتصاد ایران است. از سویی، بسیاری از درآمدهای پیش‌بینی‌شده در بودجه نیز با احتمال بسیار بالایی محقق نخواهد شد. در بخش مالیات به‌دلیل وضع رکود کسب و کار و احتمال معافیت‌های مالیاتی، بخشی از درآمدها ایجاد نخواهد شد. از سوی دیگر، قیمت نفت سقوط کرده و بعید است امسال به قیمت‌های پیش‌بینی‌شده برسد. بنابراین درمجموع در درآمدهای دولت افت شدیدی خواهیم داشت.